از مجموعه تحریم سخن ای که گفتی کلّ شهرٍ آمده بر ما محرّم العطش از اهل ایران شد حسینم، او متمّم ➖هماهنگ با ابی عبدالله…
از مجموعه تحریم سخن ای که گفتی کلّ شهرٍ آمده بر ما محرّم العطش از اهل ایران شد حسینم، او متمّم ➖هماهنگ با ابی عبدالله…
«وَ مَا اَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ اِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ» تمام این انسانها را ما پیغمبر دادیم و همه را هم به زبان خودشان. در حالی که میگویند کلّ انبیاء مال خاورمیانه بودند، یعنی سرخ پوست، سیاه پوست، آن کسی که در آلاسکا بود، در کانادا بود، آن که اسکیمویی بوده، اینها به زبان خودشان برایشان پیغمبر وارد شد و کتاب نازل شد.
«وَ مَا اَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ اِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ» برای اینکه باز کند خدا برای مردم توسط انبیاء مهمّات آنها را.
حالا اینجایش دیگر باز خراب کاری میشود؛ «فَيُضِلُّ اللهُ مَنْ يَشَاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ»
از این طرف میگوید که ما برای هر ملتی، هر امتی، هر منطقهای، هر کشور و هر مردمی یک پیغمبر به زبان خودشان فرستادیم، بعد اینجا هنوز آیه تمام نشده میگوید که همه کاره خودش است، خودش هدایت میکند و خودش گمراه میکند. خب پس این «وَ مَا اَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ اِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ» برای چه انجام میشود؟
اصلاً فلسفه ارسال رسل دیگر چیست؟ وقتی که خودش همه کاره است، خودش انتخاب میکند، خودش بالا پایین میکند، کم و زیاد میکند، ریز و درشت را جدا میکند، «فَيُضِلُّ اللهُ مَنْ يَشَاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ» پس انبیاء آمدند چه کنند؟
Podcast: Play in new window | Download
بخشی از پادکست:
گفت {یک ذرّه از پولی که یزید به من بدهد برای من مهمتر از تو و شفاعت پدرت و شفاعت پدربزرگت است}.حالا شما بگویید که آیا این رسول در کار رسالت موفق شده است؟ اینها دانه درشتهای اصحابش بودند، البته اینها پایینتر بودند ها! بالاتر از آنها هم بودند که اینها زیر بیرق آنها بودند.
شفاعت جدش را اصلاً قبول ندارد، چون آنطرف مرز را باور ندارد! پیغمبر آمد این همه زحمت کشید گفت بهشت و جهنم هست، یک یزیدی پیدا شد و به همهٔ این وعدهها تغوّط کرد! با یک کیسه زر و با یک وعده عمارت رِی همه چیز برملا شد.
گفت {اگر به ناچار باید مرا بکُشید به من آب بدهید}. باز این هم برای ثبت در تاریخ است والا حسین در شرایط احتضار و جان کندن بود آب را میخواست چه کند؟
Podcast: Play in new window | Download