برچسب: مردم مظلوم

از کرب و بلای این وطن ناله رسیده

از مجموعه تحریم سخن

فریاد و هوار کین حیاتم به درَک شد
از ظلمت ادیان و مذاهب، به خطر شد

صدای غُرّش خشم و غضب همی آید
که از خلق گرفتار بلا، خون جگر همی آید

از ترس و هراس این رعایا
کابوس شده ز این بلایا

از کرب و بلای این وطن ناله رسیده

➖برای چه می‌روی کربلا زیارت کنی؟ در همین کوچه‌های شهرت کربلاست، در خیابان‌ها کربلا است. کرب و بلا، مکروبات و بلایا. کرب و بلا چیست؟ غم و غصه است، اندوه است، رنج است، فقر، درد و ناامنی است.

از کرب و بلای این وطن ناله رسیده
در هر قفسی بلبل جزغاله نگر خسته خمیده

➖دیگر بلبل‌ها نمی‌خوانند، چه بخوانند؟ باید درد و غم مردم را بگویند؟ دیگر عادی شده، چرخهٔ روزانه است که خدا بزند ما بخوریم.

هی قلم آمد به دستم تا کند شکوا ز این بیداد دین

از مجموعه تحریم سخن

هی قلم آمد به دستم تا کند شکوا ز این بیداد دین
وعده‌هایش کذب و بر اسبش چو زین

➖ همهٔ ما یک عمری اسب دین بودیم، آنقدر ما را شلاق زدند با احکامشان تازه فهمیدیم که چقدر زیان و ضرر کردیم.

خداوند ادیان چه‌ها می‌کند
بشر را به زنجیر و دنیا نیستان کند

گر که فقر آید به رنج آغشته شد
ناله‌ها می‌آید از نیزار و انسان کُشته شد

ای وای که این جامعه را نار گرفته
از رحمت الله نگر ترس به هر بنده گرفته

حیف و میل است بشر، در ته این درهٔ ظلم
که بدیدست جنایات و فجایع همه در عین ظُلَم

الله کجایی که ببینی به خلایق چه گذشت

از مجموعه تحریم سخن

روزگارست که اعدام کُند این بشرت
دردسر داده و حیران بنموده خطرت

ترس از فردا کُشد این بنده را
فقر و درد و هم که ناامنی، کِشد این حلقه را

ول کن ما نیست چنین آتشی
از در و دیوار بیاید چو یکی غولکی

در کربلای ایران آب از سماء نیاید
خون جگر بخورده، خلق مکسّر آید

پیش به سوی هسته‌ای که جنگه
عاقبت بشر نگر چه سخته

الله کجایی که ببینی به خلایق چه گذشت
وامانده و درماندهٔ احکام ثقیلت نگذشت

شب یلدای همه، غیبت شده

از مجموعه تحریم سخن

شب یلدای همه، غیبت شده

➖آنهایی که دارند در تقلا هستند برای شب یلدا، شیرینی‌فروش‌ها سفارش گرفته‌اند شب و روز می‌پزند، میوه‌فروش‌ها آماده کردند. پارسال شب یلدا خیلی از میوه فروش‌ها به من عریضه دادند که «میوه‌هایمان ماند و کسی نخرید». آخر شب یلدا برای کشوری که اکثریت قاطعش فقیر هستند؛ شب‌ یلدا یعنی شب مزاحمت، شب آزار، شب اذیت، همینطور شیرینی‌ فروش‌ها شیرینی‌هایشان ماند، خشکبار فروش‌ها پسته و بادامشان باد کرد، بعضی‌هایشان اینقدر جنس‌هایشان مانده که از چند هفته قبل دارند این خشکبارها را تمیز می‌کند و کرم‌هایش را درمی‌آورند چون کسی نمی‌خرد، آخر پول ندارند! طرف پول ندارد سرماخوردگی خانواده‌اش را، معالجه‌ و دارویش را تأمین کند، بعد بیاید که شب یلداست؟!

شب یلدای همه، غیبت شده
اشک و خون منتظر، جاری شده

➖یعنی کل غیبت، شب یلداست. شب یلدا یعنی چه؟ یعنی بلندترین شب! یعنی بلندترین شب زندگی بشر، غیبت است که هیچ وقت تمام نمی‌شود.

جنگ هفتاد و دو ملت که بیاید همگان کور شوند
چون اتم وارد میدان بشود، گور شوند

داستان این خلایق کشتنی‌ست
قصه‌هایش غصه‌های دوزخی‌ست

از لوای بعثت آن اُقتِلوا
شد بشر قربانی این حارَبوا

➖«بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم».

➖یعنی الان جنگ را بین انسان‌ها، بین مسلمان‌ها، بین مسلمان‌ها و ادیان دیگر می‌بینی؟ این نتیجه همان بعثتی است که «اُقَاتِلَکُم» پرچمش بود.

این خدای دین و مذهب را نگر وحدت‌کُش است
پیروان خود به جنگ آورده و مردم‌کُش است

➖پیروان خودش را به جان همدیگر می‌اندازد؛ مسلمان، یهودی، مسیحی بیافتید همدیگر را بکشید.

این ملت مظلوم که یاری چو ندارد
افتاده به فقرست و غنی هیچ ندارد

به نام خداوند آدم‌کشان

از مجموعه تحریم سخن

به نام خداوند آدم‌کشان
که قلب لعینان شده چون سگان

هوا سرد است و سرما درد آرَد
برای قشر مستضعف نگر زنجیر آرَد

این همهمهٔ مردم مظلوم ز چیست؟
این غلغله از فغان مضطر ز کجاست؟

کودکان کارگر، شد مظهر ظلم خدا
چونکه اطفال فقیران آبرو برد از خدا

گفت مذهب، این بشر را رستگاری می‌دهم
از سعادت پُر کنم، او را حیاتی بِه دهم

➖وا خجالتا که یک عمری در دفاع از مذهب جوانی‌ و سلامتی‌ام را گذاشتم، تازه در زندان فهمیدم چقدر اشتباه کردم و چه کلاهی سرم رفته است.
➖ او گفت که «قُولُوا لَا اِلَهَ اِلَّا الله تُفْلِحُوا»، بگویید «خدا یکی است تا خوشبخت بشوید» حالا حال ما چیست؟

حالِ انسان را نگر، دینش چنان بر او زده
مغز و قلبش را لهیده، مرگ تدریجی زده

ای فقیران، همه در وادی الله اسیران شده‌اید
همه رنجور قضایید که هیهات به زندان شده‌اید

ادیان و مذاهب به جواب آمده‌اند
گویند که الله به رحمت چو ملل آمده‌اند

کو لطف دروغت که عزا آمده است
از گسترهٔ عذاب و زحمت به جزا آمده است

ارمغان این جهان غم خوردنی‌ست
لایه‌هایش پر عذاب و کُشتنی‌ست

جنگلی آورده بهر این بشر
هر زمان، گرگی بیامد پر‌خطر

➖جنگل، زندگی ماست دیگر! در جنگل یک قانون معروف است؛ «قانون تنازع بقا، یعنی بکش تا کشته نشوی، بخور تا خورده نشوی، بزن تا تو را نزنند»

گفت الله‌‌اش به اقرارت بما
جنتُ المأوی دهد دور از بلا

➖گفت که بگو «لَا اِلَهَ اِلَّا الله تُفْلِحُوا» تا در این دنیا به تو بهشت بدهیم!

این جنانش پر عقوبت آمده
ظلم و تبعیضش به انحا آمده

➖به انحای مختلف به این بشر بیچاره ظلم و تبعیض می‌کند که قرار بود در اینجا به او بهشت بدهد؛ «لَقَد خَلَقْنَا الْاِنْسَانَ فی اَحْسَنَ تَقْوِيمٍ (۴ تین)».