برچسب: بلا

به افشا کردنت، اصرار دارم

از مجموعه تحریم سخن

به افشا کردنت، اصرار دارم
به آن روی خوشت، اقرار دارم

➖روی خوشی که پدران و مادران از خدا به ما نشان دادند و به عکسش را دیدیم! در احادیث که داریم «دنیا معکوس است»، خدا هم معکوس است، عکس آن چیزی که قرار بود بشود، خودش گفته بود، خودش ضمانت کرده بود، که همه اینها در اسناد دینی هست، خودش به عهده و به ذمه گرفته بود که رحمتش بر غضبش پیشی بگیرد.

در جام جهان‌نما خدا نیست!

➖در تاریخ که جستجو می‌کنید آن خدایی که معرفی شده وجود ندارد.

غیر از مرض و درد و بلا چیز دگر نیست

این مردم بیچاره نفسگاه ندارند
از هر طرفی رنج مضاعف که ببارد

زمین لرزد و وحشت و غم ببارد

 

? از مجموعه تحریم سخن

➖این افسانهٔ ادیان است:

خدایت بخواند تو را تا عطایت نماید
به رحمت، نوازش کند تا که جودت نماید

➖آن نمایش بود و این واقعیت است، آن سند بود از ادیان و مذاهب در خداشناسی و این ثبت لحظه‌ای است آنچه که از ناحیه خدا بر انسان می‌بارد.
➖آخر تو چه پدر کشتی با بشر داری؟!

ولی شد اَسف، تا به حدّی که سنگت ببارد
زمین لرزد و وحشت و غم ببارد

➖در این اشتغالات دینی ما یک چرندیاتی به خورد ما دادند؛ «خدا خوشش نمی‌آید یک مورچه را بکشی!» ولی ده‌ها هزار انسان در زلزله زیر بتون گیر می‌کنند، آن هم کاش در جا بمیرند، پا افتاده زیر سنگ یا زیر آهن نمی‌تواند در برود، تو حساب کن چند شبانه روز اینطوری باید شکنجه بشود، نه می‌تواند در برود، نه می‌تواند داد بزند و نه می‌تواند نفَس بکشد.

—————
از چه شدی دشمن ما، خدایا؟
راه ببستی به دَرت، اِلٰها

➖مگر ما چکار کردیم؟ این اعتراضیهٔ همهٔ مردم به خدا است که می‌گویند آخر برای چه ما را خلق کردی؟ دین در جواب می‌‌گوید که «برای اینکه خلیفه بشوی»! خلیفه چیست؟ جانشین خدا بشوی. یعنی خدا اینقدر با جانشینش بد است که پدرش را درمی‌آورد؟

➖ می‌گوید «درب خانهٔ من باز است بیایید»، این همه سال رفتیم، سرمان به در بسته خورد!

در میان این همه وارفتگی
کو؟ کجا شد وعدهٔ وارستگی؟

➖ما اعتقادات توحیدی آبا و اجدادیمان را محاکمه می‌کنیم، بعضی‌ها می‌گویند «تو به خدا حمله می‌کنی»، ابدا! ما خدا پرستیم، ولی به آنچه که سر ما را گرم کردند، جوانی ما را ربودند و عمرمان را با این ادبیات به یغما بردند با آن مبارزه می‌کنیم!

حال این ملّت، چو پُرسی از قضا
گویدت، ضعف و کسالت شد بلا

➖کرب و بلاست، هنر خدا این است؛ زندگی بشر را کربلا کرده! شما له بشوی او خوشش می‌آید. خوشش می‌آید؟ چه می‌دانم! این فرهنگ دینی است که به ما می‌گوید «خدا خوشش می‌آید، بدش می‌آید، ناراحت می‌شود، عصبانی می‌شود» اسنادش را هم که درآوردیم. خدایی که می‌گوید بشر را بخاطر فلان گناه حد بزن، سنگسار کن، شلاق بزن، بکُش، گناهی که بشر در برابر آن طاقت نداشته که مقاومت کند یعنی اسباب و ابزار گناه را خودش فراهم کرده است.

 

رعیّت، سر به دار و بس غمین است

? از مجموعه تحریم سخن

اعدام بکن یا رب
هر روز شده کارت

➖ چه کسی اعدام می‌کند؟ خدا.
به چه دلیل؟
قرآن می‌گوید: «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ ولٰكِنَّ اللهَ قَتَلَهُمْ» (١٧ انفال)

سؤال ملّتِ در خون تپیده
ز این ربّش بیامد چون رهیده

چرا خلقم نمودی ای کُشنده
کدامین جرم من آمد، جهنده

➖ برای چه طناب دار را به گردن ما می‌اندازی؟ هر لحظه مستضعف بیچاره در حال جان دادن است!

دلم خوش بود ربّم، اقربین است

➖«وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید».

که نجوایم شنید و اسمعین است

➖«اَسْمَعَ السَّامِعِینَ».
➖ این بیت جواب بیت قبل است:

رعیّت، سر به دار و بس غمین است
ز جور سرنوشتش، اسفلین است

مردم بیچاره را، گریان نمودی ای خدا
دربه‌ در در کوچه‌ها کردی، بلایی ای خدا

➖اسم خدا را باید گذاشت «بلا»!

خدا خواهانِ عصرِ بی‌خداییم
نوا جویانِ دورِ بی‌کسانیم

در سفرهٔ مسکین چو غذایی که نیامد
در جیب فقیران چو ریالی که نیامد

➖ همه را لخت و پتی کردی!