این رعیّت را تو کُشتی!
📎 از مجموعه تحریم سخن این رعیّت را تو کُشتی واقعیت‌ها تو پنهانش نمودی در کوچه و هم میدان این خلق تو را خواند با جسم پر از دردش اذکارِ تو…
با اشک پر از خون، به کمان تیر بدادم
در بزنگاه زمان، زنجیری‌ام افت و خیز این حیاتم، شاهدم با داد و هوارم به جهان، ولوله دادم با اشک پر از خون،به کمان تیر بدادم این ملت درمانده به…
الله جنایت می‌کند!
الله جنایت می‌کند غیبت حمایت می‌کند خالق خسارت می‌دهد از هر دری، هُل می‌دهد صاحب این خانه کیست ما را می‌زند با هر سخن اخسأ زند مالک این روح…
ای وای که این مملکتم لانه جور است
خدایا طوطیان نیزار دادی – جای طوطی در نیزار است؟ بله؟ همه چیز برعکس شده! خدایا طوطیان، نیزار دادی؟ دهان و آن زبان، زنجیر دادی؟ به این…
از زمین و آسمان آید همی فریاد ما
مسواک زنم ز روزی تو؟ کو نان به دهان ز اخسأ تو؟ – برای چه مسواک می‌زنی؟ نان نداری بخوری! بعد در منقبت مسواک چقدر روایت آمده، اول باید خدا…
تهیدستم، تهیدستم، تهیدست
نعره‌های ملّت دربند توست – جاهایی که انسان نعره می‌کشد یعنی صدای بلند، داد می‌زند؛ قبرستان است، محل ورود سیلاب است، بیمارستان است، خانه…
خودکشی می‌کند این ملّت مظلوم چرا؟
اعصاب همه را خُرد تو کردی احساس بشر هَدْم تو کردی خودکشی می‌کند این ملّتِ مظلوم چرا؟ – جوان مملکت چرا دست به کارهای خطرناک می‌زند؟…
ملت گدایی می‌کند خدا خدایی می‌کند
ملت گدایی می‌کند خدا خدایی می‌کند -به به به! چه افتخاری هم می‌کند؛ «فَتَبَارَکَ الله اَحْسَنُ الْخَالِقِینَ»! چه خلق کردی؟ انسان‌ها را…
با چه رویی هی صدایت می‌کنم؟
ز بس که این آدمِ بی کس و کار داده به ناله‌اش، همه کسب ناز – اکتساب می‌کند ناز خریدن آن کسی که او را وسط سلاخ‌خانه کشانده، این اشعار همه…
به قطرههای بحار، خفه شدم به دیار
ای به دنبالت همه فریاد من – می‌خواستی من را خلق نکنی! خلق کردی؟ هر جا باشی؛ تو که همه جا هستی من هر جا بروم داد می‌زنم و افشا می‌کنم که…