آخرین پادکست ها

آیا «سهو» و «وهم» نبی در سیستم وحی اخلال ایجاد نمی کند؟

بخشی از پادکست:

…اینجا چندتا مبحث است:
– اول اینکه پیغمبر به ضرس قاطع گفت نه فراموش کردم و نه نماز را کوتاه کردم.
– دوم اینکه از خلفای اول و دوم شاهد گرفت. این را به من جواب بده که پس اینجا جبرائیل کجا بود؟ جبرائیلی که مرتب مواظب پیغمبر است در این نماز کجا بود که کنترلش کند؟ این درس چند روز قبل را یادت هست که گفت دین را جبرائیل به ما یاد داد؟ آن درس چند سال قبل یادت هست که گفت خدا می‌آید جلوی آدم می‌ایستد، خب این خدا چطور به یاد پیغمبرش نینداخت که تو چهار رکعتی را دو رکعت خواندی؟ اینها ابواب محاجّه است، باید بلد باشی! آیا در این‌ حرفهایی که من می‌زنم، توبه هست؟ حالا اگر یک روزی من را گرفتند و چاقو به گردنم گذاشتند و گفتند از این حرف‌ها توبه کن. خب آخر از چه توبه کنیم؟ وقتی سند به این واضحی و روشنی است، چگونه می‌شود به خودمان نسبت بدهیم؟
Read More

پیام آور وحی به پیامبر که بود؟

پیام آور وحی به پیامبر که بود؟

بخشی از پادکست:

می‌گوید گاهی وقت‌ها این وحی به صورت صدای زنگ به درِ گوشَم است.

آیا وقتی که صدای زنگ می‌آید آماده‌ باش است که پیغمبر گوش‌هایش را تیز کند یا اینکه نه، آن وحی به صورت صدای زنگ است؟ اینجا این موضوع باز نشده، و بعد هم اینکه کلاً صدای زنگ به گوش پیغمبر در طول بیست و سه سال رسالتش نمی‌خورَد اِلّا به وحی، یا نه همیشه صدای زنگ هست؟

آن وقت چطوری تشخیص می‌دهد که الان این آژیری که در مغزش، در گوش و در درونش آمده این وحی است و آن یکی نیست؟ خیلی‌ها را دیده‌ای گوش‌هایشان صوت می‌کشد.
Read More

زیر نظر مستقیم خدای زمین، جنایت صورت می‌گیرد!

زیر نظر مستقیم خدای زمین، جنایت صورت می گیرد!

بخشی از پادکست:

«وَ نَحْنُ اَمَانُ اللهِ لِلنَّاسِ کُلِّهِمْ» ما امان خدا هستیم برای مردم، جملگی. ببینید، می‌گوید ما امان مردم هستیم، مردم نیاز دارند به تامینِ امنیّت به وسیله ما. «ناس» هم می‌گوید، نه مسلمین، نه مؤمنین، نه موحدین، نه شیعیان یعنی کلّ اهالی کره زمین امان و امنیت‌شان در دست اینهاست، خب آن وقت خود اینها امنیّت نداشتند! اين را چطوری می‌شود توجيه كرد؟

ابى‌عبدالله امنيّت ندارد در خانه‌اش بنشيند، در مدينه بود مشغول عبادت و تبليغ بود كارى به يزيد نداشت، اين يزيد بود كه به وسيله نماینده‌اش مروان در مدينه، ابى‌عبدالله را احضار و تهديد كرد، مهلت داد تا فردا بايد بيعت كنى خب حسين هم فرار كرد.

Read More

افشای خدای ناکارآمد ادیان

افشای خدای ناکارآمد ادیان

بخشی از پادکست:

بین متشرعین متعارف است که وقتی‌ به یک امر عجیبی می‌رسند می‌گویند «اَسْتَغْفِرُ الله»، به گناه می‌رسند؛ «اَسْتَغْفِرُ الله»، به راه بسته می‌رسند؛ «اَسْتَغْفِرُالله»!

حالا مسلم در حالی‌که از پلکانِ پشتِ بامِ کاخ عبیدالله ابن زیاد با دست بسته بالا می‌رفت و او را به زور می‌کشیدند اینجا جای معجزه است! مگر قرآن نمی‌گوید که ما فرستادگانمان را حمایت می‌کنیم؟ اگر حمایت نباشد چه کسی جرأت می‌کند جلوی عقاید مردم بایستد؟ عامهٔ مردم دارای تفکرات خاص خودشان هستند، کسی‌که پرچمی را بلند می‌کند باید از یک جایی حمایت بشود.

Read More

دارالغرور، متاع الغرور، بالله الغرور – فترقبوا، فتربصوا، وانتطروا

دارالغرور، متاع الغرور، بالله الغرور - فترقبوا، فتربصوا، وانتظروا

بخشی از پادکست:

دارالغُرور، متاع الغُرور، بالله الغَرور
دارالغرور، خانه کذب ها و دروغ ها است. انسان همواره در شرایطی مغرور می گردد که داشته ای بی بنیه و بی اساس دارد که در آن قدمت و پایداری دیده نمی شود. متاع غرور همان بازیچه هایی است که در این دارالغرور وجود دارد و دار همان خانه است. پس دار همان ظرف است و متاع همین ابزار، اسباب و وسایل آن می باشد.
همواره یک ظرف وجود دارد و یک مظروف، ظرف به معنای جایگاه، منزل و فرودگاه است و متاع آن چیزی است که در آن ظرف قرار می گیرد که آن هم غرور است. همانند خانه ای ساخته شده از گِل که پایه های آن چوبی است و موریانه آن را خورده باشد، ولی شما بخواهید در آن اسباب و ابزار برای زندگی بچینید. به قول آن مصداق معروف که می گوید:
خانه از پای بست ویران است ، خواجه در فکر نقش ایوان است.
Read More

در فوریّت‌های زندگیِ زودگذر از سوی خدای ادیان چه راهکاری داده شده است؟

راهکار های خدای ادیان

بخشی از پادکست:

عبدالله ابن مغیره از گروه، نه از یک نفر، نقل روایت کرده است ،از امام صادق
{بنده‌ای که طرف خداست دعا می‌کند}

«یَدْعُو اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْاَمْرِ»
حالا این امر دوتا معنا دارد:
– یک امر تقدیر است
– یک امر وعده است
می‌خواند خدای عزَّ و جلّ را در کارش، «يَنُوبُهُ فَيَقُولُ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلِ» خدا به فرشته‌ای می‌گوید. فرشتهٔ او «فَيَقُولُ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلِ بِهِ»، در قرآن می‌گوید که ما برای هر کسی دوتا فرشته گذاشتیم که حالا گفتند رقیب و عتید است، چپ و راست است، خوبی و بدی را می‌نویسند، بعد بحث‌های «یَحْفَظُونَهُ» بوده که اصلاً به آن نمی‌خورد، معادلات چیز دیگری است، فرشته گذاشته که او را حفظ کند نه اینکه جاسوسی او را بکند، مُفتش نگذاشته که تفتیش عقاید کند که کجا می‌رود برایش پرونده درست کند.

Read More

صابئین

صابئین

بخشی از پادکست:

به آنها صابئین می‌‌گویند به خاطر اینکه آنها می‌گویند رسالت و نبوت، عقلانیّت نیست.
اینکه می‌گوید «هر چیزی را که شرع بگوید باید عقل اثبات کند و اذن بدهد»، صابئی‌ها می‌گویند عقل تأیید نمی‌کند که یک کسی آمده مثل ما می‌خورد، می‌خوابد، جماع می‌کند، می‌خندد، شوخی می‌کند، خرید می‌کند و بعد می‌گوید من فرستادهٔ آسمان هستم! دلیل هم که می‌آورد «معجزه» است. معجزه را هم همه نمی‌بینند، مشکل سر این است!
-پیغمبر اکرم از شکم کوه چهارصد شتر سرخ مو درآورد که جزء شترهای نایاب است، امّا چه کسی دیده است؟ یک نفر، ده نفر؟ فقط نوشته‌اند و نوشتۀ آن به ما رسیده ولی آثاری نداشته است!

Read More

درگیری‌های عاشورا نشانهٔ بی‌دینی دینداران بود و شاخصی برای طردِ دیانت زمینی می‌باشد

درگیری های عاشورا

بخشی از پادکست:

گفت {یک ذرّه از پولی که یزید به من بدهد برای من مهم‌تر از تو و شفاعت پدرت و شفاعت پدربزرگت است}.حالا شما بگویید که آیا این رسول در کار رسالت موفق شده است؟ اینها دانه درشت‌های اصحابش بودند، البته اینها پایین‌تر بودند ها! بالاتر از آنها هم بودند که اینها زیر بیرق آنها بودند.

شفاعت جدش را اصلاً قبول ندارد، چون آنطرف مرز را باور ندارد! پیغمبر آمد این همه زحمت کشید گفت بهشت و جهنم هست، یک یزیدی پیدا شد و به همهٔ این وعده‌ها تغوّط کرد! با یک کیسه زر و با یک وعده عمارت رِی همه چیز برملا شد.
گفت {اگر به ناچار باید مرا بکُشید به من آب بدهید}. باز این هم برای ثبت در تاریخ است والا حسین در شرایط احتضار و جان کندن بود آب را می‌خواست چه کند؟

Read More

ظهور

ظهور

بخشی از پادکست:

آن کلمه ظهور که مد نظر ماست، با آنچه که در فرهنگ دینی تعریف شده، بسیار متفاوت است.

فرهنگ دینی می گوید که ظهور یعنی یک امام یا پیشوا با سن هزار و خرده ای سال می آید و بشریت را نجات می دهد، البته آن طور که طول و عرض حکومت او شامل پایتخت، محل قیام، محل خروج و محل تلاقی با دشمن را نشان می دهند، منظور آنها بیشتر در منطقه خاورمیانه است.

ولی آنچه که در مفهوم دروس ما هست، ظهور به معنای ظاهر شدن تمام خوبی ها، محسنات و به یک معنی خلاف غیبت است. غیبت یعنی پوشاننده خوبی ها، پس ظهور به معنی ظاهر کننده و علنی کننده لطایف و زیبایی های پنهان شده می باشد.

Read More

ادراکات تو جایگاه پذیرش دارد تا وصولی‌های دیرینه که وجاهت عقلی ندارد!

ادراکات یا وصولی های دیرینه؟

بخشی از پادکست:

بررسی حدیثی از امام باقر.
{با درایت، روایت را پلکان کن و به سوی حقّ تعالی برو}.
درایت از رؤیت گرفته می‌شود یعنی همه چیز را به تشخیصِ تجربه و عقل و علم بیاور، آنگاه روایات را زیرمجموعه قرار بده.

{«يَعْلُو الْمُؤْمِن» عُلوّ پیدا می‌کند ایمان آورده}. عُلوّ یعنی ظهوری شدن.اینجا دنی است، اسفل است، دنیاست، پایین و پست است و عُلوّ نقطه مقابلش است. یعنی روایت را باید در آزمایشگاه عقل مورد ارزیابی قرار بدهیم.
Read More