برچسب: فقر

جواب این داد و هوارم چه شد؟

 

 

 

از مجموعه تحریم سخن

چه گویم ز این ملت بی‌ پناه
خدایش بداده جحیمش اله

چه باید کنم با چنین عرض حال
که وجدان بیدار، آتش بگیرد به قال

یا رب تو مزن تیغ بر این فقرنشانت
طاقت ز توان رفت و نیامد فرجاتت

اشکال‌تراشی نکن ای خالق مُرده
مشکل ز تو باشد که خلایق، همه بَرده

ناتوان‌تر از منِ سوخته جان، نامده اينجا
بر درگه همواره ببسته زده در جا

جواب این فغان که در ضرر بود
طناب دار و تیغ و نینوا بود

جمله این اهل زمین آواره‌اند
از سوء قضای این خدا بیچاره‌اند

کثیف آمد چرا این دین و مذهب
که در احکام آن لعن است و اِذهب

جواب این داد و هوارم چه شد؟
پاسخ الله به جز نشر عذابش نشد

آبروی دین و مذهب، جملگی بر نار شد

از مجموعه تحریم سخن

درد و غم و غصهٔ ما، شعار هر روز شده
فقر و نیاز ما نگر، صمد که رو نداره

➖هر روز در درون وجودمان تظاهرات است به خاطر درد و غم و غصه و فقر و نکبت و بلا و ذلت و خفت و خواری و طلاق و اعتیاد و ناامنی و…

از سفرهٔ ما ناله و اندوه دمیده
از خالی این جیب نگر، وحش رمیده

➖وحش، وحشی، جیب‌بر جیب ما را که نگاه می‌کند در می‌رود، می‌گوید کاش یک دانه یک قرونی در جیب او بگذارم.

عزت انسان نگر بر باد شد
آبروی دین و مذهب، جملگی بر نار شد

➖انسان شخصیت دارد؟ هویت دارد؟ منزلت دارد؟ منقبت دارد؟ انسانی که به خاطر فقر آبرویش می‌رود، سلامت بدنش می‌رود، تمامیت وجودش از بین می‌رود، آیا عزت دارد؟

گله دارم ز خدای این زمین
تا کجا خواهد کند ظلم برین

هیهات که این مردم ما یار ندارند
از مذهب آبا نگر شاد ندارند

دین و آیین پدر رسوا شده
از فشار ازمنه غوغا به نیزاران شده

➖مجموعهٔ جسد همهٔ ما نیزار است، یعنی سانت به سانت یک نیزه در آن رفته، از در و دیوار، به امر ملکوکانهٔ مبارک خدایی که ادیان و مذاهب سوار گردنمان کردند!

شعر باید داد و فریاد فقیران سر دهد

از مجموعه تحریم سخن

شعر باید داد و فریاد فقیران سر دهد
شاعرش هر نغمه از جان و دلش هی سر دهد

ای عجب از این کریمی که به ما کذب آمد
از هنرمندی الله به ما درد آمد

➖«اِقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْاَكْرَمُ (۳ علق)» نمی‌گوید کریم، می‌گوید «اکرم». اکرم از کریم بالاتر است، بعد آن شاعر هم یک بست زده می‌گوید:
ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشنمان نظر داری
ول کن بابا! خدایی که امتحانش را به مردمش پس داده تو حالا آمدی تمیزش می‌کنی؟ گِل و لای را از رویش بر‌می‌داری؟ مگر می‌شود؟ تا گرفتار هست خدا بد نام است، این را بدان! تا بیچاره در این زمین زندگی می‌کند خدا ناکارآمدیش را اظهار می‌‌دارد!

تحمید برای نعمت‌های غیر قابل دسترس، افشاگر توحید زمینی است!

«سُبحانَ مَن جَعَلَ الاِعتِرافَ بِالنِّعمَةِ لَهُ حَمداً، سُبحانَ مَن جَعَلَ الاِعتِرافَ بِالعَجزِ عَنِ الشُّكرِ شُكراً» منزه است کسی که اعتراف به نعمتش را ستایش خود قرار داده (یعنی معبودِ آوردهٔ دین) و منزه است کسی که اعتراف به ناتوانی از ادای شکرش را شکر خود قرار داده!

سوال تاریخ است:
وقتی نعمتی وجود ندارد انسان چگونه به آن اعتراف کند که «خود، یک نوع تشکر از خداست»؟ آیا در زمان ملعون و دورهٔ معکوس که عنوان غیبت است نعمت وجود دارد؟ «نعمت» سلامتی است، آیا هست؟ «نعمت» دارایی است، آیا هست؟ «نعمت» امنیت است، آیا وجود دارد؟

«سُبحانَ مَن جَعَلَ الاِعتِرافَ بِالنِّعمَةِ لَهُ حَمداً» پس نمازی که نمازگزار می‌خواند که ابتدای آن سوره حمد است یک امر بیهوده و جعلِ غیر موجه است زیرا که نعمتی وجود ندارد.
در سوره حمد می‌گوید: «الْحَمْدُ الله رَبِّ الْعَالَمِينَ {٢} الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ {۳}» آیا خدا رحمان و رحیم است؟ «مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ {۴}» مالک روز جزاست. امروز مردم می‌خواهند جزای ظالم را ببینند. «اِيِّاكَ نَعْبُدُ {۵}» تو را ستایش می‌کنم. مخاطبی که شناخته نشده است را چگونه ستایش می‌کنند؟ وقتی پیامبر به امیرالمؤمنین می‌گوید «خدا را فقط من و تو شناختیم» چگونه نمازگزار به مخاطب غیبی و قدسی می‌گوید «اِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيَّاكَ نَسْتَعِينُ {۵}» از تو کمک می‌گیریم؟ خدا چه وقت به مردم کمک کرده است؟ این معبود خاکی زمینی چه وقت پاسخ ناله‌های مردم را داده است؟

چقدر روایات داریم که بعد از نماز، نمازگزار سر به سجده بگذارد و چند بار «یَا رَبّ» بگوید و آنگاه حاجت بخواهد، یقیناً حاجت می‌گیرد؟ چقدر در این مملکت تیراژ نمازگزار بود و هست؟
➖اولین حاجت همهٔ مردم آب است، آب را به روی مردم بسته است.
➖سپس نان است، کار نیست تا نان پیدا شود، گرانی نمی‌گذارد نان در سفره‌ها قرار بگیرد.
➖و سپس امنیت است، کسی که نمی‌تواند از یک موبایل خود حفاظت کند چگونه خدا او را امنیت داده است؟

مدت زمان: 5:28
منبع:کتاب تحف‌العقول صفحه ۲۸۳، کتاب بحارالانوار جلد ۷۵ صفحه ۱۴۲

در این آیات، هم خدا فتنه‌گر است و هم شیطان!

تحلیلی است از قرآن در شناخت یکی از اسامی ایذایی خدای زمین تحت عنوان «مفتّن»!
فتنه را معانی و مفاهیم بسیاری است، یک سقف و یک سطح دارد:
➖سطحش امتحان است.
➖سقفش آتش‌افروزی و آدم‌کشی و آزار و اذیت خلق است.
در این آیات، هم خدا فتنه‌گر است و هم شیطان.

▪️آیه ۸۵ سوره طٰه:
خدا به موسی ابن عمران کلیم الله در جریان ملاقات او در کنار کوه طور می‌گوید: «فَاِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ» ما به آتش‌افروزی در بین این مردم اقدام کردیم.

🔸«فَاِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ» ما فتنه کردیم، «وَ اَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ» سامری هم داخل این فتنه‌گری و اغوا شدن قرار داشت، گوساله آورد و مردم متشرع متدین را به گوساله پرستی کشاند.

▪️آیه ۳۴ سوره ص:
«وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ» می‌گوید ما به انبیاء هم رحم نکردیم، آنها را هم به آتش سوزی کشاندیم.

🔸«وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ» سلیمان ابن داوود، هم پادشاه است، هم پیغمبر است، هم در زمینهٔ مادی رهبر است و هم در معنویات پیش قراول است، عینیت این آیه «رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً (۲۰۱ بقره)» است. به سلیمان نبی این خدا رحم نکرد!

▪️آیه ۳ سوره عنکبوت:
«وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ» قبلی‌ها را، پیشینیان را و گذشتگان را هم، منِ خدا در درون آتش قرار دادم.
آتش چیست؟ فقر است، ناامنی است، بیماری است، اختلاف است، جنگ است، خشکسالی و زلزله است.

🔸در جای دیگر می‌گوید: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ (۱۵۵ بقره)» گرسنگی به شما می‌دهیم، این بلایی است از طرف خدا تا بدانید معبود کیست!

▪️آیه ۵۳ سوره انعام:
«وَ كَذلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ» مردم را به جان هم می‌اندازیم. الله افتخار می‌کند! ابرقدرت می‌سازد تا به جان مردم موشک بریزد، بمب‌های هسته‌ای بریزد و کرهٔ زمین را سوراخ سوراخ کند. «وَ كَذلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ» قدرت را می‌دهد برای انهدام خلق بیچارهٔ درماندهٔ مفلوکِ زمین خورده.

▪️آیه ۴۱ سوره مائده:
«وَ مَنْ یُرِدِ اللهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللهِ شَیْئاً اُولئِکَ الَّذینَ لَمْ یُرِدِ اللهُ اَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ» ای پیامبر آنها که در مسیر کفر شتاب می‌کنند، ببین چه بلایی به سرشان می‌آوریم. این قسمت آیه می‌گوید ولی کسی را که خدا بخواهد به فتنه بیندازد قادر به دفاع از او نیستی.

🔸چه کسی زورش به خدا می‌رسد؟ چه کسی می‌تواند جلوی قضا و قدر سوء را بگیرد؟ «وَ مَنْ یُرِدِ اللهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللهِ شَیْئاً اُولئِکَ الَّذینَ لَمْ یُرِدِ اللهُ اَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ» وقتی خدا نمی‌خواهد دل‌ها را پاک کند هیچ کس نمی‌تواند عذاب را از آنها دریغ کند. خلع کامل استقلال و استغنا و اختیار عباد را اعلام می‌کند و می‌گوید «اُولئِکَ الَّذینَ لَمْ یُرِدِ اللهُ اَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ».

▪️آیه ۵ سوره ممتحنه:
«رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلَّذينَ كَفَرُوا» پیامبران می‌گویند التماس می‌کنند ما را نوک سرنیزه در تهاجم به مردم قرار نده، ما چه گناهی کردیم؟ تو ما را به جلو می‌دهی و پشت ما را خالی می‌کنی تا جایی که «حَتَّی اِذَا اسْتَیْاَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا اَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا (۱۱۰ یوسف)» آنقدر با پیامبرانت بازی کردی که آنها خیال کردند به آنها کلک زدی.

🔸«رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلَّذينَ كَفَرُوا» ما را با کفار در می‌اندازی و بعد وعده عذاب می‌دهی و بیچاره یونس ابن متیٰ دم دروازه شهری که باید اکنون زیر و رو می‌شد از زور خجالت رو به دریا می‌کند و از این جعل رسالت می‌گریزد.

این  فتنه‌انگیزی خداست و حال فتنه‌گری شیطان که عامل دست خداست!

▪️سوره حج آیه ۵۳:
«لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً» خدا فتنه می‌کند شیطان هم فتنه می‌کند! برای همین است که بر مردم مشتبه شده که نکند خدا همان شیطان باشد!

🔸مگر صاحب این مردم خدا نیست؟ چرا عنان زندگی جامعه را به دست شیطان می‌دهد و بعد مردم را به جهنم ببرد که «چرا به دنبال شیطان رفتید»؟! آیا این تمسخر کردن مردم نیست؟

▪️آیه ۲۷ سوره اعراف:
«يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ» ای بنی آدم مراقب باشید که شیطان شما را به فتنه‌گری نکشد. برای همین است که الهامات رسولان مشتبه است بین آنچه که خدا می‌دهد یا شیطان!

🔸اینجا رسماً شیطان با خدا همکاری می‌کند، پس چگونه است که وحی باید تنها در حیطه قدرت خدا باشد؟ خدا شیطان را ابرقدرت قرار داده است.
«يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ» ای مردم مراقب باشید که شیطان شما را به آتش‌افروزی نکشاند!

🔸«كَما اَخْرَجَ اَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ» همانطوری که شیطان والدین شما را از بهشت بیرون کشید و به نافرمانی خدا مبتلایشان کرد و آنها به زمین خشک بی‌ آب و علف تنزل یافتند.

🔸ما چگونه تشخیص بدهیم که این فتنه اکنون از ناحیهٔ خداست یا از طرف شیطان است؟ در این آیات، شما ملاحظه کردید که هم خدا فتنه‌گر است و هم شیطان، چگونه باید آن را تمیز و تشخیص داد؟

مدت زمان: 15:06

به جان ملّت ما، تیر قضاست امروز

از مجموعه تحریم سخن

کیست قولی داده و زیرش زده؟

➖ «کیست»؟ معبود ساختهٔ ادیان!
«قولش» چیست؟ پر است در قرآن!

➖ حالا این عریضه همه ماست:

کیست قولی داده و زیرش زده؟
این خدای دین و مذهب شد که پا رویش زده

➖فکر کنم این وعده‌های خدا جزء آیات منسوخ باشد ؟ چون کاربرد ندارد! «ادْعُونِي اَسْتَجِبْ لَكُمْ (۶۰ غافر)»، «وَ اِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذَا دَعَانِ»، «وَ هُوَ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید».

عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز
مُغرم مضطرِ ما، حین عزاست امروز
به جان ملّت ما، تیر قضاست امروز
غیبت پر شقاوت، صاحب عزاست امروز
سفره و جیب خالی، از این خداست امروز
درد و غم کنونی، خشم خداست امروز

فریاد ز این مذهب پر فتنه که آمد به بلایا
آسیب زده بر همه این جان و تن ما

فقرا، محروم از بیت المال!

– «عَنْ اَبِي الْحَسَنِ (ع) قَالَ… وَ لَيْسَ لِلْاَعْرَابِ مِنَ الْغَنِيمَةِ شَيْءٌ وَ اِنْ قَاتَلُوا مَعَ الْاِمَامِ لِاَنَّ رَسُولَ الله (ص) صَالَحَ الْاَعْرَابَ اَنْ يَدعَهُمْ فِي دِيَارِهِمْ وَ لَا يُهَاجِرُوا عَلَى اَنَّهُ اِنْ دَهَّمَ رَسُولُ الله (ص) مِنْ عَدُوِّهِ دَهْمٌ اَنْ يَسْتَنْفِرَهُمْ فَيُقَاتِلُ بِهِمْ وَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْغَنِيمَةِ نَصِيبٌ وَ سُنَّتُهُ جَارِيَةٌ فِيهِمْ وَ فِي غَيْرِهِمْ …».

«عَنْ اَبِي الْحَسَنِ» امام کاظم، «قَالَ» فرمود: «وَ لَيْسَ لِلْاَعْرَابِ مِنَ الْغَنِيمَةِ شَيْءٌ وَ اِنْ قَاتَلُوا مَعَ اَلْاِمَامِ»، این عدالت را در ادبیات دینی به خاطر بسپارید، می‌گوید بیابانگرد، چادرنشین، آسمان جُل، بی‌خانمان، پاپتی، یِلّا قبا، (همه اینها اصطلاحاتی است که در این موضوع می‌گنجد) اگر اینها همراه پیامبر و یا امام آمدند و جنگیدند، حرف گوش دادند، که قرآن گفت «جَاهَدوا» جهاد کنید و اینها هم آمدند، می‌گوید اینها حقی از بیت‌المال ندارند، غنائم جنگی که در این حملات به دست می‌آید، اینها ذی حق نیستند.

خب پیامبر چه می‌گوید؟ «لَا فَرْقَ بَيْنَ عَرَبِيٍّ وَ لَا اَعَجَمِيٍّ وَ لَا اَبْيَضِ وَ لَا اَسوَد» عرب بر عجم تفاوتی ندارد، امتیازی ندارد، سفید بر سیاه تحکّم و اعتباری ندارد، «اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَالله اَتْقَاکُمْ (الحجرات آیه ۱۳)» همهٔ شما یکی هستید، بچه‌های آدم و حوا هستید و هر کدام از شما که به خدا نزدیک‌تر باشد او بهتر است. حالا این فقیر در جهاد به خدا نزدیک نیست؟

«لِاَنَّ رَسُولَ الله صَالَحَ اَلْاَعْرَابَ اَنْ يَدعَهُمْ فِي دِيَارِهِمْ وَ لَا يُهَاجِرُوا عَلَى اَنَّهُ اِنْ دَهَّمَ رَسُولُ الله مِنْ عَدُوِّهِ دَهْمٌ اَنْ يَسْتَنْفِرَهُمْ فَيُقَاتِلُ بِهِمْ وَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْغَنِيمَةِ نَصِيبٌ وَ سُنَّتُهُ جَارِيَةٌ فِيهِمْ».
ادامه بحث چه می‌گوید؟ می‌گوید ما به اینها هیچ چیز نمی‌دهیم یعنی غنائم مال از ما بهترون است، مال بزرگان امت است، مال اصحاب و انصار است، آنان در محیط زندگی خود بمانند و به مدینه کوچ نکنند.

خب این هم یک عدل دینی که می‌گوید بیابانگرد حق ندارد بیاید و شهرنشین بشود به شرط آنکه اگر دشمن رسول خدا علیه حضرتش جنگی را آغاز کرد آنان را بسیج کرده و به همراهش بجنگند. خیلی جالب است ها! تو حقی در شهرهای اسلام نداری و باید در همان بیابان بمانی علف بخوری و آب گندیده بنوشی ولی اگر دشمن به اسلام حمله کرد تو باید حمله کنی و از اسلام دفاع کنی و بجنگی! خیلی جالب است ها!

دقت کردید؟ چند تا معضل اعتقادی اینجا هست:
➖محروم از غنیمت است
➖محروم از ورود به شهر است
➖و مجبور به جهاد است
و بقول علما «بائُکَ تَجُرَّ، بائی لَا تَجُرّ»، معنایش می‌شود یک بام و دو هوا و یا اینکه «مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لَا اِلَی هَؤُلاء وَ لَا اِلَی هَؤُلاء» (١۴٣ نساء)! هر طوری که خسرو صلاح مملکت خویش داند همان شود؛ «صلاح مملکت خویش خسروان دانند!» خسرو کیست؟ دین، خدا، کلام امام، کلام رسول الله، کلام پیغمبر و گفتار جبرائیل است، جبرائیل هم که واسطهٔ بین پیغمبر و خداست.

اینها در زمینهٔ حقوق بشر به کار می‌آید، چالش‌هایی که ایجاد می‌شود که آیا دین می‌تواند انسان را خوشبخت کند؟ پاسخی که تاریخ داده، نه!
سؤال: چرا نه؟ به خاطر اِعمال تبعیض! یکی از موارد روشن و علنی تبعیض در قوانین دینی همین درسی است که امروز برای شما گفتم و مستندش وسائل الشیعه است از کتب معروف شیعه، کلام امام معصوم موسی ابن جعفر الکاظم و دلایل محکم و متقن.

مدت زمان: 7:49
منبع :کتاب وسائل الشیعه جلد ۱۵ صفحه ۱۱۰ حدیث ۲۰۰۸۹ 

چون طبقاتی شده این جامعه

از مجموعه تحریم سخن

ای وای که این جامعه را فجعه گرفته
در مجتمع ناس نگر زار گرفته

➖«فجعه» مخفف و مصغر «فاجعه» است.
➖«فجایع» که مهمترین آن فقر است

چون طبقاتی شده این جامعه
پس تو نگر ظلم شده فاجعه

➖این هم درد دل همه شماست ها، در این جامعه در همین تهران یک عده‌ای اینقدر دارند که نمی‌توانند جمعش کنند و یک عده‌ای اینقدر ندارند که نمی‌توانند خودشان را جمع کنند، این یعنی عدل، همین عدلی که دین می‌گوید، این است!

➖فجایع فقر و خشکسالی و بیماری و ناامنی و نگرانی!

➖الان دوتا طبقه داریم:

یک طبقه شد به رفاه عظیم
واحد کوچک ز بهشتی کریم

وآن دگری فقر و فلاکت به عمر
نیست شده در جریانی به ضُر

➖«وآن دگری» این من و تو هستیم، طبقهٔ فقیر جامعه!

➖«وآن دگری» یعنی طبقهٔ له شدهٔ جامعه! نمی‌دانم می‌گویند مسئولین گفته‌اند خط فقر سی میلیون است، واقعاً آدم جگرش پاره می‌شود، بعد اکثر حقوق بگیرها زیر ده تومان! چه خدایی؟ چه خلقتی؟ چه اشرف مخلوقی؟ چه «فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ»؟ چه «لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ»؟ اینها چیست؟ اینها جوک است که گفتی؟!

ای خدای کور و کر درمانده‌ایم

از مجموعه تحریم سخن

➖حق داری بگویی که «خدا کور است» چون نمی‌بیند، خلق کرده و احتیاجات اولیه خلقش را به روی دوش خودش گذاشته؛ «لَا تَكِلْنِي اِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ اَبَداً» مرا به حال خودم وا مگذار! فقط در معنویات نیست که ائمه این را می‌گفتند که «اگر به حال خودمان بگذاری گناه می‌کنم»، در مادیات هست اصلش آن است، یعنی تو اگر کمک نکنی چه کسی بکند؟ همه می‌گویند به ما چه، برو پیش کسی که خلقت کرده، چطور در مشکلات ظاهری همه به بچه می‌گویند برو به بابات بگو، به ما چرا می‌گویی؟ برو به بزرگ فامیل بگو، به من چه که گرفتاری!

عید قربان من است، عید قربان من است

از مجموعه تحریم سخن

گوسفندان، همه آرند چو فریاد بلند
که ز این مسلخ دوران، چه جنایات فکند

➖داستان قربان، قصهٔ انسان‌های بیچاره و بی‌گناه!

این فلاکت‌ها ز جور و ظلم خلقش
عید قربان من است، عید قربان من است

این خلاف وعده‌های ربّ ما
عید قربان من است، عید قربان من است

➖با این آمار باز هم می‌گویی که عید قربان؟ یا می‌گویی قربانگاه تاریخ؟ همه ما را دارند قربانی می‌کنند!

فقر و درد و رنج و غم
عید قربان من است، عید قربان من است

خانه شد قبر و گورم پر ز نی
عید قربان من است، عید قربان من است

وضعِ آشفته من بین که خراب است همه
عید قربان من است، عید قربان من است

این فلاکت‌ها که آمد بهر ما
عید قربان من است، عید قربان من است!