وقتی که خدای خیالی بر محوریّت خلقت حاکم است!

«اللهُ اَحَقُّ اَنْ يُسْتَحْيَا مِنْهُ مِنْ النَّاسِ»، می‌گوید از همدیگر شرم دارید؟ حیا دارید؟ از خدا بیشتر باید خجالت بکشید! یعنی در حقیقت باید از خدا خجالت بکشید، او اصل است و مردم فرع هستند. خب در چه چیزی خجالت بکشند؟ در گناهانی که می‌کنند؟ در معاینات و تحقیقات ظهوری و در الهیات نوری ثابت شد که بشر به اختیار خود گناه نمی‌کند، با قواعدی که اسناد و مدارک آن در دایرةالمعارف هست. خب حالا وقتی که گناه نیست و اختیاری نیست برای چه آدم از خدا خجالت بکشد؟ نکند آن کسی که فقیر است و نان ندارد باید از خدا خجالت بکشد و نق نزند؟ ها؟ نکند آن کسی که مریض است نباید به خدا چیزی بگوید؟ نگوید خدایا تو گفتی «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ»؟ بعد خود خدا حیا نمی‌کند از اینکه خلاف وعده‌های خودش عمل می‌کند؟ نه، برای چه حیا کند! «اِنَّ اللهَ لَا يَسْتَحْيِي» خدا اصلاً حیا ندارد. چرا؟ چون حیا مخلوق است و خدا خالق است، برای چه خجالت بکشد؟ از چه کسی؟ از یک مشت ذرات خاک که تازه سرزمین‌شان که کره زمین است و آن هم در برابر کلّ هستی یک ذرّه خاک است! حالا خدا باید از چه کسی خجالت بکشد؟ باید پدر آدم را دربیاورد یا نه؟

📚منبع تدریس: کتاب صحیح بخاری جلد اول صفحه ٢٢٧ کتاب غسل
مدت زمان:4:13

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x