برچسب: فرهنگ دینی

فقرا، محروم از بیت المال!

– «عَنْ اَبِي الْحَسَنِ (ع) قَالَ… وَ لَيْسَ لِلْاَعْرَابِ مِنَ الْغَنِيمَةِ شَيْءٌ وَ اِنْ قَاتَلُوا مَعَ الْاِمَامِ لِاَنَّ رَسُولَ الله (ص) صَالَحَ الْاَعْرَابَ اَنْ يَدعَهُمْ فِي دِيَارِهِمْ وَ لَا يُهَاجِرُوا عَلَى اَنَّهُ اِنْ دَهَّمَ رَسُولُ الله (ص) مِنْ عَدُوِّهِ دَهْمٌ اَنْ يَسْتَنْفِرَهُمْ فَيُقَاتِلُ بِهِمْ وَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْغَنِيمَةِ نَصِيبٌ وَ سُنَّتُهُ جَارِيَةٌ فِيهِمْ وَ فِي غَيْرِهِمْ …».

«عَنْ اَبِي الْحَسَنِ» امام کاظم، «قَالَ» فرمود: «وَ لَيْسَ لِلْاَعْرَابِ مِنَ الْغَنِيمَةِ شَيْءٌ وَ اِنْ قَاتَلُوا مَعَ اَلْاِمَامِ»، این عدالت را در ادبیات دینی به خاطر بسپارید، می‌گوید بیابانگرد، چادرنشین، آسمان جُل، بی‌خانمان، پاپتی، یِلّا قبا، (همه اینها اصطلاحاتی است که در این موضوع می‌گنجد) اگر اینها همراه پیامبر و یا امام آمدند و جنگیدند، حرف گوش دادند، که قرآن گفت «جَاهَدوا» جهاد کنید و اینها هم آمدند، می‌گوید اینها حقی از بیت‌المال ندارند، غنائم جنگی که در این حملات به دست می‌آید، اینها ذی حق نیستند.

خب پیامبر چه می‌گوید؟ «لَا فَرْقَ بَيْنَ عَرَبِيٍّ وَ لَا اَعَجَمِيٍّ وَ لَا اَبْيَضِ وَ لَا اَسوَد» عرب بر عجم تفاوتی ندارد، امتیازی ندارد، سفید بر سیاه تحکّم و اعتباری ندارد، «اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَالله اَتْقَاکُمْ (الحجرات آیه ۱۳)» همهٔ شما یکی هستید، بچه‌های آدم و حوا هستید و هر کدام از شما که به خدا نزدیک‌تر باشد او بهتر است. حالا این فقیر در جهاد به خدا نزدیک نیست؟

«لِاَنَّ رَسُولَ الله صَالَحَ اَلْاَعْرَابَ اَنْ يَدعَهُمْ فِي دِيَارِهِمْ وَ لَا يُهَاجِرُوا عَلَى اَنَّهُ اِنْ دَهَّمَ رَسُولُ الله مِنْ عَدُوِّهِ دَهْمٌ اَنْ يَسْتَنْفِرَهُمْ فَيُقَاتِلُ بِهِمْ وَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْغَنِيمَةِ نَصِيبٌ وَ سُنَّتُهُ جَارِيَةٌ فِيهِمْ».
ادامه بحث چه می‌گوید؟ می‌گوید ما به اینها هیچ چیز نمی‌دهیم یعنی غنائم مال از ما بهترون است، مال بزرگان امت است، مال اصحاب و انصار است، آنان در محیط زندگی خود بمانند و به مدینه کوچ نکنند.

خب این هم یک عدل دینی که می‌گوید بیابانگرد حق ندارد بیاید و شهرنشین بشود به شرط آنکه اگر دشمن رسول خدا علیه حضرتش جنگی را آغاز کرد آنان را بسیج کرده و به همراهش بجنگند. خیلی جالب است ها! تو حقی در شهرهای اسلام نداری و باید در همان بیابان بمانی علف بخوری و آب گندیده بنوشی ولی اگر دشمن به اسلام حمله کرد تو باید حمله کنی و از اسلام دفاع کنی و بجنگی! خیلی جالب است ها!

دقت کردید؟ چند تا معضل اعتقادی اینجا هست:
➖محروم از غنیمت است
➖محروم از ورود به شهر است
➖و مجبور به جهاد است
و بقول علما «بائُکَ تَجُرَّ، بائی لَا تَجُرّ»، معنایش می‌شود یک بام و دو هوا و یا اینکه «مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لَا اِلَی هَؤُلاء وَ لَا اِلَی هَؤُلاء» (١۴٣ نساء)! هر طوری که خسرو صلاح مملکت خویش داند همان شود؛ «صلاح مملکت خویش خسروان دانند!» خسرو کیست؟ دین، خدا، کلام امام، کلام رسول الله، کلام پیغمبر و گفتار جبرائیل است، جبرائیل هم که واسطهٔ بین پیغمبر و خداست.

اینها در زمینهٔ حقوق بشر به کار می‌آید، چالش‌هایی که ایجاد می‌شود که آیا دین می‌تواند انسان را خوشبخت کند؟ پاسخی که تاریخ داده، نه!
سؤال: چرا نه؟ به خاطر اِعمال تبعیض! یکی از موارد روشن و علنی تبعیض در قوانین دینی همین درسی است که امروز برای شما گفتم و مستندش وسائل الشیعه است از کتب معروف شیعه، کلام امام معصوم موسی ابن جعفر الکاظم و دلایل محکم و متقن.

مدت زمان: 7:49
منبع :کتاب وسائل الشیعه جلد ۱۵ صفحه ۱۱۰ حدیث ۲۰۰۸۹ 

اسلام به ذات خود ندارد حرفی

📎 از مجموعه تحریم سخن

اسم من انسان، ولی حیوان شدم

➖انسان خلق کرده ولی طرز برخوردش با بشر اینطوری است که با جنگلیان است، در اسناد و مدارک دینی که گردآوری کردیم آمده: «دین به ضرب شمشیر و هدایت مردم با شلاق و شمشیر است»!

صداقت ندارد چنین دین و آئین
که ما را کِشد، روز و شب در غمین

اسلام به ذات خود ندارد حرفی
هر منطقِ بی‌ جواب آید مُشتی

از دست یدالله، نیامد به جز این روی خشونت

➖«يَدُ اللهِ فَوْقَ اَيْديهِمْ، دست خدا بالای سرتان است» فقط فایده آن همین است که مریضی، بی‌ پولی، دلواپسی و ناامنی می‌دهد.

انسان نکند وجههٔ خود جانب سیرت

ما و این رحمان بی‌ حاصل نگر
داده‌های وعدهٔ فانی نگر

➖«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» را بگذار در کوزه آبش را بخور!

افتاده به زنجیر بلا، ملّتِ ایران

📎 از مجموعه تحریم سخن

گر که این ملت شد اسیر دیو دون
این همان خشم خدای اندرون!

➖ همین که می‌گوید «خدا در دل‌های شکسته است»، عجب بچه‌بازیی! عجب بازیچه‌هایی! این دفعه که سر قبور اموات‌تان رفتید بگویید ای بیچاره‌ها، ای ضرر کرده‌ها!

این همه حاجات ما برعکس‌مان
داد و فریاد همه سرکوب‌مان

ای خدای بی‌ مرام و سنگدل
می‌کُشی این بندگانت را به ذل

➖ همه را به ذلت کشاندی.

ما همه مستضعفان، مضطر شدیم
از سر اشرار تو ناقص شدیم

➖ اشرار را به جان مردم انداختی.

افتاده به زنجیر بلا، ملّتِ ایران
دولّا شده این قد و قوار از یَدِ دیوان

➖ «دیوان شعر خدا بس دیدنی‌ست» یعنی همان مرثیه‌ای که برای بشریّت، در طول ده‌ها هزار سال خوانده می‌شود.

معجزه می‌کند خدا، در پی این ذکر و دعا

➖ عجب معجزاتی است!

دل ببرد ظواهرش، قلب بسوزد این ادا

➖ دعاها شده ادا و اطوار خدا! این کاتب پدر بیامرز عمداً این «اُدْعُونِي اَسْتَجِبْ لَكُمْ» را در قرآن گذاشته که این‌ پرچم ورودی شده و هر کس وارد اعتقادات توحیدی می‌شود اول این را تست می‌کند مثل تست کرونا!

ای که گفتی به عبادت، که غفوریّ و رحیمی
چو به لطفت بزدی پا، نه عفوّی، نه کریمی

➖ «چو به لطفت بزدی پا»، پا زدی؟ به تمام این منقولات ادیان پشت پا زدی!

ما با دیدن بازماندهٔ نبوی به خدایی می‌رسیم که بسیار کوچک است!

عبدالله ابن عباس گفت که یک نفر از رسول الله پرسید بهترین همنشین کیست، با چه کسی مراوده و مصاحبت کنیم، رفت و آمد و نشست و برخاست کنیم؟ رسول الله فرمود: «مَنْ ذَكَّرَكُمْ بِاللّهِ رُؤْيَتُهُ» آن کس که دیدنش ذکر باشد یعنی تذکر در مورد توحید، «مَنْ ذَكَّرَكُمْ بِاللّهِ رُؤْيَتُهُ». «وَ زَادَكُمْ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ» زیاد کند بر دانش شما منطقش. منطق یعنی نطق، ناطق. «وَ ذَكَّرَكُمْ بِالْآخِرَةِ عَمَلُهُ» و شما را به یاد آخرت بیندازد. حالا ما دنبال یک چنین شخصی می‌گردیم مدام این طرف و آن طرف و بالا و پایین رفتیم و دیدیم از پیامبر مهمتر نیست، قرآن هم می‌گوید: «رَسُولِ اللهُ اُسْوَةٌ» الگوی شماست. این مثلث را روی سنّت و سیره رسول الله می‌اندازیم؛ «بهترین همنشین ما پیغمبر باشد». خب حالا پیغمبر وجود ندارد ولی آثارش که هست، ودایع او که هست. این مثلث را در پیغمبر بخواهیم جستجو کنیم چه چیزی می‌بینیم؟ «دیدن پیغمبر، آدم را یاد خدا بیندازد». حالا پیغمبر که نیست او را ببینیم، منظور سنّت، سیره، کلماتش، دین و کتابش است. از این ها ما به یاد چه خدایی می‌افتیم؟ خدایی که اسلام معرفی می‌کند دیگر، خدایی که نام و نشان‌ها دارد که ما اسنادش را در دایرةالمعارف جمع کردیم که دست دارد، پا دارد، خنده دارد، غضب دارد، خوشحالی دارد، نیاز به قرض‌الحسنه دارد؛ «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ الله قَرْضاً حَسَناً» (١١ سوره حدید) چه کسی به خدا قرض می‌دهد؟ خدا مانده به قرض‌الحسنه بندگانش! خب، ما با دیدن بازماندهٔ نبوی به خدایی می‌رسیم که بسیار کوچک است و در حدّ و اندازه کره خاک است، کرهٔ خاکی که در حقیقت در عالَم وجود، وجود ندارد یعنی آنقدر ریز است که بقول اصولیون «اَلنَّادِرُ کَالْمَعْدُوم» ندرت مثل نبود است. خدا می‌آید روبروی نمازخوان نگاهش می‌کند بعد به حرمت او نباید آزقوره بکشی، دهان‌دره کنی چون دندان‌هایت را می‌بیند بد است و آن وقت می‌فهمد مسواک نزدی و دندان‌هایت کرم‌خورده است. پیغمبر سفر فضایی می‌رود خدا را می‌بیند و به اندازه چند متر با او فاصله دارد، خدا مکان دارد و همه چیز دارد و پیغمبر از آن بالا نگاه می‌کند که کنار ابراهیم نشسته است.
📚منابع تدریس: کتاب منابع فقه شیعه جلد ۱۹ صفحه ۹۸۲، کتاب امالی شیخ طوسی صفحه ۱۵۷
مدت زمان:13:45

ظهور

ظهور

بخشی از پادکست:

آن کلمه ظهور که مد نظر ماست، با آنچه که در فرهنگ دینی تعریف شده، بسیار متفاوت است.

فرهنگ دینی می گوید که ظهور یعنی یک امام یا پیشوا با سن هزار و خرده ای سال می آید و بشریت را نجات می دهد، البته آن طور که طول و عرض حکومت او شامل پایتخت، محل قیام، محل خروج و محل تلاقی با دشمن را نشان می دهند، منظور آنها بیشتر در منطقه خاورمیانه است.

ولی آنچه که در مفهوم دروس ما هست، ظهور به معنای ظاهر شدن تمام خوبی ها، محسنات و به یک معنی خلاف غیبت است. غیبت یعنی پوشاننده خوبی ها، پس ظهور به معنی ظاهر کننده و علنی کننده لطایف و زیبایی های پنهان شده می باشد.

Read More