برچسب: مذهب

خلق را الله‌شان بر باد داد


📎 از مجموعه تحریم سخن

خلق را الله‌شان بر باد داد
ای دو صد نفرین بر این الله باد

➖هر بلایی که سر ما می‌آید به نام‌ الله است. نفرین بر این اعتقادات آبا و اجدادی که جز خسارت و ضرر برای بشریّت چیزی نداشت.

خطّ فقرم را بگفتا آن رئیس
داده از بهرم خدایم، خودنویس

➖رئیس کیست؟ مسئولین مربوطه. خط فقر چقدر است؟ هفت (میلیون) و ششصد.

تا نویسم، بند بندِ مشکلم
➖به همه ما خودنویس داده که بنویسید.
آب و نان و نسخهٔ بی‌رونقم

چونکه این خانه، اجاره آمده
صاحبش هر ماه بر در آمده

چونکه ناامنی شده بر خانه‌ها
پس بباید دزدها، در سایه‌ها

قفل و بستی را زدی بر این و آن
سارقین آیند با تیر و کمان

➖حالا هر چه دلت می‌خواهد قفل بزن!

این عریضه بر خدا آورده‌ام
نینوایی از بلا آورده‌ام

➖او که گوش نمی‌دهد، اصلاً گوش که ندارد، اینها بافته‌های مذهب است که سمیع و بصیر است، آخر باید حرفت به یک عملی بخورد!

کشته‌های کشورم از دست توست

📎 از مجموعه تحریم سخن

کشته‌های کشورم از دست توست
قتل و غارت از یَم الطاف توست

➖ علی‌رغم اینکه اسم تو لطیف است ولی می‌کُشی!

دین و آیینم همه شلّاقی است
مذهب و ایمان من قلّابی است

حساب توحید زمین، پاک شد
عاقبت خدای آن، زور شد

کج‌دار و مریضم شده این فکر خدایی
از نی نشنیده است به جز مکر الهی

این منزل ادیان که تو بینی همه نار است
از شأن شرف دور و به ایمان همه قال است
➖جهنم میلیاردها سال قبل، خود ادیان و مذاهب هستند.
➖ همه‌اش حرف است!

مرگ، مرا، فقر، مرا، ذلّتِ آزار مرا
قدر تو را، زور تو را، ثروتِ جانانه تو را

امان از دست دیندارِ ستمگر
که هر چه می‌کند، فرمان ز اشرر

خسته از این خدا، همه گشتن
ناامید از دیانتش گشتن

چه ظلمی کرده‌ای بر مردم ما

📎 از مجموعه تحریم سخن

خدایی می‌کنی بر ملّت ما
چه ظلمی کرده‌ای بر مردم ما

عظيم آمد به ما این ظلم مطلق
ز این دینی که ما را کرده چون طلق

➖ طلق دیده‌ای؟ مقاومت دارد؟ نه، اگر فشار بیاوری می‌شکند؛ دین با ما اینطوری کرده است.

گفته بودی رزق آدم می‌دهی
لیک فقر و هم فلاکت می‌دهی

➖این دوتا باهم چطوری سازش دارد؛ رزاق است و هم هلاک کننده!

گفته هر پیغمبری، کُلّش خداست
این چه کلّی باشدش، عبدش عزاست

➖ یعنی «همه‌ کاره، خداست». باشد، روی چشم‌مان!

➖ «اَلْکُلُّ مِنَ الْکُلّ اِلَی الْکُلِّ فِی الْکُلِّ لِکُل»! یعنی همه‌ کاره اوست، چه فایده؟ تو به دیوار بگو همه کاره، باز به دیوار می‌شود تکیه داد، باز دیوار از سرما و گرما نگه‌ات می‌دارد.

هر چه تعریفی ز این الله شد
غير آنرا خلق او، در یاد شد

➖ ادیان ذکر خیر کردند ولی خلقُ‌الله جز شر ندیدند!

حیف این آدم که در مذهب شده
باورش بر سنگ و تیغ و نی شده

ای وای که الله، خطرناک شده

📎 از مجموعه تحریم سخن

ای خدای بی‌ مرام و سنگدل
می‌کُشی این بندگانت را به ذل

➖ همه را به ذلت کشاندی.

ای که الله‌ات شده دیکتاتوری

➖ سال‌ها به ما خوراندند که «خدا عادل است»، حالا غیر از اینکه اصلاً نمی‌تواند خدا عادل باشد چون بحث عدل را زیاد کردیم که یک صفت بازدارنده از ظلم است.
«خدا عادل است» یعنی یک چیزی جلوی او را گرفته تا ظلم نکند، خب این به چه دردی می‌خورد؟ این چه خدایی است؟ بعد، عدلش هم همین است دیگر؛ فقر عدل اوست، بیماری عدل اوست، روان‌پریشی عدل اوست.

این ملّتِ بیچاره، طرفدار ندارد
از ظلمِ خدای ازلی، حال ندارد

– تمام عمر از ظلم این خدا بگوییم‌، کم گفتیم!

مردم ایران همه آزرده‌اند
از فشار این خدا، درمانده‌اند

ای وای که الله، خطرناک شده
در کوفتنِ این بشرش، هار شده

– بگویید، هرچه دلتان می‌خواهد به این خدا بگویید، به جای رجم شیطان باید رجم خدایی کرد که دروغ گفته! اینهمه در قرآن وعده داده و از آن بدتر این است که ما را ناخواسته به دنیا آورده، صدای همه روی این قضیه بلند است که مگر ما می‌خواستیم در این دنیا بیاییم؟ برای چه ما را آوردی؟

دیکتاتور، الله شد چون جابر است

📎 از مجموعه تحریم سخن

دیکتاتور، الله شد چون جابر است
قاتل و هم ضارب و هم کاذب است

این ملّتِ ما رنگ پریده است
از بسطِ عذابِ ابدی سنگ خوریده است

از خشم و غضب، مردم ما له شدگانند
در وسعتِ توبیخ، غریوِ خفگانند

خفته در فقر و بماندم در قبور

➖ عریضهٔ مردم ایران است:

خفته در فقر و بماندم در قبور
مانده از آن وعده‌های پر ظهور

➖ ادبیات دینی: «این دعا را بخوانی پولدار می‌شوی، آن دعا را بخوانی مریضی تو خوب می‌شود».

این رعیّت را جهّنم داده‌ای؟
از بلاها و فغانها رنج اضعف داده‌ای؟

محرمانِ این دیار اقبحیم
چونکه نامحرم شده از اکرَمیم

دین و ایمانم همه نالوطی است
مکر و نیرنگش نگر شالودی است

از مذهبِ ما جز به عذابی که ندیدیم
غیر از همه خاری به جهان، هیچ ندیدیم

چه گویم که تقدیر گویاتر است
چنین وضع آشفته از این در است

➖ هر چه می‌کشیم از دست خداست؛ خدای ادیان و مذاهب.

الله بهانه شده در کشتن مردم

📎 از مجموعه تحریم سخن

الله بهانه شده در کشتن مردم

➖ «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم» که لوای اسلام باشد چگونه رحمان و رحیم می‌تواند سایه‌ گستر مردم بشود؟

از بدو رسالت، همه در آتش گندم

این خدای دین و مذهب در کجاست؟
این همه آئین مهر و لطف او اندر کجاست؟

ای که ما را با قوانینت به چاه انداختی
از پس هر حکم تو‌ ناری به جان انداختی

مردم مفلوک را گردن زدی
ملت مغلوب را آفت زدی

داد از این عدلت کجا عادل شدی

ای فغان از ظلم تو طغیان شدی

این خلایق را نزن ای غول ما
از مودّت دم نزن ای دیو ما

➖ نگو من رحمان و رحیم هستم چون هر روز ثبت لحظه‌ای از جنایات تو داریم.

➖➖➖➖➖

گُل کاشته این خدا ز این خِلقت خود
بر باد نهاده این حَکَم وعدهٔ خود

خونریز شده دیانت ما
پرپر بکُند جوانهٔ ما

گفتا که به مذهب آی تا ره ببری
گفتم که بیامدم ولی جان ببری

یا رب تو ببین چه افتضاحی زده‌ای
بر خلق گرفتار خودت، سم زده‌ای

➖ این تأسف عمومی است:

حیف از آن ایّام پُر تابی که صرف دین نمودم
چون پشیمانی شده بر دل، که وا غوثا نمودم

اکراه شده این دین، بر قدر همه مردم

➖ قضا و قدر مردم به زور دین است؛ فقر، بیماری، ناامیدی، سرخوردگی، ناامنی، فرآورده‌های دین است.

اِجحاف شده بنگر بر جان بنی آدم

سرمایهٔ بزرگ ادیان و مذاهب، قیامت است!

پیامبر فرمود: «اِنَّ الْعَرَقَ يَوْم الْقِيَامَة لَيَذْهَبُ فِي الاَرْضِ سَبْعِينَ بَاعاً» می‌گوید که در شکنجه، عرق زندانیان درمی‌آید یعنی آب بدنشان دیگر! بعد اینجا می‌گوید: در زمین! «يَوْم الْقِيَامَة» با «فِي الاَرْضِ» معارض است، در قیامت زمین وجود ندارد، زمین مال دنیاست و آنجا آخرت است البته به تعبیر دین.

«اِنَّ الْعَرَقَ يَوْم الْقِيَامَة لَيَذْهَبُ فِي الاَرْضِ سَبْعِينَ بَاعاً» عرق به اندازه هفتاد نفر بالا می‌آید، یعنی از طوفان نوح هم بدتر است منتها آن آب بود و این عرق است.

«وَ اِنَّهُ لَيَبْلُغْ اِلَى اَفْوَاهِ النَّاسِ، اَوْ اِلَى آذَانِهِم» می‌گوید بر انسان تا به اندازه دهان بالا خواهد آمد. ببینید چند تا معارض دارد:
➖ یکی این است که می‌گوید «هفتاد نفر»، حالا مثلاً هفتاد تا یک متر و نیم، قد انسان را در نظر بگیرید، هفتاد تا یک متر و نیم چقدر می‌شود؟ خیلی می‌شود. بعد اینجا می‌گوید که «این عرق تا اندازه گوش مردم می‌رسد»، این هفتادتا آدم یک و نیم متری یعنی هفتاد تا یک و نیم متر وقتی که هست دیگر نیاز نیست که بگویی به اندازه گوش می‌آید! اینجا می‌گوید «عرق‌آب به اندازه گوش‌های مردم، زمین را احاطه می‌کند» در حالی که قبل از آن یک چیز دیگر گفت.

مسئولیّت انبیاء در باب قیامت؛ در بیانش، توجیهش، تعریف و توضیحش خیلی زیاد بود چون هر چه هست قیامت است و اینجا هیچ چیزی نیست.
اینجا می‌خواهی از مردم کولی بگیری؛ می‌گویی «می‌روی بهشت» و این رفت تا قیامت!
می‌خواهی بروی جبهه جنگ کنی؛ می‌گوید «جهاد واجب است اگر نروی به جهنم می‌روی». Read More

انکار انبیاء در رسالتشان با بی‌دین خواندن پیروانشان صورت می‌گیرد، چگونه به یک پیامبری احترام می‌کنیم و از طرفدارانش انتقام می‌گیریم؟

امام باقر فرمود: «مَنْ جَحَدَ نَبِيّاً مُرْسَلاً نُبُوَّتَهُ وَ كَذَّبَهُ فَدَمُهُ مُبَاحٌ» هر کس مقابله کند با پیغمبری که مرسل هست؛ «نبیِّ مرسل»! دو قبضه است.
«نبی» زیاد است و «مرسل» کم است، نبی یعنی خبر می‌دهد.

یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر بوده که همه اینها نبی بودند و مرسلش پنج‌تا بوده؛ صاحبان کتاب مستقل و شریعت پابرجا بودند، «مَنْ جَحَدَ نَبِيّاً مُرْسَلاً نُبُوَّتَهُ وَ كَذَّبَهُ».

قرآن هم که می‌گوید: «لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ اَحَدٍ مِنْ رُّسُلِهِ» فرقی بین آنها نیست. حالا الان آیا پیروان ادیان و مذاهب دیگر در ارائه دین خودشان آزاد هستند یا نه؟
جنگی که پیامبر در آغاز اسلام کرد یک قسمت مهم آن با پیروان ادیان بود، همه‌اش مشرک، بت‌پرست و کافر نبود بلکه مسحیّت، یهودیّت و زرتشتیَّت هم بود. ایران زرتشتی بود و بقیه کشورها مسيحی و یهودی بودند.

آن وقت چگونه می‌شد که هم مقابله با اینها گناه نابخشودنی و جزای آن هم اعدام «فَدَمُهُ مُبَاحٌ» باشد و هم اینکه پیروان آنها امنیّت نداشته باشند و با شمشیر بالای سرشان حاضر بشوند که «اَسْلِمْ تُسْلَم»!

مدت زمان:5:18
منبع:کتاب من لایَحضره‌الفقیه از شیخ صدوق جلد ۴ صفحه ١٠۴ و کتاب وسائل‌ الشیعه از شیخ حرّ عاملی جلد ۲۸ صفحه ٣٢٣، از امام باقر 

آیا سفر معراج پیامبر زمینی بوده یا سماوی؟

می‌گوید: «قَالَ النَّبِيُّ لَمَّا اُسْرِيَ بِي مَرَرْتُ بِمَوْضِعِ مَسْجِدِ الْكُوفَةِ»، این کالبدشکافی معراج پیغمبر است. «وَ اَنَا عَلَى الْبُرَاقِ» پیغمبر می‌گوید من سوار بُراق شدم. براق را خودشان توضیح دادند که یک نوع الاغی بوده که هیکلش بین الاغ و اسب است، شاید قاطر بشود.

حالا اولاً سؤال این است که:
چطور جبرائیل پر می‌زند می‌رود بالا بعد پیغمبر باید سوار یک حیوان بشود؟ این یک سوال.

دوم اینکه سِیْر پیغمبر در بالای زمین بوده نه در آسمان‌ها، یکی از ادلّه‌اش همین است؛ «مَرَرْتُ بِمَوْضِعِ مَسْجِدِ الْكُوفَةِ» رسیدم به مسجد کوفه «وَ اَنَا عَلَى الْبُرَاقِ وَ مَعِي جَبْرَئِيلُ» جبرائیل افسار این حیوان را در فضا می‌کشد، می‌گوید از آن بالا به مسجد کوفه رسیدیم. این چطوری است، مگر پیغمبر از خانه‌اش به بالا نرفت پس چطور می‌گوید «سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هَذا»؛ «سُبْحَانَ الَّذِي اَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ اِلَى الْمَسْجِدِ الْاَقْصَى»؟ آن بقیه آیه تحت الشعاع این بند قرار می‌گیرد. این بخش چه می‌گوید؟ می‌گوید پیغمبر از مسجدالحرام به مسجد الاقصی در اسرائیل (فلسطین) رفت و بین راه هم آمد یک سری به مسجد کوفه زد، پس همه‌اش در فضای بالکن زمین بوده است.

مدت زمان:5:03
منبع: کتاب اثبات الهُداة بالنّصوص و المعجزات. شیخ صدوق از سلسله مراتب محدثین است، از امام صادق نقل میکند و امام صادق از پیامبر.

رمضان رفت و سیاهی به زغال است

سعادت طلب ای که مجرم شدی
شقاوت تو را آمد و شر شدی

– ماه پاسخگویی است. «اَللَّهُمَّ غَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ» امروز؛ آخرین روز قدر باید جواب بدهد.
قدر آمد و ما شرّ زمانیم!

– آن نسخه را یادت هست که خدا گفت دنیا ملعون است و هر کس و هر چیزی هم که در آن هست ملعونه است. من تعجب می‌کنم آن وقت چطور به امت پیامبر می‌گویند «امت مرحومه»؟ معارض است!

قدر آمد و ما شرّ زمانیم
خشم آمد و ما قهر مکانیم
در این هوای بهاری نگر که بدبختیم!

– زبان حال تمام آنهایی که به در بسته رسیده‌اند. آقا الان طوری شده که عریضه‌ها در محدوده خورد و خوراک است، این فاجعه مرهون «بِسْمِ اللهِ لرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» است.

در این هوای بهاری نگر که بدبختیم
نزول سماوی چو آمد و لختیم

– خیلی از آبرومندها به من اطلاع می‌دهند آن چیزهایی که برای فقراست به ما بدهید؛ خوراک است لباس است. تعجب می‌کنم اینها تا پارسال دست‌گیر بودند و دست فقرا را می‌گرفتند، چه شده!
دنیا چو سرای بی وفایست
از غیبت آن وفور نیزه‌هایست

این عصر فلاکت بشر بود
اوقات جهنّم و شرر بود

روزگارست فلک کرده جهان را!
شب و روزش شده مکر از همگان را

Read More