📎 از مجموعه تحریم سخن
نان و آب مردم ما خاک شد
اختیار و انتخابش زار شد
داد و قال است ز این ملت بیچارهٔ ما
آفت جان شده این مذهب ما
ای که شافی بودهای، رحماَت کجا؟
بر فقیران صاحبی، نانت کجا؟
ای ضعیفان را بگفتی حافظم
خود بکُشتی جمله را من شاهدم
➖ «من» یعنی تاریخ! به نصّ آیات مختلف گفت «من شما را حفظ میکنم» اما خودش اسباب و ابزار قتل را فراهم کرد.
این عزاداران خشم بی دلیل
خلقِ الله است چون آمد علیل
➖ امروز بر همه مشخص شد که این الله یک موجود علیل و ناتوان است که از زور ناتوانیاش زورش را به رعیّت بدبخت میرساند.
اینک این آدم نگر نیزاری است
از بد ايام، او پر زاری است
عزت این ملت بیچاره را
بُردهای در قبر و یک آواره را
داستان این خدایم را نگر رسوایی است
داد و قالم بر هوا، اشکم به رخ یلدایی است
خفهام کرده خدا زين نیِ نیزار عزا
شب تارم شده روزم، وعدههایش چو ادا
➖ تمام ادا و اطوار دینی بود،
ای هوار از ظلم این اعدل نما
➖ ببین نمایش عدل است!
میکِشد هر دم مرا بر نیزهای قاتل نما
➖ عدلش وسیلهٔ قتل مردم را فراهم کرده، به هر وسیلهای؛ یا ناامنی است یا فقر است یا بیماری است.
این ستمها از سويت آيد مدام
➖ خدا چه کارنامهٔ درخشانی دارد.
بندگان را میزنی بی جُرم و ناید این صدام
Podcast: Play in new window | Download