برچسب: ایران

حیات و ممات بشر، شد یکی

از مجموعه تحریم سخن

حیات و ممات بشر، شد یکی
قرار و مدارش به دوزخ، زکی

➖زبان لاتی تهران؛ «زکی»! وقتی که یک چیزی می‌شنود که خیلی مسخره است این را می‌گوید.

➖«قرار و مدارش به دوزخ» یعنی همه وعده‌هایی که داده تبدیل شده به دوزخ. مردم در جهنم هستند و خدا هم خداییش را می‌کند. آی الله حالش را ببر، خلق تو بدبخت، بیچاره، زمین خورده و نکبت‌زده هستند..

آنقدر بشر را به تکامل ز جهنم تو نمودی
این عرصهٔ عمرش به طنابی به قتالش تو نمودی

➖هر لحظه این طناب به گردن مردم بیچاره است. یک فشار، چیست؟ پول ندارم. یک فشار، چیست؟ اجاره‌خانه ندارم. یک فشار، چیست؟ نسخهٔ دکتر ندارم. یک‌ فشار، چیست؟ خرج تحصیل ندارم. یک فشار، چیست؟ آذوقه ندارم. یک فشار، چیست؟ با خانواده درگیرم. یک فشار، چیست؟ طلاق است.

خودکشی می‌کند این خلق گرفتار چرا؟
از چنین سوءقضایی‌ست که آمد ز ورا

➖امواج عظیم خودکشی! این بشر‌ قاعده‌اش این است، تو خودت هم می‌دانی، خودت انسانی، وقتی که به او فشار می‌آید دنبال راه حل می‌رود، راه حل نیاید به هم می‌ریزد، به هم‌ بریزد، هم خودش نابود می‌شود و هم دیگران را اذیت می‌کند، نهایت به یک دوراهی می‌رسد؛ مردن یا زندگی با همین وضع، می‌گوید مردن بهتر است. وقتی که این بشر صاحب ندارد، حالا تو بیا اثبات کن که خدا رحیم است. آن کسی که الان دارد خودکشی می‌کند، چند دقیقه دیگر می‌خواهد خودش را از بالا به پایین بیندازد به خدا فکر کرده؟ بله! سال‌های سال است که جواب نگرفته «فَاَلْهَمَها فُجُورَها (۸ شمس)» خدا به او گفت خودت را بکش!

کارهای این جهان رسوایی است
حقّ مطلق چونکه عدلش واهی است

➖مدام دین آمده می‌گوید «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْاَرْضِ (۶۴ حج)» خیلی خب، این منطق را همه می‌توانند داشته باشند، او هم که مادی هست، طبیعی هست، بی‌خدا هست، او هم می‌گوید «طبق این فاکتور و این فرمول این عالم هست». هر کسی برای خودش یک ادله‌ای دارد، ولی رسوا شده آن کس که دروغ گفت، گفت «بیایید جمع بشوید زیر این پرچم تا خوشبخت بشوید»!
➖حقّش و عدلش مثل هم است، چیست؟ واهی است!

خدای قاتلم اعدام می‌کرد
گنه ناکرده را ذوالنّار می‌کرد

جواب این داد و هوارم چه شد؟

 

 

 

از مجموعه تحریم سخن

چه گویم ز این ملت بی‌ پناه
خدایش بداده جحیمش اله

چه باید کنم با چنین عرض حال
که وجدان بیدار، آتش بگیرد به قال

یا رب تو مزن تیغ بر این فقرنشانت
طاقت ز توان رفت و نیامد فرجاتت

اشکال‌تراشی نکن ای خالق مُرده
مشکل ز تو باشد که خلایق، همه بَرده

ناتوان‌تر از منِ سوخته جان، نامده اينجا
بر درگه همواره ببسته زده در جا

جواب این فغان که در ضرر بود
طناب دار و تیغ و نینوا بود

جمله این اهل زمین آواره‌اند
از سوء قضای این خدا بیچاره‌اند

کثیف آمد چرا این دین و مذهب
که در احکام آن لعن است و اِذهب

جواب این داد و هوارم چه شد؟
پاسخ الله به جز نشر عذابش نشد

آیا مسئول گرانی‌ها، خداست؟

«اِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَكَّلَ بِالسِّعْرِ مَلَكاً يُدَبِّرُهُ بِأَمْرِهِ» خدای تبارک و تعالی فرشته‌ای را بر قیمت‌ها گمارده که به فرمان او آن را مدیریت کند.
آیا خدا بیکار است که جای وزیر اقتصاد را بگیرد؟
آیا خدایی که می‌گویید «لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْاَرْضِ (۶۴ حج)» آنقدر وسعت کار دارد که بیاید نظام قیمت‌گذاری را به دست بگیرد؟
آیا این کوچک‌سازی خدا نیست؟
آیا این تقصیر خدا گذاشتنِ گرانی‌ها نیست؟

طبق این نسخه، یعنی ما باید معتقد باشیم که امروز اگر در جامعه، گرانی هست مستقیماً مسئولش خداست!
اگر قیمت کالاها آنقدر شده است که دست کم یک سوم مردم که در زیر خط فقر قرار دارند نمی‌توانند مواد پروتئینی بخورند، میوه بخورند، خانه داشته باشند، اجاره‌خانه بدهند، خرج تحصیل فرزند بدهند، نسخهٔ بیماری بپیچند، تمام اینها به خاطر گرانی است و همهٔ این گرانی‌ها را زین‌العابدین می‌گوید مستقیماً دست خداست!

آیا گرانی گناه نیست؟ پس خدا گناهکار است. آیا قیمت بالا ظلم به جامعه مستضعف نیست؟ هست! مسئول کیست؟ طبق گفتار زین‌العابدین؛ «خداست»! آیا این خلاف عدل نیست؟ آیا خدا عادل است؟ آیا خدا سمیع است؟ نالهٔ فقرای کشور را می‌شنود؟ آیا خدا بصیر است؟ اوضاع ورشکستهٔ مردم را می‌بیند؟

و باز هم موکل گذاشته است تا قیمت‌ها را افزایش دهد، خدا مسئولیت قیمت ارز را به عهده گرفته. قیمت طلا بالا می‌رود، طبق این نسخهٔ شریفه تنها مسئولش خداست! با این خدا چه می‌شود کرد؟ آیا می‌توان این خدا را سجده کرد؟ آیا این خدا رحمان و رحیم است؟

مدت زمان: 5:25
منبع:کتاب کافی جلد ۵ صفحه ۱۶۳ حدیث ۳، کتاب من لایحضره الفقیه جلد ۳ صفحه ۲۶۸ حدیث ۳۹۷٠ از امام سجاد

شعر باید داد و فریاد فقیران سر دهد

از مجموعه تحریم سخن

شعر باید داد و فریاد فقیران سر دهد
شاعرش هر نغمه از جان و دلش هی سر دهد

ای عجب از این کریمی که به ما کذب آمد
از هنرمندی الله به ما درد آمد

➖«اِقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْاَكْرَمُ (۳ علق)» نمی‌گوید کریم، می‌گوید «اکرم». اکرم از کریم بالاتر است، بعد آن شاعر هم یک بست زده می‌گوید:
ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشنمان نظر داری
ول کن بابا! خدایی که امتحانش را به مردمش پس داده تو حالا آمدی تمیزش می‌کنی؟ گِل و لای را از رویش بر‌می‌داری؟ مگر می‌شود؟ تا گرفتار هست خدا بد نام است، این را بدان! تا بیچاره در این زمین زندگی می‌کند خدا ناکارآمدیش را اظهار می‌‌دارد!

مردم از بیچارگی، دائم خدا را خوانده‌اند!

از مجموعه تحریم سخن

افسرده شدم ز دست الله
درمانده شدم، چه شد یدالله؟

➖«یَدُالله فَوْقَ اَیْدِیهِم» (۱۰ فتح).

این ضربان قلبم، شاکیِ این خدا شد
ز بس که تقدیر بد، نوای مضطران شد

جواب این ملت بینوا چرا نیامد؟

➖ای «اَسْمَعَ اَلسَّامِعِينَ، اَقْرَبُ الاَقْرَبین، اَبْصَرالنَّاظِرین، اَقْوَی الاَقْويَاء»!

جواب این ملّت بینوا چرا نیامد؟
به درد و غم، چاره چرا نیامد؟

مردم از بیچارگی، دائم خدا را خوانده‌اند
لیک در پاسخ نگر نیزار و تیرش داده‌اند

➖به به، بهتر از این نمی‌شود! خدای فابریک، آنتیک!

در این دیار پر از نکبت و بلا چه کنم؟

➖جواب بده ای خدا، با تو هستیم! می‌فهمی؟ چرا خلق کردی؟ بقول مردم عوام چرا خودت را زدی به کوچه علی چپ!

در این دیار پر از نکبت و بلا چه کنم؟
خرابه‌های امیدم به چرخ و من چه کنم

➖چرخ و فلک زندگی همه‌اش در خرابه می‌چرخد گلستان ندارد، اگر گلستان باشد که فقر نیست، درد نیست، ناامنی نیست، غصه نیست، رنج نیست، افسردگی نیست، قرص اعصاب نیست، قرص خواب نیست!

سدّ است برای همگان نام خدا
چون می‌فشرد مردم و او داده بلا

به جان ملّت ما، تیر قضاست امروز

از مجموعه تحریم سخن

کیست قولی داده و زیرش زده؟

➖ «کیست»؟ معبود ساختهٔ ادیان!
«قولش» چیست؟ پر است در قرآن!

➖ حالا این عریضه همه ماست:

کیست قولی داده و زیرش زده؟
این خدای دین و مذهب شد که پا رویش زده

➖فکر کنم این وعده‌های خدا جزء آیات منسوخ باشد ؟ چون کاربرد ندارد! «ادْعُونِي اَسْتَجِبْ لَكُمْ (۶۰ غافر)»، «وَ اِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذَا دَعَانِ»، «وَ هُوَ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید».

عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز
مُغرم مضطرِ ما، حین عزاست امروز
به جان ملّت ما، تیر قضاست امروز
غیبت پر شقاوت، صاحب عزاست امروز
سفره و جیب خالی، از این خداست امروز
درد و غم کنونی، خشم خداست امروز

فریاد ز این مذهب پر فتنه که آمد به بلایا
آسیب زده بر همه این جان و تن ما

خدا،گداپرور است!

«لَيْسَ شَيْءٌ اَحَبَّ اِلَى اللهِ مِنْ اَنْ يُسْأَلَ وَ الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ اَلَّذِي اُبْرِمَ اِبْرَاماً» نزد خدا چیزی بهتر از این نیست که از او درخواست شود. یعنی خدا محتاج تکدی رعایای خویش است. خدایی که نیاز به اظهار نیاز مردم داشته باشد، آیا خداست؟

«و دعا قضایی را که به سختی محکم شده است را رد می‌کند». این همه مردم برای نزول باران دعا می‌کنند پاسخشان یا زلزله است یا طوفان است یا سیلاب است یا خشکسالی است.
«لَيْسَ شَيْءٌ اَحَبَّ اِلَى اللهِ مِنْ اَنْ يُسْأَلَ»، یادت نرود که خدایی که دین معرفی می‌کند مثل خودت نیازمند است!

«اَحَبَّ اِلَى اللهِ» خدا دوست دارد «مِنْ اَنْ يُسْأَلَ» که از او سؤال کنی! سؤال مردم از خدا به نیازمندی‌های خویش است، سؤال مردم از خدا در مبانی مبهم توحیدی است، آیا خدا جوابگو است؟ خدا می‌زند. در قرآن می‌گوید «هیچ کس حق ندارد از خدا بازخواست کند و این خداست که از مردم بازخواست می‌کند».

در این دو قسمت این درس، اعتبار دین از بین رفته است‌:
١- خدا «اَحَبَّ اِلَى اللهِ مِنْ اَنْ يُسْأَلَ» محتاج فُقراست، مساکین ناله کنند خدا جواب می‌دهد.
۲- قسمت آخر، پاسخ سوال اول است؛ «وَ الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ اَلَّذِي اُبْرِمَ اِبْرَاماً» دعا تقدیر بد را رد می‌کند. آیا چنین هست؟ همهٔ مردم در همهٔ لحظه‌ها خدای خویش را آزمایش می‌کنند و خدای ساختهٔ دین و مذهب از امتحانات لحظه‌ای رفوزه برمی‌گردد.

مدت زمان: 5:16
منبع:کتاب الاختصاص صفحه ۲۲۸ از امام سجاد

آدم‌کش و سلاخ شده، این الله

از مجموعه تحریم سخن

آدم‌کش و سلاخ شده، این الله
فقر است ز تختش، بنگر بسم الله

درد است ز این خدا که ریزد به دل ما
رنج است و غم و غصه که آمد به بَر ما

حیفِ آن تکبیر و تهلیل و ثنا
گفته بودم روز و شب، بی‌ انتها

➖اینکه می‌گویند «زندان ندامتگاه است و آدم از گذشته‌اش پشیمان می‌شود» من آنجا پشیمان شدم که چرا بهترین ایام عمرم را صرف تبلیغ الله کردم، هم خودم گمراه بودم و هم مردم را به گمراهی کشاندم.

در درون این بدن غم‌ خانه‌ایست
روز و شب اندر خزان و شعله‌ایست

➖قلب‌ها شکسته، جگرها سوخته، سینه‌ها آتش گرفته! وقتی می‌گویند که جمعیت کثیری از مردم در فقر مطلق هستند، وقتی پای سفره می‌نشینی غذا می‌خوری یادت باشد که یک عده هستند که نان خالی هم نمی‌توانند بخرند، وقتی شب در بستر می‌روی یادت باشد یک عده زیادی هستند که به خاطر نداشتن اجاره‌خانه زمین‌گیر شدند، وقتی قرص تقویتی می‌خوری یادت باشد که بعضی‌ها هستند قرص اصلی دردشان را هم ندارند بخرند. تو غیرت داری ولی خدا ندارد، تو همنوع خودت را درک می‌کنی، من می‌دانم، تو وجدانت بیدار است.

هوای این خلق گرفتار که دارد‌؟

از مجموعه تحریم سخن

ای وای که این مزرعه را نار دمیده
دهقان مصیبت‌زده را ناله رسیده

ما و جمع خستگانِ بی رمق
نادمین عمر آمد پُر دمق

هوای این خلق گرفتار که دارد‌؟
پاسخ به غیاث بشر جگر لهیده، که ندارد

➖از خدا بپرس. از که بپرسم؟ از خدا بپرس. از دین بپرس که این همه خدای زمین را آب و تاب داد!

➖چه پاسخی دارد؟

من ندانستم خدایم، پس که بود
این همه آزار و ظلمت از چه بود

➖متشرع جماعت بعد از این همه سال، هزاران سال، نفهمید که خدا کیٖ بود ولی تاریخ ورق می‌زند و اسرار را هویدا می‌کند.

از ریشهٔ این غیبت دون دشنه دمیده
با فقر و فلاکت بنگر زَهره برفته

هفته‌های ما همه خاکستری‌ست
چون به روز و شب شود پر خفتنی‌ست

عید قربان من است، عید قربان من است

از مجموعه تحریم سخن

گوسفندان، همه آرند چو فریاد بلند
که ز این مسلخ دوران، چه جنایات فکند

➖داستان قربان، قصهٔ انسان‌های بیچاره و بی‌گناه!

این فلاکت‌ها ز جور و ظلم خلقش
عید قربان من است، عید قربان من است

این خلاف وعده‌های ربّ ما
عید قربان من است، عید قربان من است

➖با این آمار باز هم می‌گویی که عید قربان؟ یا می‌گویی قربانگاه تاریخ؟ همه ما را دارند قربانی می‌کنند!

فقر و درد و رنج و غم
عید قربان من است، عید قربان من است

خانه شد قبر و گورم پر ز نی
عید قربان من است، عید قربان من است

وضعِ آشفته من بین که خراب است همه
عید قربان من است، عید قربان من است

این فلاکت‌ها که آمد بهر ما
عید قربان من است، عید قربان من است!