برچسب: #افشاگری

الان که امام داریم چرا دچار بلایا می‌شویم؟

به امام رضا گفتم آیا زمین بدون امام می‌ماند؟ گفت نه!
گفتم برای ما از امام صادق روایت شده که بدون امام باقی نمی‌ماند مگر آنکه خداوند خشمش را بر اهل زمین یا بندگان نشان دهد.
دقت کن اینجا تاریخ با تو خیلی حرف دارد ای متشرع گوش بریده!
فرمود: بله باقی نمی‌ماند، در این هنگام در خود فرو می‌رود.

الان ما هستیم و امام دوازدهم، آیا زمین الان بدون حضور امام است؟ نه، برای اینکه به اعتقادات شیعه حجت ابن الحسن العسکری وجود دارد. پس چرا خدا بر مردم، مخصوصاً بر شیعیان خشم کرده است؟ چرا اینجا خشکسالی است؟ آب که نیست روی برق هم فشار می‌آید دیگر، لهذا باید گفت آب و برق نیست، این ضرورت‌های اولیه.

چقدر ما عریضه داریم که می‌گویند وقتی برق می‌رود و می‌آید، وسایل برقی ما می‌سوزد، خیلی از عریضه‌ها هم مال طبقات زیر خط صفر فقر است، می‌گویند ما نمی‌توانیم، یخچالمان سوخته پول نداریم، می‌گوید پنج میلیون بده، می‌گوید یک میلیون هم آماده نداریم بدهیم. پس این چه می‌شود؟ امام داریم و مغضوب خدا هم هستیم. اینجا کجایش می‌لنگد؟ این ماشین کدام چرخش پنچر است؟ تو بگو ای متشرعی که کتاب نمی‌خوانی، مثل همان ملای ده، فقط دنبال شکل مار هستی.

می‌گوید زمین فرو می‌رود. الان مسئولین مربوطه اعلام کردند که به علت خشکسالی و فرو رفتن منابع آبی زیرزمینی، سفره‌های زیرزمینی کل کشور در حال فرونشست است؛ یعنی رانش. عذاب تهران هم که ائمه گفتند همین است؛ «لَسَاخَتْ  اَلْاَرْضُ» است، یعنی زمین ایران را فرو می‌برد. با وجود امام غائب چرا باید زمین ایران فرو برود؟

اینها را نمی‌توانی با تهدید از کلهٔ مردم دربیاوری که ارتداد است، اعدام است، خب لااقل مردم در دلشان که نگه می‌دارند حالا به زبان نیاورند، حالا یک آدمی پیدا شده مثل من که به زبان می‌آورد، آن هم به خاطر اینکه «فَاَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (۸ شمس)» است. کارم اگر بد است امر خداست، خوب است امر خداست، این قرآن است دیگر، «فَاَلْهَمَها»، من را آورده در این مسیر که افشاگری کنم، از میان منابع دینی دربیاورم و رسوا کنم حماقت را. خب جواب نیست!

مدت زمان:4:41
منبع:کتاب علل الشرایع جلد ۱ صفحه ١٩٨، بحارالانوار جلد ٣٣ صفحه ٢۴

مردم اگر واقعیت را بفهمند از این دین فرار می‌کنند!

در کتب معتبره شیعه آمده است که امام صادق به فرزند زراره(صحابی معروف امام)میگوید:

تمامیت دین تحریف شده و یا از آن کم کردند یا زیاد…
«فَمَا مِنْ شَيْ‌ءٍ عَلَيْهِ النَّاسُ الْيَوْمَ إِلَّا وَ هُوَ مُنْحَرِفٌ چیزی که امروز در اختیار مردم قرار دارد چیزی جز تحریفات گسترده نیست که بر خلاف اساس وحی می باشد!»

حکام اسلامی با همین تحریفات و دگرگون سازی های احکام و شرایع ، بنا بر سلیقه و میل خود پیش رفتند و مردم متدین بی خبر و جاهل را همراه خود نمودند.
در صورتی که به قول امام صادق ، نه دینی به دست اینها رسیده و نه احکامی که مطابق فرامین الهی باشد…

این شما و این کلام جعفر صادق در کتب معروف شیعه

مدت زمان: 10:47
منبع: کتاب بحارالانوار جلد ۲ صفحه ۲۴۶، کتاب رجال کشی جلد ۱ صفحه ۱۳۸ از امام صادق

عمّامه گذاشتن ملائکه چه تفسیری دارد؟

بخشی از پادکست :

می‌گوید امیر گفت پیغمبر در روز غدیر عمامه سر من گذاشت، همین عمامه را در روزهای خطیر و حساس جنگ بدر و حنین، فرشتگان بر سرِ خودشان گذاشته بودند.
حالا سؤال من این است که مَلک عمامه را می‌خواهد چه بکند؟ اگر نور است، این نور این پارچه را چگونه می‌خواهد دور خودش ببندد؟ اگر فرشته خلق جسد کرده، هیکل ایجاد کرده که این یک حرفی است!
مثل جبرائیل که گاهی نور است و گاهی وقت‌ها هم دحیة ابن خلیفه کلبی است که به خانه عایشه می‌آید شام می‌خورد می‌خوابد بگو بخند می‌کند خوش و بِش می‌کند و پیغمبر هم از او تعریف می‌کند و می‌گوید به کمر عمویتان دحیه پشتی بگذارید که کمرش با دیوار آزرده نشود.
بعد تشخیص آن خیلی سخت است، از این طرف دحیه دائماً به خانهٔ عایشه می‌آید و از این طرف هم گفته‌اند که خانهٔ عایشه خانهٔ وحی است، معلوم نیست چه ارتباطی جبرائیل و وحی و دحیة ابن خلیفه کلبی باهم دارند!

  • مدت زمان: 4:42
  • منبع: کتاب سنن ابی داوود از طیالسی قرن دوم هجری جلد ۱ صفحه ۲۳، کتاب سنن الکبری اثر بیهقی قرن ۴ هجری جلد ۱۰ صفحه ۲۴ است. کتاب کنزالعمال متقی هندی از قرن ۱۰ جلد ۸ صفحه ۶۰، از امیر است.

زیر نظر مستقیم خدای زمین، جنایت صورت می‌گیرد!

زیر نظر مستقیم خدای زمین، جنایت صورت می گیرد!

بخشی از پادکست:

«وَ نَحْنُ اَمَانُ اللهِ لِلنَّاسِ کُلِّهِمْ» ما امان خدا هستیم برای مردم، جملگی. ببینید، می‌گوید ما امان مردم هستیم، مردم نیاز دارند به تامینِ امنیّت به وسیله ما. «ناس» هم می‌گوید، نه مسلمین، نه مؤمنین، نه موحدین، نه شیعیان یعنی کلّ اهالی کره زمین امان و امنیت‌شان در دست اینهاست، خب آن وقت خود اینها امنیّت نداشتند! اين را چطوری می‌شود توجيه كرد؟

ابى‌عبدالله امنيّت ندارد در خانه‌اش بنشيند، در مدينه بود مشغول عبادت و تبليغ بود كارى به يزيد نداشت، اين يزيد بود كه به وسيله نماینده‌اش مروان در مدينه، ابى‌عبدالله را احضار و تهديد كرد، مهلت داد تا فردا بايد بيعت كنى خب حسين هم فرار كرد.

Read More