برچسب: خفقان

وای که این وضع خرابم ز دیانت شده

📎 از مجموعه تحریم سخن

خلق را الله‌شان، بر باد داد
ای دو صد حیرت، بر این تقلید باد

➖ تمام آنهایی که از دنیا می‌روند ناکام هستند، خیال نکنی جوان که می‌میرد می‌گویند «ناکام»، نه! چون به همه آنهایی که مردند دین وعده داد که اینجا برایشان رستاخیز خیر باشد و نشد و رفتند تا میلیاردها سال بعد که بهشت باشد.

➖چرا مسلمان هستم؟ چون بابایم مسلمان است.
چرا دین دارم؟ چون ننه‌ام دیندار است.
این تقلید است! تقلید از جامعه، خانواده!

➖خب برای چه در حیرت هستند؟

در حال فرار است چنین خلق فقیری
از کثرت اشرار، حیاتش به اسیری

➖ فقراء در حال فرار هستند. به کجا می‌روند؟ از دست خدا فرار می‌کنند! چون خدا اینها را رسماً فقیر به دنیا آورد، قبول مسئولیت کرده و روز روشن هم در قرآن داد می‌زند «اَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ» بعد هم درب قسمت بعد آیه را بسته «وَاللهُ هُوَ الْغَنِىُّ».

هر ورق از دفتر ایّام، سیاهی شده
وای که این وضع خرابم ز دیانت شده

خنده‌های مردمم، خون دل است
بس که در آزار غیبت آمده، او پرپر است

بر مردم بی‌چاره، صدای دگر آمد


📎 از مجموعه تحریم سخن

ای کاش اِله دگری بر من بود
تا نالهٔ من بشنود و حافظ بود

ای وای که این ملّت ما، زار گرفته
از کثرت درد و المش، نار گرفته

اینک این معبود خاکی خاطی است
در جدال اسم حُسنا، قاطی است

➖ می‌گوید «یارو قاط زده»، حالا خدا قاط زده! از این طرف رسانه‌های تبلیغی دین تبلیغ می‌کنند که خدا رحمان و رحیم است و از این طرف هم ما مغایر آن را می‌بینیم.

بر مردم بی‌چاره، صدای دگر آمد
از هول و هراس حرجش، ناله در آمد

ضعف انسان آمده در زلزله
همچو سیلاب است، اندر غلغله
بر مردم بی‌چاره، صدای دگر آمد
از هول و هراس حرجش، ناله در آمد

ضعف انسان آمده در زلزله

➖زلزله می‌آید بعد عوارض بعدی آن! آن کسی که زنده می‌ماند می‌گوید خوش به حال آن کسی که مرد!

همچو سیلاب است، اندر غلغله

➖وقتی که سیل می‌آید همه چیز را با خودش می‌برد، طرف می‌گوید ای کاش خشکسالی بود.

سرمازدگان عصر سردیم
دنیا‌ شده در گریز و دردیم

این‌ ملّت ما، آه دگر سینه ندارد

📎 از مجموعه تحریم سخن

فرو رفته در گِل، تمام بشر
ز این غصّه‌های پیاپی شرر

این‌ ملّت ما، آه دگر سینه ندارد
➖ دیگر از آه گذشته است.
از کثرت تخریبِ عصب، چاره ندارد

فرو کرده‌ای در دهانم، نیِ نینوا
نگفتی، نفَس مانده‌ام در کویر عزا

دین و ایمانم، برون کرد از خدایم
که مذهب آمدم نفرت اساسم

بر وظائف آمده شکر اِله
➖از خدا تشکر کن.
از نِعَم تا نقمتش نامد به راه

➖ نعمت را می‌خواهی سپاس بگویی؟ پس دیواره‌های نقمت را چه می‌کنی؟

چون کفیل آمد خدا بر این بشر
پس چرا نآمد عطا غير از شرر

ای که گفتی من خدایم در کجایی

➖همه جا دنبال تو گشتیم، نه رحمتگاه بودی، نه مغفرتگاه بودی و نه لطیفگاه بودی!

ملّت آشفته را ول کرده و نادیده آهی