برچسب: سیاست

از خون رعیّت به جهان لاله دمیده

📎 از مجموعه تحریم سخن

این ملت ما سخت گرفتار قضا شد
از هر نفَسی یک قفسی کرب و بلا شد

خرابه نشینان عصر بی شرفیم
که از قضای بدش جملگی نگر هدریم

اُف بر تو فلک که نازل هر شرری
لایق به جهنم و فُضیل خطری

الامان از این سیاست کز لوایش خون ببارد
هم دیانت کز دعاوی سم ببارد

از خون رعیّت به جهان لاله دمیده
از کثرت این غوث به عالَم بنگر ناله رسیده

چه بد سوء قضایی دارم امشب
که از نارش مرا جر داده هر شب

خلاصم کن ز این بند عذابت
فرارم ده از این رنج غلاظت

مرا آورده‌ای خُردم نمایی؟
ز راه بردگی لالم نمایی؟

«کجای دین اسلام اکراه و اجبار ندارد؟»

یکی از آیات معروف قرآن، آیةالکرسی است. در مدح و منقبت این سه آیه که در سوره بقره است بیانات زیادی در اخبار، احادیث و روایات هست. آیه دوم آن با «لَا اِکرَاهَ فِی الدِّینِ» شروع می‌شود. «لَا اِکرَاهَ فِی الدِّینِ» همه جا معروف است. اکراه در دین نیست، در پذیرش دین زور نیست! این از آن عدم تطابق‌هایی است که بقول عوام کلّه آدم سوت می‌کشد. کجای دین اکراه و اجبار ندارد؟ آقای متشرعه شما یک جای آن را بگویید و نشان بدهید. بله یک کارهایی هست مستحب است؛ مستحب، مستحبات یعنی اینکه واجب نیست اگر انجام ندادی کتک ندارد. آن مستحبات هم می‌رود در واحد چیزهای معمولی و پیش پا افتاده که مستحب است مثلاً کفش زرد رنگ باشد، مستحب است، ورود به مستراح با پای چپ باشد، مستحب است، روز پنجشنبه ناخن دست سمت راست را بگیری و روز جمعه ناخن دست چپ را بگیری و از این چیزها، اینها اجبار نیست، این کارها هم که خب چیزی نیست. این «لَا اِکرَاهَ فِی الدِّینِ» یعنی آزادی در اندیشه، ترجمه فارسی «لَا اِکرَاهَ فِی الدِّینِ» این است؛ استقلال در اعتقاد. این کجا هست؟ در واجبات ها، در اصلش است، در اصل دین، در فرع دین. اصل دین که ورود است که یا وارد می‌شوی یا کشته می‌شوی، این نصّ صریح کلام نبوی است «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم» مبعوث شدم که شما را بکشم مگر اینکه بگویید: «لَا اِلَه اِلَّا الله»! از آن اولش زور است، بابا من نمی‌خواهم بگویم «لَا اِلَه اِلَّا الله»، من می‌خواهم بگویم لا اله الا بُت، لا اله الا آن خدایی که عیسی گفت، لا اله الا الله آن خدایی که موسی گفت، لا اله الا آن خدایی که زرتشت گفت. از همان «بای» بسم الله بقول علما، پس گردنی است، لگد پراکنی است، مشت است و آش کشک خاله است، بخاطر اینکه زور می‌رسد زور می‌گوید! Read More

هر نوع گلایه‌ای از زندگی، مورد غضب خداست!

امام صادق فرمود: هرکس به مؤمنی شِکوه کند به خداوند شِکوه کرده و هرکس به مخالفی شِکوه کند قطعاً از خدا شِکوه کرده است؛ «مَنْ شَكَا اِلَى مُؤْمِنٍ فَقَدْ شَكَا اِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ» اگر از بدبختی خودت به یک مؤمن شکایت کردی که البته اگر تو هم مؤمن باشی. شکایت یعنی درد دل. حق نداری به کسی شکایت بکنی مگر مؤمن! اگر گزارشات بدبختی‌هایت را به مؤمن دادی انگار به خدا دادی. یعنی اینجا مؤمن شده گوش و چشم خدا، و وقتی که «وَ مَنْ شَكَا اِلَى مُخَالِفٍ فَقَدْ شَكَا الله عَزَّ وَ جَلَّ» موقعی که به بی‌دین شکایت احوالت را کردی در حقیقت آبروی خدا را بردی «وَ مَنْ شَكَا اِلَى مُخَالِفٍ فَقَدْ شَكَا الله عَزَّ وَ جَلَّ». این هم از همان رویه‌ سیاست‌های دینی است، برای اینکه کسی صدایش از بیچارگی‌هایش درنیاید این را می‌گوید که تو حق نداری حتی درد دل کنی، حتی مشکل خودت را بگویی!

مدت زمان:3:52
منبع:کتاب منابع فقه شیعه جلد ۳ صفحه ۲۸۴، کتاب معانی الاخبار صفحه ۴۰۷

اختلاط دین و دنیا مذموم است!

اختلاط دین و دنیا مذموم است!

بخشی از پادکست:

می‌گویند که «فلانی تصادف کرده ماشینش از بین رفته، حالا خوب است که خودش نمرده»! هیچ کس فکر نمی‌کند چرا تصادف کرد!
خانه‌اش آتش گرفته؛ خوب است که خودش نسوخته! اصلاً برای چه آتش گرفته؟
– این آتش گرفتن خلاف قسط است.
– به درّه افتادن خلاف قسط است.
– این تهاجم کرونا به جهان بشریّت خلاف قسط است.
در قرآن می‌گوید خدا امر به قسط و دادوَری می‌کند، آیا شما آیه‌ای که می‌گوید خدا عادل است را دیده‌ای؟ هان؟ فقط می‌گوید «امر می‌کند»، این فرق می‌کند.
خب، رجال ظهوری در طول هزاران سال مدام به مردم گفتند ظلم نکنید بعد مردم ظلم می‌دیدند! ….

Read More