دسته: ترک معادلات تکراری

بررسی اسناد دینی در مورد قطع دست، بعنوان مجازات سرقت، مجازاتی نامتناسب و خشونت بار

بخشی از پادکست :

راوی می‌گوید که در مسجد روی لباسم خوابیده بودم، کلاً سی دِرهم می‌ارزید که یک نفر آمد این را برداشت برد، و او را گرفتند و پیش پیغمبر بردند و پیغمبر امر کرد که دستش را بریدند. اینجا جالب است؛ «من پیش پیغمبر رفتم و گفتم آیا دست او را به خاطر سی دِرهم قطع می‌کنی؟» آیا ارزش انسان در نزد فرهنگ دینی همین است! ……در اینجا سؤال من این است که آیا پیامبر، محمد ابن عبدالله، نمی‌داند که این دست در برابر یک پول یک جنس بی‌ارزش حیف است؟ حتی صدای خودِ صاحب مال درآمد و بعد به پیغمبر اعتراض کرد که چرا قبل از اینکه دستش را بزنی به من نگفتی.

  • مدت زمان: 10:22
  • منبع: کتاب سُنن نسائی، بخش قطع دست دزد ، از حافظ ابی عبدالرحمان احمد بن سنن نسایی:
    راویان⬅️ صفوان ابن امیه، عبدالله ابن عمر،حارث ابن حاطب، جابر ابن عبدالله انصاری

در اسناد دینی برای حج گزاردن، مزایای زیادی مطرح شده است اما اگر این همه مزایا به حاجی‌ها تعلق می‌گرفت، وضعیت مسلمین جهان این‌گونه اسفناک نمی شد!

بخشی از پادکست:

امام سجاد می‌گوید که به مکه بروید تا بدن‌هایتان سالم باشد. یک سرشماری کنید از حاجی‌هایی که در طول عمرشان به مکه رفتند، سالم‌های آنها را پیدا کنید جایزه بگیرید.
و روزی شما وسیع شود «وَ تَتَّسِعْ اَرْزَاقُکُمْ»، روزی زیاد شود. اینقدر حاجی داریم که الآن محتاج نان است، اینقدر حج رفته داریم که الآن هشتش گرو نُهش است!«وَ يَصْلُحْ اِيمَانُکُمْ» ایمان اصلاح بشود. تمام این تروریست‌هایی که به نام دین جوامع اسلامی را قلع و قمع می‌کردند همه آنها حج رفته بودند و خیلی از آنها هم مربوط به عربستان بودند.

ادامه مطلب

غزوه هند انجام نشد.عیسی که هرگز جهاد نکرد. جنگ با اتراک هم قیامت را بپا نکرد!

بخشی از پادکست:

….دو گروه از آتش دور هستند:
– یکی کسانی که به غزوهٔ هند می‌روند. اسم غزوه‌ که می‌آید یعنی حتماً باید پیغمبر حضور داشته باشد.

«وَ عِصَابَةٌ تَكُونُ مَعَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ» و یک گروهی که با عیسی مسیح می‌روند.
اینجا یعنی می‌خواهد اشاره بکند که عیسی هم اهل جنگ بود، «عِصَابَةٌ»! نگفته حواریون، «عِصَابَةٌ» یعنی لشکر، جنگجو، سپاهی.

«وَ عِصَابَةٌ تَكُونُ مَعَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ» عیسی بنده‌ خدا همیشه از دست حکام یهودی در حال گریز و فرار بود، به خاطر ارائه اهدافش کوچه به کوچه، بیابان به بیابان، خانه به خانه، دِه به دِه، شهر به شهر در حال حرکت بود که به دست حاکم نیفتد، جهادش کجا بود؟ خودش بود و دوازده نفر که با اینها همراهی می‌کرد.

ادامه مطلب

آیا «سهو» و «وهم» نبی در سیستم وحی اخلال ایجاد نمی کند؟

بخشی از پادکست:

…اینجا چندتا مبحث است:
– اول اینکه پیغمبر به ضرس قاطع گفت نه فراموش کردم و نه نماز را کوتاه کردم.
– دوم اینکه از خلفای اول و دوم شاهد گرفت. این را به من جواب بده که پس اینجا جبرائیل کجا بود؟ جبرائیلی که مرتب مواظب پیغمبر است در این نماز کجا بود که کنترلش کند؟ این درس چند روز قبل را یادت هست که گفت دین را جبرائیل به ما یاد داد؟ آن درس چند سال قبل یادت هست که گفت خدا می‌آید جلوی آدم می‌ایستد، خب این خدا چطور به یاد پیغمبرش نینداخت که تو چهار رکعتی را دو رکعت خواندی؟ اینها ابواب محاجّه است، باید بلد باشی! آیا در این‌ حرفهایی که من می‌زنم، توبه هست؟ حالا اگر یک روزی من را گرفتند و چاقو به گردنم گذاشتند و گفتند از این حرف‌ها توبه کن. خب آخر از چه توبه کنیم؟ وقتی سند به این واضحی و روشنی است، چگونه می‌شود به خودمان نسبت بدهیم؟
ادامه مطلب

پیام آور وحی به پیامبر که بود؟

پیام آور وحی به پیامبر که بود؟

بخشی از پادکست:

می‌گوید گاهی وقت‌ها این وحی به صورت صدای زنگ به درِ گوشَم است.

آیا وقتی که صدای زنگ می‌آید آماده‌ باش است که پیغمبر گوش‌هایش را تیز کند یا اینکه نه، آن وحی به صورت صدای زنگ است؟ اینجا این موضوع باز نشده، و بعد هم اینکه کلاً صدای زنگ به گوش پیغمبر در طول بیست و سه سال رسالتش نمی‌خورَد اِلّا به وحی، یا نه همیشه صدای زنگ هست؟

آن وقت چطوری تشخیص می‌دهد که الان این آژیری که در مغزش، در گوش و در درونش آمده این وحی است و آن یکی نیست؟ خیلی‌ها را دیده‌ای گوش‌هایشان صوت می‌کشد.
ادامه مطلب

زیر نظر مستقیم خدای زمین، جنایت صورت می‌گیرد!

زیر نظر مستقیم خدای زمین، جنایت صورت می گیرد!

بخشی از پادکست:

«وَ نَحْنُ اَمَانُ اللهِ لِلنَّاسِ کُلِّهِمْ» ما امان خدا هستیم برای مردم، جملگی. ببینید، می‌گوید ما امان مردم هستیم، مردم نیاز دارند به تامینِ امنیّت به وسیله ما. «ناس» هم می‌گوید، نه مسلمین، نه مؤمنین، نه موحدین، نه شیعیان یعنی کلّ اهالی کره زمین امان و امنیت‌شان در دست اینهاست، خب آن وقت خود اینها امنیّت نداشتند! اين را چطوری می‌شود توجيه كرد؟

ابى‌عبدالله امنيّت ندارد در خانه‌اش بنشيند، در مدينه بود مشغول عبادت و تبليغ بود كارى به يزيد نداشت، اين يزيد بود كه به وسيله نماینده‌اش مروان در مدينه، ابى‌عبدالله را احضار و تهديد كرد، مهلت داد تا فردا بايد بيعت كنى خب حسين هم فرار كرد.

ادامه مطلب

افشای خدای ناکارآمد ادیان

افشای خدای ناکارآمد ادیان

بخشی از پادکست:

بین متشرعین متعارف است که وقتی‌ به یک امر عجیبی می‌رسند می‌گویند «اَسْتَغْفِرُ الله»، به گناه می‌رسند؛ «اَسْتَغْفِرُ الله»، به راه بسته می‌رسند؛ «اَسْتَغْفِرُالله»!

حالا مسلم در حالی‌که از پلکانِ پشتِ بامِ کاخ عبیدالله ابن زیاد با دست بسته بالا می‌رفت و او را به زور می‌کشیدند اینجا جای معجزه است! مگر قرآن نمی‌گوید که ما فرستادگانمان را حمایت می‌کنیم؟ اگر حمایت نباشد چه کسی جرأت می‌کند جلوی عقاید مردم بایستد؟ عامهٔ مردم دارای تفکرات خاص خودشان هستند، کسی‌که پرچمی را بلند می‌کند باید از یک جایی حمایت بشود.

ادامه مطلب

در فوریّت‌های زندگیِ زودگذر از سوی خدای ادیان چه راهکاری داده شده است؟

راهکار های خدای ادیان

بخشی از پادکست:

عبدالله ابن مغیره از گروه، نه از یک نفر، نقل روایت کرده است ،از امام صادق
{بنده‌ای که طرف خداست دعا می‌کند}

«یَدْعُو اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْاَمْرِ»
حالا این امر دوتا معنا دارد:
– یک امر تقدیر است
– یک امر وعده است
می‌خواند خدای عزَّ و جلّ را در کارش، «يَنُوبُهُ فَيَقُولُ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلِ» خدا به فرشته‌ای می‌گوید. فرشتهٔ او «فَيَقُولُ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلِ بِهِ»، در قرآن می‌گوید که ما برای هر کسی دوتا فرشته گذاشتیم که حالا گفتند رقیب و عتید است، چپ و راست است، خوبی و بدی را می‌نویسند، بعد بحث‌های «یَحْفَظُونَهُ» بوده که اصلاً به آن نمی‌خورد، معادلات چیز دیگری است، فرشته گذاشته که او را حفظ کند نه اینکه جاسوسی او را بکند، مُفتش نگذاشته که تفتیش عقاید کند که کجا می‌رود برایش پرونده درست کند.

ادامه مطلب

صابئین

صابئین

بخشی از پادکست:

به آنها صابئین می‌‌گویند به خاطر اینکه آنها می‌گویند رسالت و نبوت، عقلانیّت نیست.
اینکه می‌گوید «هر چیزی را که شرع بگوید باید عقل اثبات کند و اذن بدهد»، صابئی‌ها می‌گویند عقل تأیید نمی‌کند که یک کسی آمده مثل ما می‌خورد، می‌خوابد، جماع می‌کند، می‌خندد، شوخی می‌کند، خرید می‌کند و بعد می‌گوید من فرستادهٔ آسمان هستم! دلیل هم که می‌آورد «معجزه» است. معجزه را هم همه نمی‌بینند، مشکل سر این است!
-پیغمبر اکرم از شکم کوه چهارصد شتر سرخ مو درآورد که جزء شترهای نایاب است، امّا چه کسی دیده است؟ یک نفر، ده نفر؟ فقط نوشته‌اند و نوشتۀ آن به ما رسیده ولی آثاری نداشته است!

ادامه مطلب

درگیری‌های عاشورا نشانهٔ بی‌دینی دینداران بود و شاخصی برای طردِ دیانت زمینی می‌باشد

درگیری های عاشورا

بخشی از پادکست:

گفت {یک ذرّه از پولی که یزید به من بدهد برای من مهم‌تر از تو و شفاعت پدرت و شفاعت پدربزرگت است}.حالا شما بگویید که آیا این رسول در کار رسالت موفق شده است؟ اینها دانه درشت‌های اصحابش بودند، البته اینها پایین‌تر بودند ها! بالاتر از آنها هم بودند که اینها زیر بیرق آنها بودند.

شفاعت جدش را اصلاً قبول ندارد، چون آنطرف مرز را باور ندارد! پیغمبر آمد این همه زحمت کشید گفت بهشت و جهنم هست، یک یزیدی پیدا شد و به همهٔ این وعده‌ها تغوّط کرد! با یک کیسه زر و با یک وعده عمارت رِی همه چیز برملا شد.
گفت {اگر به ناچار باید مرا بکُشید به من آب بدهید}. باز این هم برای ثبت در تاریخ است والا حسین در شرایط احتضار و جان کندن بود آب را می‌خواست چه کند؟

ادامه مطلب