دسته: ترک معادلات تکراری

حرف زدن انسان ممنوع است!

چقدر قفس تنگ است چقدر آتش گسترده است که بشر نمی‌تواند حرفی مستقل داشته باشد از دین، چون این دین است دیگر،
➖«امر به معروف و نهی از منکر» دو ستون از فروع دین است
➖«ذکر خدا» هم که اصل توحید است.
ذکر خدا را گفت که «آه، آخ، وای، دردم می‌آید، سوختم»، در اسناد داشتیم که اینها هم یعنی خدا را صدا می‌زند، مرجع ناله‌های بشر خداست. خب اینجا می‌گوید که اینها به ضرر انسان است یعنی امر به معروف و نهی از منکر و ذکر خدا به سود اوست. این چه سودی دارد؟ این مردم همه‌اش دارند ناله می‌کنند، چرا جواب نمی‌آید؟ پاسخگوی این ملت کیست؟ جوابگوی این همه درد و رنج ایرانی کیست؟ آیا خداست؟ خدا کجاست؟

ادامه مطلب

گردن مردم را قطع می‌کند به خاطر نگفتن «لَا اِلَه اِلَّا الله»، این دستور شیطان است یا دستور جبرائیل است؟

همهٔ انبیاء فهمیدند که سرشان کلاه رفته، وحی یعنی الهام، الهامی که به همه می‌شود؛ «فَاَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (۸ شمس)» قرآن می‌گوید ما به همه وحی نازل می‌کنیم، به همه الهام می‌کنیم؛ همه مردم پیامبر هستند و به همه مردم وحی نازل می‌شود. ول معطلی!
گردن مردم را قطع می‌کند به خاطر نگفتن «لَا اِلَه اِلَّا الله»، این دستور شیطان است یا دستور جبرائیل است؟ پیغمبر گیج می‌شود، برای همین روزی هفتاد بار در هر نشست و برخاست استغفار می‌کند، توبه می‌کند از اینکه ادغام شده امواج الهامی به او از همه چیز؛ جن، شیطان، مَلَک، مستقیم خدا، انسان. چطوری تشخیص بدهد؟

مدت زمان: 5:14
منبع:کتاب بحارالانوار جلد ۱۸ صفحه ۲۵۶، از امام صادق

حورالعین مگر میوه است که چیده شود؟

چقدر نازنین هستند، نکند اینها را کنار بگذارید، حتی قرآن به درد ما می‌خورد برای افشاگری دین، کلام رسول الله و کلام ائمه را باید بوسید و روی سر گذاشت، به خاطر اینکه اینها بودند ما را از خواب بیدار کردند، اگر ما از طریق اینها حرکت نکنیم کجا می‌توانیم بفهمیم که این دین ناکارآمد و ناقص است؟ البته کسی که دین را قبول ندارد باید بحث عقلانی با او بکنی که آن هم خیلی واضح است، از تاریخ برایش بگو، از زندگی انسان‌ها برایش بگو، از مشکلات بشر بگو، همهٔ اینها استدلالات جبر مطلق است.

«عَنْ اَبِي عَبْدِ الله قَالَ: اِنَّ فِي اَلْجَنَّةِ نَهَراً حَافَتَاهُ حُورٌ نَابِتَاتٌ فَاِذَا مَرَّ اَلْمُؤْمِنُ بِاِحْدَاهُنَّ فَاَعْجَبَتْهُ اِقْتَلَعَهَا فَاَنْبَتَ الله مَكَانَهَا» امام صادق فرمود: در بهشت نهری است که در دو قسمت آن ز روئیده می‌شود، (حورالعین مثل قارچ است می‌زند بالا) و هر گاه مؤمن از یکی از آنها عبور کند و آن را بپسندد او را می‌چیند.

تو را به خدا انشائات دینی را ببین! حورالعین که ظاهراً به یک قیافه انسان است دیگر، بهشتی‌ها که با نور آمیزش نمی‌کنند، با انسانی که خلقت اولیه‌اش نور بوده به نام حورالعین آمیزش می‌کند، طبق اسناد دینی. از خاک بیرون می‌زند و بعد هم مؤمن رد می‌شود آن که خیلی خوشگل‌تر است را سوا می‌کند و می‌چیند.

«و هرگاه مومن از یکی از آنها عبور کند و آن را بپسندد او را می‌چیند و در آن هنگام خداوند به جای آن یکی دیگر را می‌رویاند». عجب قصه‌ای، عجب داستانی است! خیلی بدبخت هستیم که اسیر چنین دینی هستیم، خیلی بیچاره هستیم!

مدت زمان: 4:14
منبع:کتاب کافی از کلینی جلد ۸ صفحه ۲۳١، کتاب تفسیر القمی از قمی جلد ۲ صفحه ۸۲، کتاب مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول جلد ۲۶ صفحه ۱۶٧، کتاب بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار جلد ۸ صفحه ۱۶۲، از امام صادق

 

شریعتمدارانی که رو در روی امام مهدی قرار می‌گیرند.

تمام اسناد و مدارک شیعه است، وقتی که با یک متشرع بحث می‌کنی نگو بروجردی می‌گوید! بروجردی کیست؟ بگو که ائمه فرمودند، این اسناد و مدارک است.

«هنگامی که قائم از کربلا به سمت نجف اشرف خارج می‌شود و مردم در اطراف او هستند، بین کربلا و نجف شانزده هزار فقیه را می‌کُشد». متوجه می‌شوی؟ تو برای محاجه متوجه می‌شوی؟ آن شیعهٔ کله پوک می‌فهمد که چه می‌گوید؟

از رسول الله است به نقل از امام صادق: «هنگامی که قائم از کربلا به سمت نجف می‌رود و مردم در اطراف او هستند، بین کربلا و نجف شانزده هزار فقیه را می‌کُشد». این سند خیلی عظمت دارد. ببین کشور شیعه نشین؛ عراق، بین کربلا و نجف محل راهپیمایی اربعین، شانزده هزار فقیه را یعنی مجموعهٔ حوزهٔ علمیهٔ نجف را می‌کُشد.

دلم می‌خواهد بروم در خیابان داد بزنم این اسناد را بگویم، ولی چه فایده؟ شیعه جماعت خوابیده‌اند! خفته در اسناد و مدارکی که به کسی لطمه نمی‌خورد، به کسی اشاره نمی‌کند، آنها را جمع کردند.
اسناد را دقت کنید، که سه تا سند از معصومین است از کتب اهل سنّت نیست‌.

«بین کربلا و نجف شانزده هزار فقیه را می‌کُشد، پس منافقینی که اطرافش هستند می‌گویند او فرزند فاطمه نیست». خیلی جالب است، همان مارکی که به من و تو می‌زنند و می‌گویند اینها بی‌ دین هستند. می‌گویند که اصلاً او سید نیست، او فرزند پیغمبر نیست، او امام مهدی نیست، «می‌گویند که او از فرزندان فاطمه نیست اگر بود به آنها رحم می‌کرد»، اگر امام دوازدهم بود فقها را نمی‌کشت. حالا ببین فقها چه به سر دین آورده‌اند که امام مهدی وقتی می‌آید شانزده هزار فقیه را می‌کُشد. خیلی زیاد است، خیلی زیاد است!

این اسناد و مدارک لذت دارد و خفّت دارد برای شیعه‌ای که از این اسناد و مدارک بیزار است، مشمئز است. ای زنده باد امام باقر و امام صادق و امیرالمؤمنین که فرمودند: «اسناد و مدارک واقعی اسلام صعب مستصعب است، خشن است و مشمئز است».

«فاِذا خَرَجَ الْقائم مِنْ کَرْبَلاء وَ اَرادَ النَّجَفَ وَ النّاسَ حَولَهُ قَتَلَ بَیْنَ الکَربلاءِ وَ النَّجَفَ سِتَّةَ عَشَرَ اَلْفَ فَقیهٍ فَیَقُولُ الَّذینَ حَوْلَهُ مِنَ المُنافِقِینَ اِنَّهُ لِیْسَ مِنْ وُلْدِ فاطِمَة وَ اِلَّا لَرَحِمَهُم»، منافقین چه کسانی هستند؟ همین شیعیان. سند چیست؟ چرا تهمت می‌زنی؟ چرا اهانت می‌کنی؟ سند؟ امام صادق گفت، یادت هست؟ من این را ده بار تکرار کردم ولی هر بار تازگی دارد چون هر بار به یک سندی می‌زنیم. امام صادق فرمود «تنها پایتخت و پاتوق شیعیان ما کوفه است و آنها هم فقط شیعه واقعی بیست و پنج نفر وجود دارد»، الباقی آن کیش، الباقی آن دشمن اهل بیت است.

شما خیال می‌کنید قتلهٔ ابی عبدالله از شام آمدند؟ از طرف یزید آمدند؟ ابداً! اهالی کوفه بودند، شیعیان علی ابن ابیطالب بودند، همان‌هایی بودند که به ابی عبدالله نامه نوشتند که بیا شمشیرهای ما به سوی دمشق آماده است، تو بیا رهبری کن، بیا سرپرستی کن، بیا تولیت کن.

یک پرده برداری‌هایی از دین می‌شود که مو بر تن آدم عاقلی که از می غیبت ننوشیده راست می‌شود. آی بنازم قرآن را، این اکثریت مردم را چه می‌گوید؟ می‌گوید:
➖«لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا (۱۷۹ اعراف)» زنده‌اند راه می‌روند ولی قلب ندارند، قلبشان مرده.
➖«وَ لَهُمْ اَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا» چشم دارند ولی کور هستند.
➖«وَ لَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا» گوش دارند کر هستند.
➖«اُولَئِكَ كَالْاَنْعَامِ»، آخی جگرم خنک شد! این اکثریت قاطع  و مسلمین را می‌گوید، همین‌هایی که تا شما بحث می‌کنی از مباحث خود اهل بیت که در اوراق تاریخ پنهان شده، به تو می‌گویند کافر، بی‌ دین، اینها حیوان هستند، «بَلْ هُمْ اَضَلُّ» بلکه زنده باد حیوان، چون حیوان که تعهدی ندارد به دین، ولی اینها هستند که اسم دین را یدک می‌کشند.

چه می‌خواهی بگویی ای متشرع؟ چه داری بگویی؟ با این اخبار و احادیث و روایات پرچم اهل بیت بالاست، حالا تو برو به خاطر دنیای خودت در آن احادیث و روایات اکثریت سایه بگیر، شنا بکن، ولی کسانی هستند که نمی‌خواهند کلاه دین بر سرشان باشد و کلاه را پرت می‌کنند بیرون، آنها منتظرین مخلص هستند، آنها مستضعفین مضطرین مضطربین مغرومین و محرومین هستند، آنها شما هستید، آنها من هستم!

مدت زمان: 9:12
منبع:کتاب مجمع النورین صفحه ۳۴۵، کتاب بیان الائمه للوقائع الغریبه و الاسرار العجیبه صفحه ۱۶۸ جلد ۳، کتاب سبیل المومنین الی طریق المعصومین صفحه ۱۸۷

زمانیکه فرمانروایان ستمگر و وزرای فاسق و قاضی‌های خیانتکار و فقهای دروغگو در رأس امور هستند.

 

از پیامبر روایت شده که در آخرالزمان، فرمانروایان ستمگر و وزرای فاسق و قاضی‌های خیانتکار و فقهای دروغگو در کار هستند، پس کسی که در زمان حکومت آنها باشد اصلاً نباید مأمور امور مالیاتی و مأمور در امور اداری و حکومتی و مأمور نظامی و انتظامی آنها باشد.

📚 کتاب الصحیح من سیرة النبی جلد ۲۵ صفحه ۲۰۴، کتاب معجم الصغیر جلد ۱ صفحه ۲۰۴، کتاب معجم الاوسط جلد ۴ صفحه ۲۷۷، کتاب معجم الکبیر جلد ۹ صفحه ۲۹۹، کتاب مجمع الزوائد جلد ۵ صفحه ۲۴۰، کتاب مستند ابی یعلی جلد ۲ صفحه ۳۶۲، کتاب صحیح ابن حبان جلد ۱۰ صفحه ۴۴۶، کتاب موارد الظمآن جلد ۵ صفحه ۱۲۷، کتاب العهود المحمدیه صفحه ۷۹۴، کتاب کنز العمال جلد ۶ صفحه ۷۷، کتاب سبل الهدی و الرشاد جلد ۱۰ صفحه ۱۳۸، کتاب تاریخ بغداد جلد ۱۲ صفحه ۶۳ است.

مدت زمان: 4:07

آیا منجی و مصلح، می‌تواند عذاب اکبر باشد؟

هزار و خُرده‌ای سال مردم منتظر هستند تا مصلح و منجی بیاید مستضعفین و مضطرین و مضطربین و محرومین و مغرمین را نوازش کند، پیامبر که با شمشیر، مردم را مسلمان کرد «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» بود، قرآن می‌گوید «وَ مَا اَرسَلنَاکَ اِلَّا رَحمَةً للعَالَمیِن (انبیاء ۱۰۷)». آن وقت چطور فرزندش که این همه با آب و تاب، این همه احادیث و روایات و آیات در تأویلش آمده، «مهدی عذاب بزرگ خداست!»

🔶 چه بگویم؟ تو چه می‌خواهی بگویی؟ باهم آن مثال را بخوانیم:

خانه از پای بست ویران است
خواجه در فکر نقش ایوان است

وای بر ما که یک عمر مؤذن چه کسانی بودیم، مبلّغ چه کسانی بودیم! آن وقت می‌گویند چرا مواضعت را عوض کردی؟ آخر خاک بر سرت، حیف از خاک، وقتی سند اینطوری ما را از خواب بیدار می‌کند تو چه داری می‌گویی؟

آن وقت می‌گویند چرا چند تا بیماری داری؟ خب اینها را آدم می‌بیند، گذشته را می‌بیند، من مبلّغ این مسیر بودم، الان نوارهایی که مربوط به سی و پنج سال فریاد زدن من بود هنوز آن نوارهای کاست هست، آن وقت طرف که شیعهٔ بدبخت بیچاره است به من می‌گوید که من آن موقع مواضع تو را قبول داشتم، نه الان را! بله دیگر الان خیلی تلخ است، برای من تلخ است وای به حال برای او، برای من که عمرم را صرف کردم، سر هیچ و پوچ جوانی‌ام را دادم، الان تمام اعضا و جوارح من نابود است، بعد می‌گویند چرا معالجه نمی‌کنی؟ برای چه معالجه کنم؟ بقول امیرالمؤمنین من به استقبال مرگ می‌روم!

مدت زمان: ۹:۳۹
منبع: کتاب تأویل الایات صفحه ۴۳۷، کتاب بحارالانوار جلد ۵۱ صفحه ۶۹، کتاب اثبات الهداه جلد ۵ صفحه ۱۹۰، کتاب تفسیر برهان جلد ۴ صفحه ۴۰۰، کتاب تفسیر کنزالدقائق جلد ۱۰ صفحه ۳۰۳

 

وقتی که کشتار تمام می‌شود رحمت می‌بارد!

 

➖در طول این هزار و خُرده‌ای سال این اسناد دینی را یا ندیدند کور هستند
➖یا با منافعشان معارض است
➖یا می‌ترسند
یکی از این سه تا!

♦️من منافع ندارم، خودم هستم و یک ساک، ترس هم ندارم، می‌دانم در چه راهی وارد شدم، می‌دانم کسی که این افشاگری‌ها را می‌کند آخرش یا ترور است یا اعدام است، خودم می‌دانم!

مدت زمان:9:12
منبع: کتاب الغیبه از نعمانی صفحه ۱۶۴، کتاب الامام المهدی فی القرآن و السنّه صفحه ۳۴۳، کتاب معجم موضوعی احادیث امام مهدی صفحه ۷۵۹

اصلاً سر تا پای ادیان دارای بافت کلاهبرداری و دروغ است!

می‌گوید شک نکن! می‌شود آخر؟ می‌شود امامی که دیده نمی‌شود، حرفش شنیده نمی‌شود، اسم و عنوانش را نباید گفت، کسی او را نمی‌بیند که بگوید دیده‌ام، باید دهانش را گِل گرفت.

«لَا تَشُكَّنَّ» شک نکن! ابراهیم با آن عظمتش شک کرد، «رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ قَالَ أَ وَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَىٰ وَلکِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِ (٢۶٠ بقره)»، ابراهیم خلیل الرحمان بُت شکن معروف تاریخ ادیان، شک و تردید می‌کند، می‌گوید خدایا قیامتی که می‌گویی کجاست؟ نشان بده! بعد داستان درست می‌کنند که چهار تا پرنده را بگیر بکُش و گوشت‌هایشان را باهم قاطی کن، بعد خدا هر کدام را زنده می‌کند سوای از بدن دیگری! این چیست؟ آخر چه شد؟

اولاً این را چه کسی دیده؟ آیا ابراهیم دیده؟ ابراهیم دروغگو نیست، نه! خب ابراهیم به چه کسی گفته است؟ ابراهیم که «کَانَ اُمَّةً واحدةً»، ابراهیم مرید و پیرو نداشت. ابراهیم به چه کسی گفته، که آن شخص به تاریخ انتقال داده و به ادیان منتقل کرده است؟ به چه کسی گفته است؟

اصلاً سر تا پای ادیان دارای بافت کلاهبرداری و دروغ است! ببین دیگر من دارم از خود ائمه حرف می‌زنم، از دیانت صحبت می‌کنم، مستدرک من مذهب است، آیا می‌تواند کسی بگوید خفه شو؟ آیا به من کسی می‌تواند بگوید؟ متشرع می‌تواند بگوید؟ «خفه شو» یعنی به ائمه گفتی دهانتان را ببندید. چندین هزار سند از مستندات دینی درآوردم و در کتاب دایرةالمعارف ظهور جمع کردم، تمام از اهل بیت، قرآن و حدیث قدسی است.

«لَا تَشُكَّنَّ»، با توبیخ گفته؛ «شک نکنی ها!» شک نکنی به چه؟ که من نیستم؟ خب آخر چطوری شک نکنند؟ مگر با چراغانی، غذا دادن، جشن گرفتن، مسجد درست کردن به نام ایشان، اینها می‌تواند شک مردم را برطرف کند؟ مردم باید ببینند، مکتب ما مکتب ابراهیمی است.

قرآن می‌گوید این مذهب و این دین مربوط به ابراهیم است، کتاب را بخوانید! ابراهيم، بزرگ انبیاء است، پدر انبیاء است، ابراهیم می‌گوید «أَرِنِي»، آیا شیعه حق ندارد به حجة ابن الحسن العسکری بگوید «أَرِنِي»؟

او به خدا گفته، شیعه به نایب خدا نمی‌تواند بگوید «أَرِنِي»؟

مباحث خیلی سنگین است، خدا را شکر کنید که کلاه دین از سرتان برداشته شد. خداوند همهٔ دین باوران را از خواب غفلت بیدار کند‌ و همه بدانند که پشت پرده خبری نیست!

مدت زمان:6:06
منبع:کتاب اصول کافی جلد ۱ صفحه ۵۱۷- ۵۱۸، کتاب الحجة باب مولد الصاحب ۱۲۵ حدیث ۴، از کلمات امام دوازدهم

عصیان عمدی امام!

خوب توجه کن، آن که برای سوژه‌گیری می‌آید گوش کند این کلام امام است، منتها من جرأت می‌کنم بگویم چون از همهٔ خانه‌های جدول زندگی رد شدم و الان آمدم روی خانهٔ مرگ ایستادم و هیچ نیازی هم به مردم ندارم، نه می‌خواهم رهبر بشوم، نه می‌خواهم مرجع بشوم، نه می‌خواهم رئیس جمهور بشوم، نه می‌خواهم به مجلس بروم، دورم را زده‌ام و همه جا را گشته‌ام، لشکر هم داشتم، به تو گفتم که بیست سال قبل چه خبر بود. الان آمده‌ام ته خانه نشسته‌ام و دارم این زیرخاکی‌های دینی را درمی‌آورم برای خودم و برای تو که می‌پذیری، آن کسی هم که دشمن است با زین‌العابدین دشمنی کند، چون من که نگفتم، از صحیفهٔ کاملهٔ سجادیه است، برو! از مال دنیا هم تهی هستم، هر کس چیزی به من بدهد رد می‌کنم. بچه‌هایم از بی‌ کسی به خانهٔ من آمده‌اند و به من پناهنده شده‌اند. یک بچه‌ام که کار می‌کند و یک شرکت کوچولو موچولو دارد آنقدر شرکتش بازدهی ندارد که فقط به اندازهٔ اجارهٔ آن محل درمی‌آید و حقوق کارمندانش، همین! اگر داشت یک ماشین سواری زیر پایش بود مال خودش، اگر داشت با این دخترش اینجا در این جای تنگ پیش من زندگی نمی‌کرد، او سر سفرهٔ من نشسته، نه اینکه او کمک من کند.

♦️ما کالبدشکافی لغات و کلمات ائمه را داریم.
«اَنَا اَلَّذِي عَصَاكَ مُتَعَمِّداً» من کسی هستم که به عمد تو را نافرمانی کردم. چه کسی می‌گوید؟ زین‌العابدین، سید الساجدین، پدر بیست و هفتم من!

♦️خب چطور عصمت اینقدر محکم شده است؟ از طرف خود ائمه عصمت را قبول ندارند، ولی بادمجان دور قاب‌چین‌ها برای اینکه از امام سجاد یک نانی دربیاورند اینقدر مهم جلوه می‌دهند، مهم‌ هستند بله، معلمین ما هستند، اساتید حوزهٔ انتظار هستند، در همین حد!

♦️ببین چقدر واضح توضیح می‌دهد، اصلاً احتیاج به معنا کردن ندارد؛ «اَنَا اَلَّذِي عَصَاكَ» من کسی هستم که عصیان کردم بر تو، «مُتَعَمِّداً» اشتباه نشده، عمداً شمشیر روی تو کشیدم. «مُتَعَمِّداً»! ها! می‌گوید من صحیفهٔ سجادیه را از اول تا آخرش خوانده‌ام چرا اینها را متوجه نشدم؟ بله، نگاه فرق می‌کند! نگاه من تا بیست سال قبل با الان فرق می‌کند، آن موقع نگاه دینی داشتم بر اساس اینکه مبلّغ دین بودم، محقق دین بودم، منادی دین بودم، فریادگر دین بودم، به زندان که رفتم از برکت این حکومت، تازه متوجه شدم که راه را اشتباه رفتم، «اَنَا اَلَّذِي عَصَاكَ مُتَعَمِّداً»!

مدت زمان:3:59
منبع:کتاب صحیفه سجادیه

هشدار به شیعیان در باب قرآن!

رسول خدا می‌گوید که «ای مردم، قرآن شما را آگاه کرد که امامان پس از علی نسل او هستند». کجا قرآن اعلام کرده است؟ به وضوح باید بگوید، اگرنه به اشاره بگوید، خب اسم یزید هم در قرآن آمده؛ «وَ لَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ اِلَّا خَسَاراً (۸۲ اسرا)».

همان طوری که اهل سنّت می‌گویند اسم علی که در چند جا آمده به علی ابن ابیطالب ربطی ندارد بلکه به علی اعلی مرتبط است؛ «وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ (۴ شوری)» یا «هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ (۳۰ لقمان )».

پس در قرآن نام اینها بوده و حذف شده، وقتی که حذف کنند چه یک آیه، چه صد آیه، چه هزار آیه، دیگر این کتاب به درد نمی‌خورد. شیعیان جواب بدهند! قرآنی که در منازلشان دارند رسول خدا در خطبهٔ غدیر رد کرده، می‌گوید «اَلْقُرْآنُ» این است قرآنی که ما می‌گوییم، الف و لام تأکید و تشدید است.

«اَلْقُرْآنُ يُعَرِّفُكُمْ اَنَّ اَلْاَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ» در تعریف علی است؛ «ائمهٔ بعد از این (یعنی علی که سر دست بلندش کرده)». خب وقتی که در کتاب نیست چگونه شما اعتماد می‌کنید به کتابی که یک آیه یا صد آیه یا هزار آیه از آن حذف شده است؟ چرا به دنبال قرآن واقعی نمی‌روید؟ آیا از اهل سنّت می‌ترسید؟ برای همین است، می‌ترسید! همان طور که ائمه از حکّام می‌ترسیدند، در اقلیت بودن همین است دیگر، با تقیه زندگی کردن همین است، با تقیه بخواهی خدا را بپرستی می‌شود:

شیر بی‌ یال و دم و اِشکم که دید
این چنین شیری خدا کی آفرید

ولی شیعه جماعت اکثرشان عادت کردند به همین مسیری که از گذشته به آنها رسیده است، همین نمازی بخوان و قرآنی بخوان، تمام شد، جای من وسط بهشت است. برایشان اسرار باز نشده، گذشتگان اسرار را باز نکردند به خاطر اینکه آنها هم سر سفره‌ای نشستند که گذشتگان آنها هم باز نکردند!

مدت زمان:4:52
منبع:کتاب الاِحْتِجاجُ عَلی اَهْلِ اللّجاج جلد ۱ صفحه ۶۵، از رسول خدا