برچسب: رنج

چه کند ملّتی که غم دارد؟

از مجموعه تحریم سخن

چه کند ملّتی که غم دارد؟
غصّه‌هایی به جان و دل دارد

از خدایش همیشه شر دارد
از جگر، سوز و آه و اشک آرد

در سحرگه ببین نوا دارد
شبِ پر شرر به سر دارد

همه تقدیر او کتک دارد
چو عریضه، پر خطر دارد

آب و نانش نگر به خون دارد
رزق و روزی، هوا به پر دارد

عیش و عشقی که در نهان دارد
آن مبدّل شده، به سم دارد

رنج یک ملّت بدیدی، آن چنان بی‌ غیرتی


📎 از مجموعه تحریم سخن

حکومت می‌کند این ربّ جبّار
بر این انسانِ بی جان گشتهٔ زار

شعرِ غمگین آمده در ذهن من
تا کند افشای این اخبار من

ای خدای هر ستمدیده، چرا بی پاسخی

➖ خدا را محاکمه کنید! ما آن اعتقادات توحیدی را داریم‌ محاکمه می‌کنیم . ما به آن حمله می‌کنیم وگرنه ما خدا را که ندیدیم، یک چیزی ترسیم کردند و گفتند «این خداست» ناکارآمد هم بوده، ما داریم به آن افکار و آن ایدئولوژی که ما و آباء و اجدادمان را ساخته حمله می‌کنیم.

رنج یک ملّت بدیدی، آن چنان بی‌ غیرتی

➖ بعد در حدیث داریم، یادتان هست در درس‌ها داشتیم «اِنَّ الله غَیُورٌ، خدا خیلی غیرت دارد»؟
«خدا غیرت دارد » را یک گوشه‌ای بگذار و بعد «اَلنَّاسُ عَیالُ الله» را هم یک گوشه بگذار، چه می‌شود؟ مردم بی‌ آب، بی‌ نان، بی‌ غذا، گرفتار و مریض هستند، تو چطور خدایی هستی؟ چطور غیرت داری؟ ناموس فروشی می‌کند. آن‌ وقت این زنی که خلق کردی، به غیرتت برنمی‌خورد؟

چه گویم ز این ربِّ بی حاصلش
که خلقش شده کافرِ ظلمتش

هی داد زنم ربّا، این لِه شده انسان است
از خشم و ستم مُرده، یک آدمِ بی‌ جان است

مردمی کز لطف حق، بیمار و سرگردان شدند
چون به ماتم آمدند، هر لحظه در غوغا شدند