ای خدای بمب و موشک، هسته‌ای

حال و هوای ما چرا خرابه؟
داد و فغان ما که بی‌ جوابه؟

ایران به جهان، مفتضح آمد
چون کرب و بلا بود و شرر، یکسره آمد

بمب و موشک آمده سر وقت ما
جای آب و نان شده ارزاق ما

خرابه‌های وطن، کجا شود اصلاح
که خدایت شده زده جهان به قباح

ناله‌های این بشر، سوزاندنی‌ست
دل، کباب آمد ز بس غم گستری‌ست

شب و روزم فنای ظلمت آمد
که عمر نازنین، در حسرت آمد

شرایط زندگی، برابر مردگی
زحمت خلق ایران، نتیجهٔ بردگی

امیدِ این آدمت، نقش زمین آمده
فزون شده کفر او، سر به هوا آمده

سیه روزی شده این خلق بدتر
ز این دارالبلاء شوم پر از شر

واماندهٔ این عصر خرابیم
درماندهٔ سوءِ این قضاییم

ای خدای بمب و موشک، هسته‌ای
کی به داد ملت مظلوم ما، پس می‌رسی

فراوردهٔ این خدایت چه بوده؟
به کُشتن، زدن، له نمودن، که بوده

ای خداوند عذاب این بشر
تا کجا می‌رفت این ظلم شرر

روزی این ملت ما موشک است
گرانی و فقر و غم و ناله است

ای اشک ببار بر جبینم
تا سیل شود به این رهینم

کرب و بلای عراق، نگر به ایران شده
عزای ملت ما، از این خدایش شده

حرم در حرم، موشک آمد پدید
ز الطاف الله، خشمی بیامد شدید

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x