برچسب: کلاهبرداری دینی

ای جهانیان ببینید روز روشن، «الله» دروغ گفته است!

یک سری مباحث قرآنی هست که عدم تطابق را نشان می‌دهد، چند تا آیه است باهم می‌خوانم……..

اینجا چند تا «لَعَلَّ» برای شما آوردم که بدانید پایهٔ دین چقدر سست است.

می‌گوید توبه کنید ای مؤمنین شاید خدا شما را رستگار کرد 👈«لَعَلَّكُمْ»، هر چوبی هم که مسلمین خوردند از این لَعَلَّ ‌های خداست!

«لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»، این «لَعَلَّ» را خوب است گذاشته‌ها، از جناب عثمان ابن عفان کاتب معظم قرآن کریم، خلیفهٔ سوم رسول‌الله تشکر می‌کنیم که یک جایی را باز گذاشت که محقق بتواند یک‌ نفس راحت بکشد……

مدت زمان: 12:14

الله ندارد به جهان، هیچ طرفدار

از مجموعه تحریم سخن

الله ندارد به جهان، هیچ طرفدار
زان ظلم و غضب کرد به این قشر پُر از زار

➖رسولش هزار و چهارصد و چهل و چهار سال قبل فرمود، با مستندات دینی که یک روزی می‌رسد مردم به خدا فحش می‌دهند، یعنی همهٔ تقصیرها به گردن او می‌افتد و مردم از خدا برائت می‌جویند.

➖نگاه نکن نمازخوان زیاد است، اگر خدا یک هلش بدهد یک زلزله، یک جنگ، یک خشکسالی، یک بی آبی، یک عذاب، همه دست می‌کشند! الان خیال می‌کنی یک و نیم میلیارد نفوس مسلمین جهان، همه خدا را قبول دارند؟ این آمار برای قدیم است، از دین برگشته‌ها جایی ندارند خودشان را نشان بدهند نه می‌توانند تظاهرات کنند و نه رأی بدهند که ما خدا را نمی‌خواهیم.

آخر کار بشر، درماندگی‌ست
حیف و میلش آمده در بندگی‌ست

➖هر چه داریم از بندگی‌مان است، گفت: «عَبْدى اَطِعْنى حَتّى اَجْعَلَكَ مَثَلى» عبادت من کن تا مثل من بشوی! دیدیم آنهایی که عبادت کردند، قشنگ هم عبادت کردند، خالص هم عبادت کردند، نه تنها مثل تو نشدند بلکه شدند مثل یک حیوان که تو با آنها برخورد کردی! نمونه‌اش خود من! من تقویم دین هستم، سی و پنج سال برای این دین خودکشی کردم و عاقبتش این است که الان در خانه‌ نشسته‌ام فلج و با ده‌تا بیماری، همه‌اش هم از خداست، هیچ کس هم مقصر نیست!

سرخ گردیده به این خاک ز بس در جنگ‌ است
ناله‌های همه فرزند غضب از رنج‌ است

 

جواب این داد و هوارم چه شد؟

 

 

 

از مجموعه تحریم سخن

چه گویم ز این ملت بی‌ پناه
خدایش بداده جحیمش اله

چه باید کنم با چنین عرض حال
که وجدان بیدار، آتش بگیرد به قال

یا رب تو مزن تیغ بر این فقرنشانت
طاقت ز توان رفت و نیامد فرجاتت

اشکال‌تراشی نکن ای خالق مُرده
مشکل ز تو باشد که خلایق، همه بَرده

ناتوان‌تر از منِ سوخته جان، نامده اينجا
بر درگه همواره ببسته زده در جا

جواب این فغان که در ضرر بود
طناب دار و تیغ و نینوا بود

جمله این اهل زمین آواره‌اند
از سوء قضای این خدا بیچاره‌اند

کثیف آمد چرا این دین و مذهب
که در احکام آن لعن است و اِذهب

جواب این داد و هوارم چه شد؟
پاسخ الله به جز نشر عذابش نشد

ابتدا فقط «لَا اِلَهَ اِلَّا الله»بود بعد مدام روی آن بار کردند!

«غَايَةُ اَلدِّينِ اَلْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيُ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَ اِقَامَةُ اَلْحُدُودِ» سر و ته دین را بیاوری و بگیری همین است، سه تا چیز است، یک مثلث است، اصل و اساس دین این است:
➖امر به معروف
➖نهی از منکر
➖اقامه حدود دینی.

امر به معروف با چوب و چماق است؟ نه! در باب امر به معروف خود قرآن خط می‌دهد، به موسی ابن عمران کلیم الله در ابلاغ رسالتش می‌گوید تو و برادرت بروید «اذْهَبَا اِلَىٰ فِرْعَوْنَ اِنَّهُ طَغَىٰ ( ۴۳ طه)» شما دوتا بروید به سمت فرعون که شاهنشاه عصر است و طغیان کرده، هم بر علیه من و هم بر علیه خلق من، خلق را نابود می‌کند و من را هم که انکار می‌کند، «قُولَا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً (۴۴ طه)» کاسه از آش داغتر! دقت کنید، خدا مأموریت رسالت پیامبر عصر خود را (یعنی موسی را) در این چارچوب قرار داده و می‌گوید فرعون که طغیان کرده، یعنی هیچ گناهی به فرعون نمی‌رسد، بلکه به فعلی که فرعون انجام داده! مشروب خواری کجا، عمل فرعون کجا؟ زناکاری کجا، عمل فرعون کجا؟ لواط کجا، عمل فرعون کجا؟
فرعون می‌گوید من خدا هستم؛ «اَنَا رَبُّكُمُ ٱلاَعلَىٰ (٢۴ نازعات)»! بعد هم می‌بینید که خدا می‌گوید «قُولَا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً» با کلام لیّن، ملایم و لطیف با او برخورد کنید نه اینکه او را فحش بدهید، نه اینکه او را بزنید.

«وَ اَلنَّهْيُ عَنِ اَلْمُنْكَرِ» وظیفهٔ دوم دین در خودنمایی به سوی مردم جلوگیری از منکرات است. چه منکری بالاتر از خدایی فرعون است؟ دیگر این سقف انکار خداست، سقف مبارزهٔ با خداست، می‌گوید با او به درشتی سخن نگو و اهانت نکن!

«وَ اِقَامَةُ اَلْحُدُودِ» اقامهٔ حدود! این اقامهٔ حدود هم باز برمی‌گردد به امر به معروف و نهی از منکر، چون باید یک خلافی باشد تا نهی از منکر باشد، یک وظیفه‌ای باشد که عمل به آن نشده باشد تا امر به معروف باشد!

«اقامهٔ حدود» نه سلطنت دارد، نه پادشاهی دارد. بعد توجه کنید که پرچمِ برافراشته شدهٔ در آغازین تبلیغ اسلام «قُولُوا لَا اِلَهَ اِلَّا الله تُفْلِحُوا» بوده، یعنی «شما یک کلمه بگو، رستگار می‌شوید»، اصلاً اینها در آن نبوده، فقط بگو «لَا اِلَهَ اِلَّا الله، نیست خدایی مگر الله» همین را بگو، تو را نمی‌کشیم، چون «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم» مبعوث شدم شما را بکشم، «حتَّی تَقُول لَا اِلَه الَّا الله» تا اینکه بگویید «لَا اِلَهَ اِلَّا الله»، خیلی خب پس «لَا اِلَهَ اِلَّا الله» گفتیم، دیگر عقبه‌اش چیست؟ این همه اصول و فروعش کدام است؟

شما روز اول به مردم گفتید همین عنوان را مطرح کنید و اعتقاد به آن بیاورید ما با شما کاری نداریم و شما را نمی‌کشیم، همه چیزتان محترم است؛ خونتان، ناموس، مال و آسایش‌تان، بعد آمده و وصل کرده دیگر! می‌گوید حالا که بله را گفتی، بقول آن مصداق معروف که زن ناله‌اش در آمد که چقدر فشار زندگی؟! گفتند روز اول که «بله» گفتی، اینها در آن بوده دیگر، بعداً می‌گفتند «بله و بلا»! برای چه سر سفرهٔ عقد بله را گفتی؟! حالا مردم در آغاز یک بله گفتند؛ «لَا اِلَهَ اِلَّا الله»، بعد دیگر مدام روی آن بار کردند که اصول دین، فروع دین، مناسک مذهبی، شرایع دینی تا جایی که آمد برای اینکه مستراح می‌روی پای راست را بگذاری یا چپ، قانون آمده!

برای مسائل آمیزشی قانون آمده که چگونه شروع کنی، چه دعایی بخوانی، چقدر طول بدهی، چه مدلی باشد، الله اکبر! آیا این غش در معامله نیست؟ چون معامله است دیگر! قرآن می‌گوید: «هَلْ اَدُلُّكُمْ عَلَىٰ تِجَارَةٍ تُنجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ اَلِيمٍ (۱۰ صف)» می‌آیید با من معامله کنید که به جهنم نروید؟ خب این قرارداد بوده که در هر عصری، روز اول، دین با مردم بسته و گفته «لَا اِلَهَ اِلَّا الله» بگو کار تمام است، دیگر نباید بعدش این همه فشار بیاوری که نخیر نماز بخوان، روزه بگیر، جهاد برو، خون بده، کشته بشو، مجروح بشو، روزه بگیر، در تابستان گرم روزه بگیر هلاک بشو که کلیه‌ات از کار بیفتد….

مدت زمان: 12:05
منبع:کتاب مستدرک الوسائل جلد ۱۲ صفحه ١٨۵، کتاب غررالحکم صفحه ۴۶۹، از امیرالمومنین

«عَسَی اَنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم»رسماً یک کلاهبرداری دینی است!

– «الرَّضي رَفَعَهُ اِلَی اَمیرالْمُومِنین عَلَیهِ السَّلَام اَنَّه کَتَبَ فِی كِتَابِهِ اِلَى الْحَارِثِ الهَمداني.. وَاحْذَرِ الْغَضَبَ فَاِنَّهُ جُنْدٌ عَظيمٌ مِنْ جُنُودِ اِبْليسَ».

امیرالمؤمنین می‌گوید «وَاحْذَرِ الْغَضَبَ فَاِنَّهُ جُنْدٌ عَظيمٌ مِنْ جُنُودِ اِبْليسَ» در نامه‌ای به حارث هَمْدانی می‌نویسد از خشم بپرهیز که لشکر بزرگ شیطان است.
خب، بشر مانیتور خالی بود دیگر، وقتی به دنیا آمد خشم و غضب را دید‌، از چه کسی دید و یاد گرفت؟ اول خدا! به قول عوام اول خدا، دوم خدا، سوم خدا، همه‌اش خدا!

آیا این بچه که در شکم مادر ناقص است، معلول است، آیا این نتیجهٔ دوستی صاحب تقدیر است یا نتیجهٔ غضب اوست؟ آیا خدا عصبانی بوده که این جنین را معیوب کرده یا اینکه نه، خوشحال بوده؟ در ادبیات دینی داریم که «خدا خوشحال می‌شود، خدا غضب می‌کند…». وقتی بچه در یک خانوادهٔ فقیر به دنیا می‌آید و در پوشک او از روز اول لنگ هستند آیا این غضب خداست یا اینکه نه، ترحم خداست؟

وقتی این بچه بزرگتر می‌شود در خانواده‌ای که فقیر هستند، ندارند و آنجا به خاطر فقر، فلاکت و بیچارگی جنگ اعصاب حاکم است، آیا این بچه مغضوب خداست یا مرحوم خداست؟ این بچه که بزرگ می‌شود، مستقل می‌شود، نه پول دارد، نه زندگی دارد، نه آینده دارد، نه سلامتی دارد و نه خوشحالی دارد، آیا این مغضوب خداست یا مرحوم خداست؟

چرا مرحوم می‌گویم؟ چون اسم امت رسول الله «امت مرحومه» است، یعنی مردمی که خدا به آنها رحم کرده است. این رحم خداست نگاه کنید؛ بی‌ آبی رحمت خداست، بیکاری، فقر، اختلاف، درگیری، ناامنی، همهٔ اینها رحمت خداست منتها تو نمی‌فهمی! می‌دانی مشکل سر چیست؟ مشکل سر این است که ادبیات دین تحت عنوان اسناد آسمانی یک طرف است و بعد در برابر این اسناد، ثبت روزانه از خلق داریم که معارضش است. یعنی چه؟ یعنی خدا در قرآن می‌گوید «عَسَی اَنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم» من می‌زنم چانهٔ تو را له می‌کنم خیر تو است. عجب! واقعاً «اَلْدُّنیَا مَعْکُوسَة» است، واقعاً «اَلْدُّنیَا مَلْعُونه» است!

بعد پیغمبر مجبور است از فقر تعریف کند. برای چه؟ چرا این کار را می‌کند؟ به خاطر همین آیه؛ «عَسَی اَنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم». شما از فقر بدت می‌آید؟ خیر توست بابا! ثروت چیست، پول چیست، برو بابا، برو زندگی‌ات را بکن، دو روز دیگر اول برج است اجاره خانه نداری بدهی عشقت را بکن، حالت را ببر، ترانه گوش کن! نسخه دستت است که مال عزیزت است که بیمار است، به داروخانه می‌روی نداری باید برگردی، در خیابان معطل هستی چه بگویی به خانواده‌، بگویی ندارم؟ به زبان حال می‌گویند خاک بر سرت، تو نان‌آور خانه‌ای! ها؟ چه کسی مقصر است؟ آیا اینها غضب نیست؟ اینها خشم نیست؟

«عَسَی اَنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم» یک کلاهبرداری رسمی دینی است! «وَ عَسی اَنْ تُحِبُّوا شیئاً و هُوَ شَرٌّ لَکُم» از یک چیزی خوشت می‌آید آن برایت بد است. انسان از سلامتی خوشش می‌آید، برایت بد است! آقا روایت بسیار داریم که «بدنی که مریض نشود مغضوب خداست!» خاک بر سر این خدا که بشر را خلق کرده باید حتماً مریض بشود، اگر مریض نباشد و سالم باشد خدا از او بدش می‌آید! اف بر این دین!

مدت زمان: 8:41
منبع :نهج البلاغه کتاب ۶۹