برچسب: خدای ناکارآمد

با حال خراب و جیب خالی چه کنم؟

یکی بود، یکی نبود، غیر بلا هیچی نبود
یه خدای قلدری، تو تقدیرات همه بود

خنده‌های این بشر، رسوایی‌ است
تار و پودش را نگر، بی‌ بانی‌ است

عصرِ پدر سوخته، کُشته بشر را ببین
نازکش ما شده، قاتل مظلوم و دین

شعله‌های این جهان، سوزاندنی‌ست
غصه‌هایش در پی آشفتگی‌ست

پول ندارد بشر، ساز کُند سفره‌اش
زور ندارد که کُند ناله‌اش

با حال خراب و جیب خالی چه کنم؟
با بخت بد و عیال چندان، چه کنم؟

سر ما بر لب دار است، خدایا چه کنم؟
سفره‌ها پُر ز عذاب است، خدایا چه کنم؟

طوفان جدال آمده از راه
این مردم بیچاره، مُعذّب شده در آه

صبح و شامم همه ویرانه شده
کشف هر جرم به جانم، همه بیگانه شده

این شکواییه همه است از دست خدای غیبت که ادیان و مذاهب آوردند روی سر مردم گذاشتند:

یکی بود، یکی نبود، زیر گنبد کبود، یه خدا نشسته بود
کار این خدا چه بود؟ فقر و هم مریضی بود

کجا شد لطف و کرم، همه‌اش قلابی بود
همه‌اش درد و غم و غصه می‌داد
همه وعده‌هاش ببین مسخره بود

باز هم از خصائص انسانی خدا!

«خُذُوا مِنَ العِبادَةِ مٰا تُطِيقُونَ فاِنَّ اللهَ لا يَسأَمُ حَتَّى تَسْأَمُوا» از عبادت به اندازه‌ای که توان دارید برگیرید زیرا خداوند خسته نمی‌شود مگر آنگاه که شما خسته شوید.
آیا خدا خسته می‌شود؟ خستگی مخلوق خداست بعد چگونه خدا به اسارت آن درمی‌آید و به معادلات آن می‌رود؟

«فاِنَّ اللهَ لا يَسأَمُ حَتَّى تَسْأَمُوا» تو خسته بشوی خدا خسته می‌شود. عجب خدایی است! با چنین صفات و نام و نشان‌هایی انتظار دارید که خدا در زندگی شما معجزه کند؟ خدایی که خسته می‌شود یعنی در مدیریت عظمای خویش معطل می‌گردد، حیران می‌شود، به چه کنم چه کنم گرفتار می‌آید و نتیجه‌اش «اُدْعُونی» است، که «لَا اَسْتَجِبْ لَکُم»!

«عبادت را به اندازه توان اجرا کنید». آیا این فروع دین به اندازهٔ توان مردم نازل شده است؟ در آیهٔ آخر سوره بقره می‌گوید «آنچه را که مازاد بر طاقت ماست بر ما تحمیل نکن». آیا مردم توانایی دارند نماز صبح را بین دو خواب نیمه شب و بعد از آن تحمل کنند؟ روزه بگیرد در حالی که استطاعت روحی و جسمی و توانمندی مالی لازم است. جهاد برود در حالی که انسان از مرگ بدش می‌آید، می‌ترسد و می‌هراسد.

شرایع دینی بر پایهٔ زور است، این «لَا اِکْراهَ فِی الدِّینِ (۲۵۵ بقره)» یک تابلوی فریبنده‌ای بیش نیست! مگر در نسخ قبل نداشتیم که «برای نماز شب به روی همسر خوابیده‌ات آب بریز»؟
مگر نداریم که «بچه‌های خردسال را به زور وارد نماز و روزه کنید»؟

«ما تُطِيقُونَ» چیست؟ «خُذُوا مِنَ العِبادَةِ ما تُطِيقُونَ» چیزی که طاقت دارید. آیا مردم طاقت دارند؟ لشکرکشی اسلام را مردم طاقت دارند؟ شما می‌خواهید قدرت را فراگیر کنید، رعیت بیچاره چه گناهی کرده که تاوانش را پس بدهد؟ به زور، مردم را به قانون جهاد می‌کشاند!

مدت زمان: 5:05
منبع:کتاب میزان الحکمه حدیث ١١٨٣٣، از خاتم الانبیاء 

آیا مسئول گرانی‌ها، خداست؟

«اِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَكَّلَ بِالسِّعْرِ مَلَكاً يُدَبِّرُهُ بِأَمْرِهِ» خدای تبارک و تعالی فرشته‌ای را بر قیمت‌ها گمارده که به فرمان او آن را مدیریت کند.
آیا خدا بیکار است که جای وزیر اقتصاد را بگیرد؟
آیا خدایی که می‌گویید «لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْاَرْضِ (۶۴ حج)» آنقدر وسعت کار دارد که بیاید نظام قیمت‌گذاری را به دست بگیرد؟
آیا این کوچک‌سازی خدا نیست؟
آیا این تقصیر خدا گذاشتنِ گرانی‌ها نیست؟

طبق این نسخه، یعنی ما باید معتقد باشیم که امروز اگر در جامعه، گرانی هست مستقیماً مسئولش خداست!
اگر قیمت کالاها آنقدر شده است که دست کم یک سوم مردم که در زیر خط فقر قرار دارند نمی‌توانند مواد پروتئینی بخورند، میوه بخورند، خانه داشته باشند، اجاره‌خانه بدهند، خرج تحصیل فرزند بدهند، نسخهٔ بیماری بپیچند، تمام اینها به خاطر گرانی است و همهٔ این گرانی‌ها را زین‌العابدین می‌گوید مستقیماً دست خداست!

آیا گرانی گناه نیست؟ پس خدا گناهکار است. آیا قیمت بالا ظلم به جامعه مستضعف نیست؟ هست! مسئول کیست؟ طبق گفتار زین‌العابدین؛ «خداست»! آیا این خلاف عدل نیست؟ آیا خدا عادل است؟ آیا خدا سمیع است؟ نالهٔ فقرای کشور را می‌شنود؟ آیا خدا بصیر است؟ اوضاع ورشکستهٔ مردم را می‌بیند؟

و باز هم موکل گذاشته است تا قیمت‌ها را افزایش دهد، خدا مسئولیت قیمت ارز را به عهده گرفته. قیمت طلا بالا می‌رود، طبق این نسخهٔ شریفه تنها مسئولش خداست! با این خدا چه می‌شود کرد؟ آیا می‌توان این خدا را سجده کرد؟ آیا این خدا رحمان و رحیم است؟

مدت زمان: 5:25
منبع:کتاب کافی جلد ۵ صفحه ۱۶۳ حدیث ۳، کتاب من لایحضره الفقیه جلد ۳ صفحه ۲۶۸ حدیث ۳۹۷٠ از امام سجاد

شعر باید داد و فریاد فقیران سر دهد

از مجموعه تحریم سخن

شعر باید داد و فریاد فقیران سر دهد
شاعرش هر نغمه از جان و دلش هی سر دهد

ای عجب از این کریمی که به ما کذب آمد
از هنرمندی الله به ما درد آمد

➖«اِقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْاَكْرَمُ (۳ علق)» نمی‌گوید کریم، می‌گوید «اکرم». اکرم از کریم بالاتر است، بعد آن شاعر هم یک بست زده می‌گوید:
ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشنمان نظر داری
ول کن بابا! خدایی که امتحانش را به مردمش پس داده تو حالا آمدی تمیزش می‌کنی؟ گِل و لای را از رویش بر‌می‌داری؟ مگر می‌شود؟ تا گرفتار هست خدا بد نام است، این را بدان! تا بیچاره در این زمین زندگی می‌کند خدا ناکارآمدیش را اظهار می‌‌دارد!

تحمید برای نعمت‌های غیر قابل دسترس، افشاگر توحید زمینی است!

«سُبحانَ مَن جَعَلَ الاِعتِرافَ بِالنِّعمَةِ لَهُ حَمداً، سُبحانَ مَن جَعَلَ الاِعتِرافَ بِالعَجزِ عَنِ الشُّكرِ شُكراً» منزه است کسی که اعتراف به نعمتش را ستایش خود قرار داده (یعنی معبودِ آوردهٔ دین) و منزه است کسی که اعتراف به ناتوانی از ادای شکرش را شکر خود قرار داده!

سوال تاریخ است:
وقتی نعمتی وجود ندارد انسان چگونه به آن اعتراف کند که «خود، یک نوع تشکر از خداست»؟ آیا در زمان ملعون و دورهٔ معکوس که عنوان غیبت است نعمت وجود دارد؟ «نعمت» سلامتی است، آیا هست؟ «نعمت» دارایی است، آیا هست؟ «نعمت» امنیت است، آیا وجود دارد؟

«سُبحانَ مَن جَعَلَ الاِعتِرافَ بِالنِّعمَةِ لَهُ حَمداً» پس نمازی که نمازگزار می‌خواند که ابتدای آن سوره حمد است یک امر بیهوده و جعلِ غیر موجه است زیرا که نعمتی وجود ندارد.
در سوره حمد می‌گوید: «الْحَمْدُ الله رَبِّ الْعَالَمِينَ {٢} الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ {۳}» آیا خدا رحمان و رحیم است؟ «مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ {۴}» مالک روز جزاست. امروز مردم می‌خواهند جزای ظالم را ببینند. «اِيِّاكَ نَعْبُدُ {۵}» تو را ستایش می‌کنم. مخاطبی که شناخته نشده است را چگونه ستایش می‌کنند؟ وقتی پیامبر به امیرالمؤمنین می‌گوید «خدا را فقط من و تو شناختیم» چگونه نمازگزار به مخاطب غیبی و قدسی می‌گوید «اِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيَّاكَ نَسْتَعِينُ {۵}» از تو کمک می‌گیریم؟ خدا چه وقت به مردم کمک کرده است؟ این معبود خاکی زمینی چه وقت پاسخ ناله‌های مردم را داده است؟

چقدر روایات داریم که بعد از نماز، نمازگزار سر به سجده بگذارد و چند بار «یَا رَبّ» بگوید و آنگاه حاجت بخواهد، یقیناً حاجت می‌گیرد؟ چقدر در این مملکت تیراژ نمازگزار بود و هست؟
➖اولین حاجت همهٔ مردم آب است، آب را به روی مردم بسته است.
➖سپس نان است، کار نیست تا نان پیدا شود، گرانی نمی‌گذارد نان در سفره‌ها قرار بگیرد.
➖و سپس امنیت است، کسی که نمی‌تواند از یک موبایل خود حفاظت کند چگونه خدا او را امنیت داده است؟

مدت زمان: 5:28
منبع:کتاب تحف‌العقول صفحه ۲۸۳، کتاب بحارالانوار جلد ۷۵ صفحه ۱۴۲