از مجموعه تحریم سخن
آدمکش و سلاخ شده، این الله
فقر است ز تختش، بنگر بسم الله
درد است ز این خدا که ریزد به دل ما
رنج است و غم و غصه که آمد به بَر ما
حیفِ آن تکبیر و تهلیل و ثنا
گفته بودم روز و شب، بی انتها
➖اینکه میگویند «زندان ندامتگاه است و آدم از گذشتهاش پشیمان میشود» من آنجا پشیمان شدم که چرا بهترین ایام عمرم را صرف تبلیغ الله کردم، هم خودم گمراه بودم و هم مردم را به گمراهی کشاندم.
در درون این بدن غم خانهایست
روز و شب اندر خزان و شعلهایست
➖قلبها شکسته، جگرها سوخته، سینهها آتش گرفته! وقتی میگویند که جمعیت کثیری از مردم در فقر مطلق هستند، وقتی پای سفره مینشینی غذا میخوری یادت باشد که یک عده هستند که نان خالی هم نمیتوانند بخرند، وقتی شب در بستر میروی یادت باشد یک عده زیادی هستند که به خاطر نداشتن اجارهخانه زمینگیر شدند، وقتی قرص تقویتی میخوری یادت باشد که بعضیها هستند قرص اصلی دردشان را هم ندارند بخرند. تو غیرت داری ولی خدا ندارد، تو همنوع خودت را درک میکنی، من میدانم، تو وجدانت بیدار است.
Podcast: Play in new window | Download