تاریخ که دست‌بردار نیست،همه جا میز محاکمه را پهن می‌کند.

ابراهیم ابن سعد می‌گوید: «قُلْتُ لِلصَّادِقِ تَقْدِرُ اَنْ تُمْسِكَ الشَّمْسَ بِيَدِكَ؟» گفت به امام صادق گفتم که آیا می‌توانی خورشید را با دست خودت نگه داری؟ حالا یک عده به اینها می‌گویند غُلات یعنی آنهایی که زیاده‌روی کردند ولی گاهی خود رجال ظهوری می‌گفتند دیگر، از امیرالمومنین هست که می‌گوید «من زنده می‌کنم می‌میرانم، روزی می‌دهم و قطع می‌کنم». می‌گوید به امام صادق گفتم آیا شما صاحب معجزه هستی، شما تافتهٔ جدا بافته‌ای، شما خلیفهٔ خدا هستی؟ پس یک چیزی نشان بده یک چیز مهم و بزرگ نه اینکه مثلاً یک نخ را بیندازی تبدیل به مار بشود، خورشید را با دست خودت نگه دار که حرکت نکند. دقت کنید طرف چالش بزرگی ایجاد کرده است؛ «تَقْدِرُ اَنْ تُمْسِكَ الشَّمْسَ بِيَدِكَ؟» نمی‌گوید به اراده‌ات، نمی‌گوید به نگاهت، می‌گوید با دست، یعنی امام صادق باید آنقدر یا بزرگ بشود دراز بشود تا دستش به خورشید برسد یا اینکه پرواز کند، یکی از این دوتا! که خورشید را نگه دارد چون نگه داشتن خورشید در طبیعت تبعات دارد. «فَقَالَ: لَوْ شِئْتُ لَحَجَبْتُهَا عَنْكَ» امام صادق فرمود اگر بخواهم آن را از تو می‌پوشانم، یعنی کورَش می‌کنم، این خیلی مهمتر است؛ «خورشید را خاموش کرد». «فَقُلْتُ: اِفْعَلْ» ابراهیم ابن سعد گفت انجام بده! «قَالَ: فَرَأَيْتُهُ قَدَ جَرَّهَا كَمَا تُجَرُّ الدَّابَّةُ بِعِنَانِهَا، وَاسْوَدَّتْ وَ اِنْكَسَفَتْ وَ ذَلِكَ بِعَيْنِ اَهْلِ الْمَدِينَةِ كُلِّهِمْ حَتَّى رَدَّهَا» می‌گوید که دیدم آن حضرت همانطوری که انسان افسار مرکبش را می‌گیرد می‌کشد همینطوری خورشید را کشان کشان کشاند، بعد هم فوتش کرد خورشید خاموش شد. تاریخ که دست‌بردار نیست، همه جا میز محاکمه را پهن می‌کند. تاریخ می‌گوید که «سَلَّمْنَا» بله امام صادق این کار را کرد، بقول چه کسی؟ بقول ابراهیم ابن سعد. ابراهیم ابن سعد کیست؟ یکی از حواریون است. خیلی خب، ولی اینجا که می‌گوید همهٔ اهل مدینه شاهد بودند مهم است «وَ ذَلِكَ بِعَيْنِ اَهْلِ الْمَدِينَةِ كُلِّهِمْ حَتَّى رَدَّهَا». خب، ائمه در مدینه دشمن ندارند؟ بله دارند، هم مهاجر و هم انصار، اگر دشمن اهل بیت نبودند خب بعد از شهادت نبوی به علی رأی می‌دادند، آنها چطور دیدند و ایمان نیاوردند؟ اینها مسئله است ها! بزرگان از اصحاب نبوی که با امیرالمؤمنین بیعت نکردند یا بیعت کردند و شکستند و جنگیدند، بچه‌های آنها آنجا زندگی می‌کردند، دیدند و ایمان نیاوردند؟! آخر چنین چیزی می‌شود؟
مدت زمان:6:49
منبع:کتاب صحیفة الابرار جلد نهم صفحه ۲۲۵ حدیث ۵۸، کتاب مدینة المعاجز اثر سید توبلی جلد ۵ صفحه ۲۱۵- ۲۱۶ حدیث ۱۵۷۷، کتاب دلائل الامامة اثر طبری صفحه ۲۴۹ حدیث ۱۶۹‌ 

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x