برچسب: اسلام

«عَسَی اَنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم»رسماً یک کلاهبرداری دینی است!

– «الرَّضي رَفَعَهُ اِلَی اَمیرالْمُومِنین عَلَیهِ السَّلَام اَنَّه کَتَبَ فِی كِتَابِهِ اِلَى الْحَارِثِ الهَمداني.. وَاحْذَرِ الْغَضَبَ فَاِنَّهُ جُنْدٌ عَظيمٌ مِنْ جُنُودِ اِبْليسَ».

امیرالمؤمنین می‌گوید «وَاحْذَرِ الْغَضَبَ فَاِنَّهُ جُنْدٌ عَظيمٌ مِنْ جُنُودِ اِبْليسَ» در نامه‌ای به حارث هَمْدانی می‌نویسد از خشم بپرهیز که لشکر بزرگ شیطان است.
خب، بشر مانیتور خالی بود دیگر، وقتی به دنیا آمد خشم و غضب را دید‌، از چه کسی دید و یاد گرفت؟ اول خدا! به قول عوام اول خدا، دوم خدا، سوم خدا، همه‌اش خدا!

آیا این بچه که در شکم مادر ناقص است، معلول است، آیا این نتیجهٔ دوستی صاحب تقدیر است یا نتیجهٔ غضب اوست؟ آیا خدا عصبانی بوده که این جنین را معیوب کرده یا اینکه نه، خوشحال بوده؟ در ادبیات دینی داریم که «خدا خوشحال می‌شود، خدا غضب می‌کند…». وقتی بچه در یک خانوادهٔ فقیر به دنیا می‌آید و در پوشک او از روز اول لنگ هستند آیا این غضب خداست یا اینکه نه، ترحم خداست؟

وقتی این بچه بزرگتر می‌شود در خانواده‌ای که فقیر هستند، ندارند و آنجا به خاطر فقر، فلاکت و بیچارگی جنگ اعصاب حاکم است، آیا این بچه مغضوب خداست یا مرحوم خداست؟ این بچه که بزرگ می‌شود، مستقل می‌شود، نه پول دارد، نه زندگی دارد، نه آینده دارد، نه سلامتی دارد و نه خوشحالی دارد، آیا این مغضوب خداست یا مرحوم خداست؟

چرا مرحوم می‌گویم؟ چون اسم امت رسول الله «امت مرحومه» است، یعنی مردمی که خدا به آنها رحم کرده است. این رحم خداست نگاه کنید؛ بی‌ آبی رحمت خداست، بیکاری، فقر، اختلاف، درگیری، ناامنی، همهٔ اینها رحمت خداست منتها تو نمی‌فهمی! می‌دانی مشکل سر چیست؟ مشکل سر این است که ادبیات دین تحت عنوان اسناد آسمانی یک طرف است و بعد در برابر این اسناد، ثبت روزانه از خلق داریم که معارضش است. یعنی چه؟ یعنی خدا در قرآن می‌گوید «عَسَی اَنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم» من می‌زنم چانهٔ تو را له می‌کنم خیر تو است. عجب! واقعاً «اَلْدُّنیَا مَعْکُوسَة» است، واقعاً «اَلْدُّنیَا مَلْعُونه» است!

بعد پیغمبر مجبور است از فقر تعریف کند. برای چه؟ چرا این کار را می‌کند؟ به خاطر همین آیه؛ «عَسَی اَنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم». شما از فقر بدت می‌آید؟ خیر توست بابا! ثروت چیست، پول چیست، برو بابا، برو زندگی‌ات را بکن، دو روز دیگر اول برج است اجاره خانه نداری بدهی عشقت را بکن، حالت را ببر، ترانه گوش کن! نسخه دستت است که مال عزیزت است که بیمار است، به داروخانه می‌روی نداری باید برگردی، در خیابان معطل هستی چه بگویی به خانواده‌، بگویی ندارم؟ به زبان حال می‌گویند خاک بر سرت، تو نان‌آور خانه‌ای! ها؟ چه کسی مقصر است؟ آیا اینها غضب نیست؟ اینها خشم نیست؟

«عَسَی اَنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم» یک کلاهبرداری رسمی دینی است! «وَ عَسی اَنْ تُحِبُّوا شیئاً و هُوَ شَرٌّ لَکُم» از یک چیزی خوشت می‌آید آن برایت بد است. انسان از سلامتی خوشش می‌آید، برایت بد است! آقا روایت بسیار داریم که «بدنی که مریض نشود مغضوب خداست!» خاک بر سر این خدا که بشر را خلق کرده باید حتماً مریض بشود، اگر مریض نباشد و سالم باشد خدا از او بدش می‌آید! اف بر این دین!

مدت زمان: 8:41
منبع :نهج البلاغه کتاب ۶۹ 

معنای رأفت اسلامی را تاریخ هرگز فراموش نمی‌کند.

– «عَنْ حَفْصِ ابْنِ غِيَاثٍ قَالَ سَأَلْتُ اَبَا عَبْدِ الله (ع) عَنْ مَدِينَةٍ مِنْ مَدَائِنِ الْحَرْبِ هَلْ يَجُوزُ اَنْ يُرْسَلَ عَلَيْهَا الْمَاءُ اَوْ تُحْرَقَ بِالنَّارِ اَوْ تُرْمَى بِالْمَنْجَنِيقِ حَتَّى يُقْتَلُوا وَ مِنْهُمُ النِّسَاءُ وَ الصِّبْيَانُ وَ الشَّيْخُ الْكَبِيرُ وَ الْاُسَارَى مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ وَ اَلتُّجَّارِ فَقَالَ يُفْعَلُ ذَلِكَ بِهِمْ وَ لَا يُمْسَكُ عَنْهُمْ لِهَؤُلَاءِ وَ لَا دِيَةَ عَلَيْهِمْ  لِلْمُسْلِمِينَ وَ لَا كَفَّارَةَ».

حفص ابن غیاث از امام صادق نقل می‌کند، سؤال می‌کند: «عَنْ مَدِينَةٍ مِنْ مَدَائِنِ الْحَرْبِ هَلْ يَجُوزُ اَنْ يُرْسَلَ عَلَيْهَا الْمَاءُ اَوْ تُحْرَقَ بِالنَّارِ» گفت یک شهری است در محاصرهٔ جنگ‌آوران اسلام، آیا جایز است سد را خراب کنند و مردم را آب ببرد؟ «اَوْ تُحْرَقَ بِالنَّارِ» یا اینکه مواد آتش‌زا روی سرشان بریزند و آنها را بسوزانند؟ «اَوْ تُرْمَی بِالْمَنْجَنِيقِ» یا اینکه جرثقیل داشته باشند تا آلات قتاله را پرت کنند؟ مثلاً در حصار هستند و پشت دروازه‌ها قایم شده‌اند آیا این کار را بکنند «حَتَّى يُقْتَلُوا» تا کشته بشوند؟

خب تا اینجا یک بحث است؛ جنگجویان رفته‌اند در پناهگاه و درها و پنجره‌ها و دروازه‌ها را هم بسته‌اند، حالا آب را باز کنند غرق بشوند یا آتش بیندازند یا اینکه به وسیلهٔ جرثقیل آلات سنگین بیندازند تا «حَتَّى يُقْتَلُوا» کشته شوند. این یک بحث است.

بحث دوم این است:
«وَ مِنْهُمُ النِّسَاءُ وَ الصِّبْيَانُ وَ الشَّيْخُ الْكَبِيرُ» بین اینها زن‌ها و بچه‌ها و پیر، پیرمرد و پیرزن هستند، «وَ الْاُسَارَى مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ» آنها از مسلمین اسیر گرفتند و به داخل پناهگاه برده‌اند، «وَ اَلتُّجَّارِ» کسانی که اصلاً کاری به جنگ ندارند، تجارت می‌کنند دکان دارند.

«فَقَالَ يُفْعَلُ ذَلِكَ بِهِمْ» امام فرمود: این کار انجام گیرد، به خاطر وجود آنان در شهر نمی‌توان دست از این‌ گونه افعال برداشت و هیچ دیه و کفاره‌ای هم به عهدهٔ مسلمین نمی‌آید.
بله! خب، دیگر قشنگ واضح است که این حقوق بشر اسلامی است.

مدت زمان: 5:17
منبع :کتاب وسائل الشیعه جلد ۱۵ صفحه ۶۲ حدیث ۱۹۹۹۰

لاف زدی وعدهٔ بیهوده دهی

از مجموعه تحریم سخن

لاف زدی وعدهٔ بیهوده دهی
وقت بسوزانده و هِی فرصت مکّاره دهی

➖این دور برداشتن‌های دین! می‌دانید که در فقه چقدر داریم؟ اصلاً بحث قیامت را بگذار کنار که «این کار را می‌کنی به بهشت می‌روی» این را بگذار کنار! ما چقدر روایت و حدیث داریم که «اگر خوبی کنی اینجا در همین دنیا مزدت را می‌گیری»!! الان همین مردم را آتش زده که می‌گویند ما خوبی کردیم اما بدی می‌بینیم. «صدقه در راه خدا بده هفتاد نوع بلا را دفع می‌کند»، هفت نوعش را هم دفع نکرد، هیچ بلایی را دفع نکرد! این شما و این جام جهان نمای تاریخ! بروید به بیمارستان‌ها، قبرستان‌ها، تیمارستان‌ها و زندان‌ها را ببینید که چه خبر است، اینها پایانه‌های دنیا و عمر است…

این ملّتِ ما روی به الله ندارد


از مجموعه تحریم سخن

میان اعتقاد ماسبق تا فکر امروز
تفاوت از ورود و هم خروجِ خانمان‌سوز

➖هم ورودش زورکی بود «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم»، هم خروجش زورکی است، یعنی اینقدر عدم تطابق نشان داد که ما را خارج کرد.

ای به خشونت شده دربار تو
ناز نکرد این بشرت، لطف تو

➖از دربار الهی فقط خشونت می‌بارد. چقدر خوب است که این اسناد و مدارک را ما از دین درآوردیم، پنهانی‌های مذهب را در دایرةالمعارف اجتماعشان کردیم، تمام احکامی که به بشر ذلت و خفّت و خواری می‌دهد! تمام دستوراتی که از اولش بی‌ احترامی و حرمت شکنی به انسان بود؛ از همان روز اول بعثت «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم» شما را می‌کُشم مگر اینکه بگویید «لَا اِلَه الَّا الله»! آیا این خدا محتاج «لَا اِلَه الَّا الله» من است که اگر نگویم مرا می‌کُشی؟ خاک بر سر این خدا!
➖واقعاً تأسف می‌خورم به خودم که سی و پنج سال مُبلغ این خدا بودم.

این ملّتِ ما روی به الله ندارد
از بس که کلک دیده دگر حال ندارد

آیندهٔ آدمی نگر در خون است
از جنگ و فساد و فقرشان ملموس است

ختم رُسل آمد و ختم بشر شد

از مجموعه تحریم سخن

ختم رُسل آمد و ختم بشر شد
عاقبت امر ما ختم به شر شد

➖«رسالت» نام اتوبان است، نام خیابان است یا اینکه نه، یک موضوعیّت حیاتی است؟ اگر واقعیّت دارد چرا بشریّت هیچ وقت در هیچ دینی و هیچ آئینی نجات پیدا نکرد؟ تاریخ گویاست، افشاگر است، با قدمت ده‌ها هزار سال!

دینی که مرا اکذبِ اقوال نماید
آن وعده‌گهش، دور و کُلاهی بنماید

➖آیا کلاه سرت رفته؟ در معاملات، در اقتصاد، در ازدواج و در مسائل مختلف هیچ کلاهی به اندازهٔ کلاه دین گشاد و بزرگ نبود که تا روی قوزک پایمان آمد.

آن دوزخ و جنّت که بگوید، همه افاق بخندد

کی می‌کُندم راست در این آتش و این بنده بگندد

ای وای که این ضایعه از دین شده ما را
در هر وطنی، قول و قراری شده ما را

ما را به تو امّید نباشد که همه عمر، تباهیم

➖همهٔ ما «لَفِي خُسْرٍ» هستیم، بعد این «وَلَا تَيْأَسُوا مِن رَوْحِ اللهِ، مأیوس نشوید از رحمت خدا» را چکارش کنیم؟ همه‌اش منازعه و معارضه است.

از ظُلم مناسک، همه در قیر و سیاهیم

➖مناسک دینی انجام می‌دهی به هوای اینکه زندگی تو بهتر بشود اما پست‌تر می‌شود! هر چه آمار فقیر و علیل و مریض و بدبخت در جهان هست مال مسلمانان است.

وای که این وضع خرابم ز دیانت شده

📎 از مجموعه تحریم سخن

خلق را الله‌شان، بر باد داد
ای دو صد حیرت، بر این تقلید باد

➖ تمام آنهایی که از دنیا می‌روند ناکام هستند، خیال نکنی جوان که می‌میرد می‌گویند «ناکام»، نه! چون به همه آنهایی که مردند دین وعده داد که اینجا برایشان رستاخیز خیر باشد و نشد و رفتند تا میلیاردها سال بعد که بهشت باشد.

➖چرا مسلمان هستم؟ چون بابایم مسلمان است.
چرا دین دارم؟ چون ننه‌ام دیندار است.
این تقلید است! تقلید از جامعه، خانواده!

➖خب برای چه در حیرت هستند؟

در حال فرار است چنین خلق فقیری
از کثرت اشرار، حیاتش به اسیری

➖ فقراء در حال فرار هستند. به کجا می‌روند؟ از دست خدا فرار می‌کنند! چون خدا اینها را رسماً فقیر به دنیا آورد، قبول مسئولیت کرده و روز روشن هم در قرآن داد می‌زند «اَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ» بعد هم درب قسمت بعد آیه را بسته «وَاللهُ هُوَ الْغَنِىُّ».

هر ورق از دفتر ایّام، سیاهی شده
وای که این وضع خرابم ز دیانت شده

خنده‌های مردمم، خون دل است
بس که در آزار غیبت آمده، او پرپر است

اسلام به ذات خود ندارد حرفی

📎 از مجموعه تحریم سخن

اسم من انسان، ولی حیوان شدم

➖انسان خلق کرده ولی طرز برخوردش با بشر اینطوری است که با جنگلیان است، در اسناد و مدارک دینی که گردآوری کردیم آمده: «دین به ضرب شمشیر و هدایت مردم با شلاق و شمشیر است»!

صداقت ندارد چنین دین و آئین
که ما را کِشد، روز و شب در غمین

اسلام به ذات خود ندارد حرفی
هر منطقِ بی‌ جواب آید مُشتی

از دست یدالله، نیامد به جز این روی خشونت

➖«يَدُ اللهِ فَوْقَ اَيْديهِمْ، دست خدا بالای سرتان است» فقط فایده آن همین است که مریضی، بی‌ پولی، دلواپسی و ناامنی می‌دهد.

انسان نکند وجههٔ خود جانب سیرت

ما و این رحمان بی‌ حاصل نگر
داده‌های وعدهٔ فانی نگر

➖«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» را بگذار در کوزه آبش را بخور!

رعیّت، سر به دار و بس غمین است

📎 از مجموعه تحریم سخن

اعدام بکن یا رب
هر روز شده کارت

➖ چه کسی اعدام می‌کند؟ خدا.
به چه دلیل؟
قرآن می‌گوید: «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ ولٰكِنَّ اللهَ قَتَلَهُمْ» (١٧ انفال)

سؤال ملّتِ در خون تپیده
ز این ربّش بیامد چون رهیده

چرا خلقم نمودی ای کُشنده
کدامین جرم من آمد، جهنده

➖ برای چه طناب دار را به گردن ما می‌اندازی؟ هر لحظه مستضعف بیچاره در حال جان دادن است!

دلم خوش بود ربّم، اقربین است

➖«وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید».

که نجوایم شنید و اسمعین است

➖«اَسْمَعَ السَّامِعِینَ».
➖ این بیت جواب بیت قبل است:

رعیّت، سر به دار و بس غمین است
ز جور سرنوشتش، اسفلین است

مردم بیچاره را، گریان نمودی ای خدا
دربه‌ در در کوچه‌ها کردی، بلایی ای خدا

➖اسم خدا را باید گذاشت «بلا»!

خدا خواهانِ عصرِ بی‌خداییم
نوا جویانِ دورِ بی‌کسانیم

در سفرهٔ مسکین چو غذایی که نیامد
در جیب فقیران چو ریالی که نیامد

➖ همه را لخت و پتی کردی!

زورش چو به ملت برسد، نیزه به جانان

📎 از مجموعه تحریم سخن

این مردم بیچاره، خدا کُش شده یاران!

➖ این خدا بیکار است؟ خلق می‌کند بعد آنها را می‌کشد.

زورش چو به ملت برسد، نیزه به جانان

➖ چه فرق است بین یک کوزه فروش و این خدایی که مذهب معرفی می‌کند؟ کوزه‌ فروش و کوزه‌گر کوزه درست می‌کند بعد همه را می‌زند می‌شکند مثل خل و چل، خدا هم همینطور! خلق می‌کند و دم تیر حوادث می‌دهد!

ای وای که این بشر به غربتگاه است
در جای فضولات و بسی دلگیر است

➖ آیا جایگاه ما این است که الان می‌بینیم هستیم؟ آره؟

دین و آئینِ ما، همه زور است
مذهب و مکتب ما، نگر کور است

این بشر را بهر زجر آورده‌ای؟

➖ سؤال است از خدایی که ادیان و مذاهب گفتند: رحمان، رحیم، کریم، لطیف و حکیم است. «حکیم یعنی روی هر کارش دلیل دارد»، الان مردم می‌گویند برای چه ما را خلق کردی؟ خب دلیل خدا چیست؟ جز زورگویی‌اش! می‌گویند حالا که ما را آوردی چرا ما را ساپورت نمی‌کنی؟ خدا چه جوابی می‌خواهد بدهد؟

خطابِ خدا به آدم این گردد

➖ جواب این سوال که «برای چه ما را آوردی»؟

که دوزخ و نارت به این جهان گردد

➖ مردم را آورده اینجا آتش زده! بعد دین می‌گوید «یک جهنمی هست»، می‌خواهد حواس مردم را پرت کند و جهنم اینجا را یادشان برود.
➖ بی‌خودی دین آمده می‌گوید «جهنمی هست با این شکل و شمایل که خواهد آمد»، انسان الان در جهنم دست و پا می‌زند!

خون‌ریز شده خدای ادیان

📎 از مجموعه تحریم سخن

بنگر این الله را زورش به خلقش می‌رسد
تا نماید او خدایی، مردمش دق می‌رسد

➖ این همه سفارش عدل، انصاف، مساوات، برابری، رفاقت و حقانیّت شده از منبعی که خودش در درجه اول باید نمایانگر این باشد!

کار این ملت، خراب از این خداست

➖ بقول قدیمی‌ها همهٔ آتش‌ها از گور این خدا درمی‌آید.

بهر آزارش قضایی از وراست

خون‌ریز شده خدای ادیان
مرگ آمده از سوی چنین خان

به ویرانه تبدیل شد خانه‌ام
ز یُمن وجود بلایای این صانعم

افسوس که دین ما به زجر آمده است
شلاق به جبرش همه درد آمده است
➖ پدران و مادران ما یادشان رفته بود که ورودی آبا و اجدادشان به «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم» بوده است.

جهنم داده‌ای الله، ما را
خرابی کرده‌ای بیتُ العُلیٰ را

زندگی شد مرگ و ذکرم چون ممات

➖ همه جا بوی مرگ و نیستی می‌آید؛ جیب‌های خالی، سفره‌های خالی، دل‌های خالی از امید و نوید و توکل.

عاقبت در دین همین آمد بیات

➖ نان دین بیات شده