برچسب: عذاب

این کشور ما مهد خسارت ز خدا شد!

سقای لب تشنگان، خدا بود، خدا بود!

– به به به! ببین چقدر قشنگ داریم با او حرف می‌زنیم، او که نیست گوش بدهد.

سقای لب تشنگان، خدا بود خدا بود
پشت و پناه انسان، خدا بود خدا بود

– این که می‌گوید «بود» و نمی‌گوید «هست» بخاطر اینکه در قرار و مدارهای روز اول قرار بود خدا سقای بشریت باشد و به او آب حیات بدهد، حالا آب معمولی هم ندارند بخورند آب حیات پیشکشت.

کفیل این آدمی خدا بود خدا بود
کلید این قفس‌ها، به دست این خدا بود خدا بود
سینهٔ سوزان ما به فرمان خدا بود خدا بود

بیا و نماز باران بخوان تو ای مهدی

– سلام بر امام دوازدهم حجت ابن الحسن العسکری، واقعاً ایشان قحطسالی را می‌بیند و کاری نمی‌کند؟ ها؟ اینجا مرکز شیعه است، معصوم چهاردهم برای اینجاست و دارد می‌بیند.

– شریعت می‌گوید که امام دوازدهم حضور ندارد ولی مثل آفتاب پشت ابر است وجود دارد، باز آفتاب اگر پشت ابر باشد روشن می‌کند و حرارت می‌دهد.

بیا و نماز باران بخوان تو ای مهدی
کزین فضای غضب جهان شده پُتکی

– چه کسی حریف غضب خدا می‌شود؟ اهل بیت؟ نه بابا خودشان آنقدر خدا بر سرشان پتک زد. پس چه کسی؟ تنها جوابی که تاریخ می‌دهد این است که «بِسْم الله الرَّحْمَن الرَّحیم» کلاً بی‌ریشه است.

به استثقاء ما باران رمیده

– اگر نماز باران هم بخوانیم باران فرار می‌کند و می‌رود در کشور دیگر می‌ریزد، خدا یک چنین خشمی بر این ملت کرده است!

به استثقاء ما باران رمیده
به این خشکی نگر آدم خمیده

این کشور ما مهد خسارت ز خدا شد

– بیخودی پاچه کسی را نگیری، دامن کسی را نگیر، بشریّت یک مقصر را می‌شناسد و آن هم خداست! شکایت اولیه‌اش این است که اصلاً برای چه ما را به وجود آوردی؟ بعد گلایه می‌کند که حالا که آوردی چرا درب باغ سبز نشان دادی، همه را فریب دادی «وَاللهُ هُوَ الْغَنِىُّ الْحَمِید»!

این کشور ما مهد خسارت ز خدا شد
از کثرت خشمش بنگر کرب و بلا شد

– طرف می‌گوید من می‌خواهم به کربلا بروم، می‌خواهی به کربلا بروی آنجا در آن آیینه‌ کاری‌هایی که در حرم است خودت را یک برانداز کن و ببین چقدر بدبخت هستی! خدا به امام حسین رحم نکرد می‌خواهد به تو رحم کند که بروی کنار مرقدش؟ بله؟