«وَ مَا اَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ اِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ» تمام این انسانها را ما پیغمبر دادیم و همه را هم به زبان خودشان. در حالی که میگویند کلّ انبیاء مال خاورمیانه بودند، یعنی سرخ پوست، سیاه پوست، آن کسی که در آلاسکا بود، در کانادا بود، آن که اسکیمویی بوده، اینها به زبان خودشان برایشان پیغمبر وارد شد و کتاب نازل شد.
«وَ مَا اَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ اِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ» برای اینکه باز کند خدا برای مردم توسط انبیاء مهمّات آنها را.
حالا اینجایش دیگر باز خراب کاری میشود؛ «فَيُضِلُّ اللهُ مَنْ يَشَاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ»
از این طرف میگوید که ما برای هر ملتی، هر امتی، هر منطقهای، هر کشور و هر مردمی یک پیغمبر به زبان خودشان فرستادیم، بعد اینجا هنوز آیه تمام نشده میگوید که همه کاره خودش است، خودش هدایت میکند و خودش گمراه میکند. خب پس این «وَ مَا اَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ اِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ» برای چه انجام میشود؟
اصلاً فلسفه ارسال رسل دیگر چیست؟ وقتی که خودش همه کاره است، خودش انتخاب میکند، خودش بالا پایین میکند، کم و زیاد میکند، ریز و درشت را جدا میکند، «فَيُضِلُّ اللهُ مَنْ يَشَاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ» پس انبیاء آمدند چه کنند؟
ببینید نتیجه این کار عبس که خدا کرده همین است، بعد میگوید: خدا کارهایش عبس نیست، در آغاز یکی از سورهها است که میگوید ما عبس نیافریدیم! ببین تو را به خدا، آیا این بیهوده آفریدن هست یا نیست؟ یک صد و بیست و چهار هزار نفر را وسط میدان میآورد، در فشار، آزار و اذیت، تهدید، کشتار، جنگ و گریز که ابلاغ دین کنند و بعد از این طرف میگوید هر کسی را که خودم خواستم او را زیر بخیه دین میآورم و هر کس را که نخواستم او را بیرون میکنم. خب از اول این کار را بکن، دیگر برای چه انبیاء را آوردی... ادامه مطلب