برچسب: فرشته

عمّامه گذاشتن ملائکه چه تفسیری دارد؟

بخشی از پادکست :

می‌گوید امیر گفت پیغمبر در روز غدیر عمامه سر من گذاشت، همین عمامه را در روزهای خطیر و حساس جنگ بدر و حنین، فرشتگان بر سرِ خودشان گذاشته بودند.
حالا سؤال من این است که مَلک عمامه را می‌خواهد چه بکند؟ اگر نور است، این نور این پارچه را چگونه می‌خواهد دور خودش ببندد؟ اگر فرشته خلق جسد کرده، هیکل ایجاد کرده که این یک حرفی است!
مثل جبرائیل که گاهی نور است و گاهی وقت‌ها هم دحیة ابن خلیفه کلبی است که به خانه عایشه می‌آید شام می‌خورد می‌خوابد بگو بخند می‌کند خوش و بِش می‌کند و پیغمبر هم از او تعریف می‌کند و می‌گوید به کمر عمویتان دحیه پشتی بگذارید که کمرش با دیوار آزرده نشود.
بعد تشخیص آن خیلی سخت است، از این طرف دحیه دائماً به خانهٔ عایشه می‌آید و از این طرف هم گفته‌اند که خانهٔ عایشه خانهٔ وحی است، معلوم نیست چه ارتباطی جبرائیل و وحی و دحیة ابن خلیفه کلبی باهم دارند!

  • مدت زمان: 4:42
  • منبع: کتاب سنن ابی داوود از طیالسی قرن دوم هجری جلد ۱ صفحه ۲۳، کتاب سنن الکبری اثر بیهقی قرن ۴ هجری جلد ۱۰ صفحه ۲۴ است. کتاب کنزالعمال متقی هندی از قرن ۱۰ جلد ۸ صفحه ۶۰، از امیر است.

پیام آور وحی به پیامبر که بود؟

پیام آور وحی به پیامبر که بود؟

بخشی از پادکست:

می‌گوید گاهی وقت‌ها این وحی به صورت صدای زنگ به درِ گوشَم است.

آیا وقتی که صدای زنگ می‌آید آماده‌ باش است که پیغمبر گوش‌هایش را تیز کند یا اینکه نه، آن وحی به صورت صدای زنگ است؟ اینجا این موضوع باز نشده، و بعد هم اینکه کلاً صدای زنگ به گوش پیغمبر در طول بیست و سه سال رسالتش نمی‌خورَد اِلّا به وحی، یا نه همیشه صدای زنگ هست؟

آن وقت چطوری تشخیص می‌دهد که الان این آژیری که در مغزش، در گوش و در درونش آمده این وحی است و آن یکی نیست؟ خیلی‌ها را دیده‌ای گوش‌هایشان صوت می‌کشد.
Read More