درگیری‌های عاشورا نشانهٔ بی‌دینی دینداران بود و شاخصی برای طردِ دیانت زمینی می‌باشد

درگیری های عاشورا

بخشی از پادکست:

گفت {یک ذرّه از پولی که یزید به من بدهد برای من مهم‌تر از تو و شفاعت پدرت و شفاعت پدربزرگت است}.حالا شما بگویید که آیا این رسول در کار رسالت موفق شده است؟ اینها دانه درشت‌های اصحابش بودند، البته اینها پایین‌تر بودند ها! بالاتر از آنها هم بودند که اینها زیر بیرق آنها بودند.

شفاعت جدش را اصلاً قبول ندارد، چون آنطرف مرز را باور ندارد! پیغمبر آمد این همه زحمت کشید گفت بهشت و جهنم هست، یک یزیدی پیدا شد و به همهٔ این وعده‌ها تغوّط کرد! با یک کیسه زر و با یک وعده عمارت رِی همه چیز برملا شد.
گفت {اگر به ناچار باید مرا بکُشید به من آب بدهید}. باز این هم برای ثبت در تاریخ است والا حسین در شرایط احتضار و جان کندن بود آب را می‌خواست چه کند؟

سؤال: آیا محمد ابن عبدالله کاری که کرد موفقیّت‌آمیز بود؟ آیا مردم را به خدا رساند؟ این نتیجه‌اش است؛ این ورقه
امتحانی است که شمر می‌دهد!
– شمر کیست؟ وابستهٔ یزید.
– یزید کیست؟ پسر معاویه.
– معاویه کیست؟ برادر زن پیغمبر.

شمر گفت {به تو آب نمی‌دهیم تا اینکه مرگ را لقمه لقمه و جرعه جرعه بچشی.} یعنی شکنجه عظیم! و بعد هم حسین را مسخره کردند.

گفت {ای بچه ابو تراب! تو مگر نمی‌گویی که پدر من در بهشت سقای کوثر است، یک ذرّه دیگر صبر کن، تا بابایت به تو آب بدهد}…

  • مدت زمان: 5:36
  • منبع: کتاب نَفَس المهموم صفحه ۱۳۰
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x