برچسب: نه به سیاست

مردم اگر واقعیت را بفهمند از این دین فرار می‌کنند!

در کتب معتبره شیعه آمده است که امام صادق به فرزند زراره(صحابی معروف امام)میگوید:

تمامیت دین تحریف شده و یا از آن کم کردند یا زیاد…
«فَمَا مِنْ شَيْ‌ءٍ عَلَيْهِ النَّاسُ الْيَوْمَ إِلَّا وَ هُوَ مُنْحَرِفٌ چیزی که امروز در اختیار مردم قرار دارد چیزی جز تحریفات گسترده نیست که بر خلاف اساس وحی می باشد!»

حکام اسلامی با همین تحریفات و دگرگون سازی های احکام و شرایع ، بنا بر سلیقه و میل خود پیش رفتند و مردم متدین بی خبر و جاهل را همراه خود نمودند.
در صورتی که به قول امام صادق ، نه دینی به دست اینها رسیده و نه احکامی که مطابق فرامین الهی باشد…

این شما و این کلام جعفر صادق در کتب معروف شیعه

مدت زمان: 10:47
منبع: کتاب بحارالانوار جلد ۲ صفحه ۲۴۶، کتاب رجال کشی جلد ۱ صفحه ۱۳۸ از امام صادق

این سه ضلع است که تخریب کُند این آدم

از مجموعه تحریم سخن

بنگر این الله ما دیوانه شد
مردم بیچاره را قتّاله شد

➖این را مردم می‌گویند، می‌گویند از بس که چرندیات گفت، ما فکر می‌کنیم دیوانه است. چرندیات چیست؟ هر وعده که در قرآن گفته، برعکسش می‌کند، قبلش هم حساب‌ها را تمیز و شسته رُفته کرده که از او انتظار نداشته باشید، رهبران دین گفتند که «اَلْدُّنیَا مَلْعُونه» دنیا لعنت شده است، «الدُّنْیَا مَعْکُوسَةٌ» اینجا همه چیز عکس است یعنی ناله کنی بیشتر کتک می‌خوری!

سر مردم، تو کردی گرم و خنجر پشت دادی
به ادیان و مذاهب شد شرایع، داغ کردی

خانه‌ها ویران شود با فقر و درد و غصه‌ها
جان آدم کی شود قابل در این بیغوله‌ها

داستان این بشر بس خواندنی‌ست
یک جهان زجر و فغان دارد که آن هم دیدنی‌ست

موشک شده قطار و
این سفره‌ها خراب و
نان‌ها شده چو زهر و
آبت شده حرام و
هوا شده قتال و
فصلَت شده فقید و
این معجزه به دین و
مذهب شده حراج و

عاملان این جنایت بر بشر
هم سیاست آمد و مذهب، خطر

➖جنایتی که به سر بشر شده، سرش را کلاه گذاشته‌اند، گولش زدند!

این سه ضلع است که تخریب کُند این آدم
علم و مذهب، که سیاست بدهد در هر دم

➖هرچه مردم می‌کشند از این سه ضلع نامقدس است.

شب یلدای همه، غیبت شده

از مجموعه تحریم سخن

شب یلدای همه، غیبت شده

➖آنهایی که دارند در تقلا هستند برای شب یلدا، شیرینی‌فروش‌ها سفارش گرفته‌اند شب و روز می‌پزند، میوه‌فروش‌ها آماده کردند. پارسال شب یلدا خیلی از میوه فروش‌ها به من عریضه دادند که «میوه‌هایمان ماند و کسی نخرید». آخر شب یلدا برای کشوری که اکثریت قاطعش فقیر هستند؛ شب‌ یلدا یعنی شب مزاحمت، شب آزار، شب اذیت، همینطور شیرینی‌ فروش‌ها شیرینی‌هایشان ماند، خشکبار فروش‌ها پسته و بادامشان باد کرد، بعضی‌هایشان اینقدر جنس‌هایشان مانده که از چند هفته قبل دارند این خشکبارها را تمیز می‌کند و کرم‌هایش را درمی‌آورند چون کسی نمی‌خرد، آخر پول ندارند! طرف پول ندارد سرماخوردگی خانواده‌اش را، معالجه‌ و دارویش را تأمین کند، بعد بیاید که شب یلداست؟!

شب یلدای همه، غیبت شده
اشک و خون منتظر، جاری شده

➖یعنی کل غیبت، شب یلداست. شب یلدا یعنی چه؟ یعنی بلندترین شب! یعنی بلندترین شب زندگی بشر، غیبت است که هیچ وقت تمام نمی‌شود.

جنگ هفتاد و دو ملت که بیاید همگان کور شوند
چون اتم وارد میدان بشود، گور شوند

داستان این خلایق کشتنی‌ست
قصه‌هایش غصه‌های دوزخی‌ست

از لوای بعثت آن اُقتِلوا
شد بشر قربانی این حارَبوا

➖«بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم».

➖یعنی الان جنگ را بین انسان‌ها، بین مسلمان‌ها، بین مسلمان‌ها و ادیان دیگر می‌بینی؟ این نتیجه همان بعثتی است که «اُقَاتِلَکُم» پرچمش بود.

این خدای دین و مذهب را نگر وحدت‌کُش است
پیروان خود به جنگ آورده و مردم‌کُش است

➖پیروان خودش را به جان همدیگر می‌اندازد؛ مسلمان، یهودی، مسیحی بیافتید همدیگر را بکشید.

این ملت مظلوم که یاری چو ندارد
افتاده به فقرست و غنی هیچ ندارد

درد و مرض، راهی ملّت شده

از مجموعه تحریم سخن

شیرازهٔ توحید، نه سامان دارد
این تافته و بافتهٔ دین، که نه رنگی دارد

آنقدر کردم توسل، نا آمد آن تأثیر ما
جمله اذکار و ختوماتی که خواندم، شد بلا

ذکر و دعا چو خواندم
بلای جانم شده، هر آنچه من بگفتم

این همه قصّهٔ ما از دین است
هم که غصّه، ثمرات از این است

فقر و فلاکت، همه جاری شده
درد و مرض، راهی ملّت شده

داد مستضعف، نگر بی‌مایگی‌ست
چون هدر رفتن به عمر و بردگی‌ست
➖یعنی بی‌کس و کار زمان هر چه ناله می‌کند، همهٔ آن هدر است!

کشته‌های کشورم از دست توست

📎 از مجموعه تحریم سخن

کشته‌های کشورم از دست توست
قتل و غارت از یَم الطاف توست

➖ علی‌رغم اینکه اسم تو لطیف است ولی می‌کُشی!

دین و آیینم همه شلّاقی است
مذهب و ایمان من قلّابی است

حساب توحید زمین، پاک شد
عاقبت خدای آن، زور شد

کج‌دار و مریضم شده این فکر خدایی
از نی نشنیده است به جز مکر الهی

این منزل ادیان که تو بینی همه نار است
از شأن شرف دور و به ایمان همه قال است
➖جهنم میلیاردها سال قبل، خود ادیان و مذاهب هستند.
➖ همه‌اش حرف است!

مرگ، مرا، فقر، مرا، ذلّتِ آزار مرا
قدر تو را، زور تو را، ثروتِ جانانه تو را

امان از دست دیندارِ ستمگر
که هر چه می‌کند، فرمان ز اشرر

خسته از این خدا، همه گشتن
ناامید از دیانتش گشتن

بنی‌ آدم اعضای این دوزخند

📎 از مجموعه تحریم سخن

این خلق گرفتار، عزادار تو باشد
از سوء مقادیر، به امحای تو باشد

از روز ازل این بشرت زار نمودی
تا آن ابدت، خلق خودت داغ نمودی

دنیا همه لعنت است و عُقبی که دروغ

➖واقعاً، داستان دین خیلی بامزه است!
«رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَه وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَه» هم اینجا به ما خوبی کن و هم آنجا! اینجا خوبی تو را دیدیم، بقول مردم «مشت نمونه خروار است»، «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل»!
عقبای تو هم مشخص است، اینجا که دم دست است «اُدْعُونِی» تو «لَا اَسْتَجِب» دارد وای به حال اینکه یک میلیارد سال دیگر قرار است محشر کبری برقرار بشود، زندگی مردم محشر کبری است.

این رعیّت ناله‌اش غوغا کند
در معیشت بشکند، زاری کند

بنی‌ آدم اعضای این دوزخند

➖ برگرفته از آن شعر سعدی:
«بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند»
آنکه که عملی نشد واقعیتش این است، من فکر می‌کنم باید شعرا از خاک بلند شوند و یکی یکی اشعار خودشان را در رابطه با اعتقادات توحیدی تصحیح کنند.

که در آفرینش، لِه غیبتند

فقر و فلاکت شده، قلبِ تپنده

➖ قلب ضربانش می‌زند، هر تیک تاکی که می‌کند مثل ساعت، تمام مشکلات را یادآوری می‌کند؛ فقر، بیچارگی، نداری، توسری‌خور بودن، خانه به دوش بودن، ورشکست بودن و ناامنی.

رزقِ به یغما شده، پاسخ بنده

➖ می‌دانی چرا به یغما شده؟ خود خدا روزی را داده بعد دزدیده و پیش خودش برده است، قرآن می‌گوید: «وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ»، رزق را این پایینی‌‌ها می‌خواهند، مردم باید روزی بخورند، به آن بالا برده و می‌گوید اگر مرد هستی بیا آن بالا بگیر. خیلی زیبا است، حکایت دین خیلی محل تأمل شده است.

خداوند بی‌خاصیت، رو شده پیش ما

📎 از مجموعه تحریم سخن

فقر، همچون یک چکش بر فرق مردم آمده‌

➖ از آن بالا نمی‌بینی به سر این پایینی‌ها چه آمده!

این خدای دین و مذهب را نگر، خواب آمده

➖ خوش خواب است، خوابیده!

زمستانِ سخت است، در پیش ما
خداوند بی‌خاصیت، رو شده پیش ما

➖ هنوز زمستان نیامده زمزمهٔ مشکلات گرمایشی است. آقا خدا تو که جایت گرم است، گور پدر مردم، ها؟ بعد می‌گوید خدا بخشندهٔ مهربان است!

مچل کرده این‌ خلقِ افسرده را

➖ این دعا را بخوان آن می‌شود، این نماز را بخوان این می‌شود! اگر من سی و پنج سال کارشناس دینی نبودم اینقدر دلم‌ نمی‌سوخت، بیست سال است که بقول علما «مستبصر» شدیم و چشم‌هایمان باز شده است.

حقیر و فقیر و صغیرش به نیزار را

➖ یک مشت بندگان مفلوک و فلک‌زده! تو افتخار می‌کنی که خدای اینها هستی؟ با چه پُزی هم‌ گفت: «فَتَبَارَکَ الله اَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» باریک الله به خودم، چه خلقی کردم.

خدایی که دردم دوا می‌کند

➖ به ادعای دین!

به فقرم، فنائی به جِد می‌کند
ندانم چرا ظلم بی‌حد کند
بشر را به نکبت، روا می‌کند

ملت بیچارهٔ در خون شده
از خدایش می‌رسد هر لحظه قدرِ له شده

ای که گفتی «منم صمد»، چه شدی؟

➖ هر چه می‌خواهی از خدا بخواه، عجب بی‌ آبرو شد خدا!

«بی‌ نیازی دهم بشر»، نشدی!

ای وای که این خالق ما، لطف ندارد

➖ کشکی آورده‌اند در این کتاب قرآن که «اللهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ»! یعنی لطیف ظلم می‌کند؟

بر نسل بشر نار دهد، نور ندارد

➖ «اَللهُ نُورُ السَّمَوَاتِ وَالْاَرْضِ» آیه نور در سوره نور. این نور خدا چیست؟ کجاست؟ خب این نور باید باعث بشود که آدم مریض نشود بخاطر اینکه انسان نمی‌داند چه بخورد، ویروس کجاست، باکتری کجاست، میکروب کجاست، نور باعث می‌شود که اینها را ببیند دیگر، چشمش باز بشود، نور باعث می‌شود که جلوی پایش را ببیند تا در چاه اقتصاد نیفتد. پس چرا می‌افتد؟

من ز این الله شِکوا می‌کنم
از بَده ايّامِ خود، هر لحظه زاری می‌کنم

عجب آبرویی ز دینم برفت

📎 از مجموعه تحریم سخن

به جای باران بدهی سیل خون
خاطر اَلله شده، قدرِ دون

اشتهای خلق بی‌ نان را ببین
مرگ را خواهان و جودت را ببین

عجب آبرویی ز دینم برفت
که باغش به نیزار و عشقم برفت

مسافرخانه‌ام گردیده خانه

➖ بلاتکلیف هستیم. صاحبخانه هستی؟ مسافر هستی؟ مستأجر هستی؟ چه هستی؟ هیچ چیزی معلوم نیست!

سفارش خانه‌ام شد یک بهانه

کرم شب تابم شده افکار من
قُل قُلانی می‌کند در ذهن من