برچسب: ایران

کشت و کشتارست از الله ما

از مجموعه تحریم سخن

کشت و کشتارست از الله ما
دین و مذهب هم شده علاف ما

➖خیری که به مردم می‌رسد از الله در همهٔ ممالک اسلامی جنگ است و قحطی و بی‌ پولی و بیماری و بدبختی و بیچارگی! من تعجب می‌کنم که اسم این امت، «امت مرحومه» گذاشته شده یعنی چه؟ غیر از نمک رو زخم پاشیدن مردم پیرو خاتم النّبیین است؟ جبرائیل گفت «اینها هم مرحومه هستند» یعنی مورد رحم قرار گرفتند یعنی رحمت دارند، رحمتی که امام صادق می‌گوید وجود ندارد! ولی نگاه که می‌کنی برعکس شده؛ امت محرومه شده به جای مرحومه!

➖یک طوری ادیان و مذاهب این خدا را نشان می‌دهند که انگار دمِ درب آماده است تا درب را می‌زنی درب را باز می‌کند، درب اجابت منظورم است، این «ادْعُونِي اَسْتَجِبْ لَكُمْ (۶۰ غافر)» مشت خدا را باز کرد، بعد متشرع می‌آید برای اینکه نان و آب خودش قطع نشود می‌گوید نه «بِشَرْطِهَا وَ شُرُوطِهَا»! خب اینها را جبرائیل خودش نمی‌توانست بیاورد در این آیه جا بدهد؟

آرامش ما فدای دین شد
این زندگی خاک شده، محور کین شد

دنیا به کام قدَرهای ظلم و کین
آمد به این ملل خون جگر ببین

سفره‌ام از هر غذایی، خالی است
بس که خواندم این خدا را، آب هم در جرعه است

➖این همه آب آمده سدها باید لبریز بشود، باز هم آمار می‌دهند که سدها به استانداردش نرسیده است.

پول ندارد فقیر تا که کند زندگی
جمله اسیران عصر، آمده‌اند بردگی

تمام زندگی گردیده حسرت

از مجموعه تحریم سخن

گفتم که حال من نیست جز درد و واژگونی
گفتا که مطلق آمد این سرنوشتِ ناری

انرژی می‌دهد این حال بنده
که منفی گشته آثارش به خنده

➖ایرادی که به من می‌گیرند، می‌گویند تو انرژی منفی می‌دهی. من انرژی منفی می‌دهم یا فقر یا طلاق یا اعتیاد یا سوءظن یا دروغ یا تهمت یا کلاهبرداری؟ اینها را نمی‌بینند، بعد من که اینها را توضیح می‌دهم می‌گوید انرژی بد است. خیلی جالب است ها، اصلش را نمی‌بینند فرعش را می‌بینند، خودش را نمی‌بینند سایه‌اش را می‌بینند!

➖باید به اینها خندید، اینها دقیقاً از می گمراهی غیبت چنان نوشیده‌اند تا خرخره بقول لات‌ها، حالیشان نیست. همین ترانه بگذار برقصد بسش است، دیگر حالا تقدیر چه پدری از او درآورده، آن مهم نیست، مواد می‌کشد که نفهمد. مگر می‌شود؟ حقیقت را که نمی‌شود کتمان کرد، یک ساعت، دو ساعت بخند، جوک بگو، برقص، مواد بکش، شراب بخور،  بقیه‌اش چه؟ زندگی خشن است آقا! زندگی خیلی سخت است و با این چیزها درست نمی‌شود، اصلاً بنیاد زندگی را هم می‌کَند!

تمام زندگی گردیده حسرت
ز این بار غمِ انسانِ خالی گشته وحدت

نوروز که آمده به بازار
در خون بنموده این جگر، زار

ما همه اندر خم و پیچ چنین عصر سگیم
حلقه‌های دارمان افتاده بر این گردنیم

صدایت کند این بشر، کشته‌ات
ندایت نماید که او خفته در برزخت

افتاده به گرداب بلا کشتی ایران

از مجموعه تحریم سخن

افتاده به گرداب بلا کشتی ایران
از سوی خدای غضبم رشته به انبان

➖خدا پدر این ملت را درآورده و به خاک سیاه نشانده، امان از الله!

پرچم اسلام در خون شد عیان
از وفور خشم الله است کی گردد بیان

➖جامعهٔ اسلامی در جهان، همه مبتلا به جنگ و خونریزی هستند، همه‌اش هم از عنایات الله است.

این ملت ما آب ندارد که بنوشد به سهولت
این سفره که چیده به اتاقش، بنگر آمده زحمت

این همه فریادهای بی‌ ثمر
آمده از قلب انسان، پُر ضرر

کسب و کار مل‍ت مستضعفت
چون بیابان گشته در اوج نقاهت دفترت

لک لک‌های شهر ما افسرده‌اند
طوطیان باغ غیبت، جملگی هم مرده‌اند

تخم‌های لک‌ لکان ما همه بشکسته است
بلبلان خوش‌نواز خانه‌ها، مقتوله است

آب و نانی که بدادی بشرت
همه خونابه شده از غضبت

➖دیگر مصداق قدیمی نیست که می‌گوید «نان را می‌زنم در خون می‌خورم، یک چشمم اشک است یک چشمم خون است»، الان چیزی که در مملکت رایج است، تو خودت هستی.

مستراح ما شده نیزار خون
کی شود راحت بشر از این جنون

➖چند وقت پیش دیدم یکی از مسئولین گفته بود که «نصفی از اهالی تهران قرص اعصاب می‌خورند»، خیلی حرف است! نصفی از اهالی تهران قرص خواب می‌خورند! ای وای، ای وای، ای وای، شرم بر ما باد که عمری مبلّغ این خدا بودیم!

در خاورِ میانه، آتش کشد زبانه

از مجموعه تحریم سخن

در خاورِ میانه، آتش کشد زبانه
خلق گرفتار بین، ناله شده کمانه

هیهات که این خانهٔ ما تار گرفته
بر سفرهٔ ما جای غذا، نار گرفته

لخت‌تر از لخت شده این بشر
سفره و جیبش به خرابی ز شر
➖عریان کامل، وقتی که این مثلثِ «ثروت، سلامت و امنیت» را ندارد لخت است.

ترس و لرز است به جان همهٔ اهل زمان
گاه درد است و گهی جنگ و دگر فقر عیان

ای شرع و مناسکت چو عقرب آمد
از فتنهٔ دین، ناله ز نیزار آمد

سلّول وجودم چو بگفتا که علیلی
سلّول منازل، همه پر شد ز مماتی
➖سلول‌های وجودمان تماماً حکایت از بیماری دارد؛ بیماری روحی و جسمی.
➖«سلول منازل»؛ به یک جای کوچک می‌گویند سلول، زندان انفرادی اسمش سلول است، خانهٔ همه ما برای همه ما شده سلول

دربه دران را بگو دردسرت می‌رود
روزشمار بدت با حرجت می‌رود

اکرام کن این ملت مظلوم، هواخواه تو بوده

از مجموعه تحریم سخن

اکرام کن این ملت مظلوم، هواخواه تو بوده
عمری به تمنای تو و عشق تو بوده

➖کشوری که مردمشان طی سده‌های گذشته سینه‌زن خدا بودند.

نکوهش کن ای آدمی این خدا را
که خاک بدون عصب، داده هر دم بلا را

➖توبه می‌کنم! توبه می‌کنم از جانب شما برای بهترین سال‌های عمرم که منادی و بلندگو و بوق این خدا بودم.

➖خاک بودیم اعصاب که نداشتیم، خاک! الان آمدیم اعصاب‌ها داغون و همه چیز واژگون، هیچ چیزی سر جای خودش نیست، اصلاً معنای هرج و مرج این است‌ ها

ای خدای کور و کر، این آدم است

➖می‌بینی؟! این که در سوءالقضا له‌ کردی این آدم است، این همان آدمی است که گفتی فرشته‌ها سجده‌اش کنند هورا بکشند زنده‌باد بگویند، خودت هم به خودت زنده باد گفتی؛ «فَتَبَارَکَ الله» باریکلا به الله «اَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» که احسن آفریده، عجب احسنی! عجب احسنی! وای، وای، وای!

ای خدای کور و کر، این آدم است
کز عذابت کرده‌ای کی عاقل است

➖همه، حافظه‌هایشان را از دست داده‌اند، مال فشار زندگی است، چقدر زیاد آلزایمر گرفته‌اند، چقدر زیاد حواس‌پرت هستند، بعد گاهی وقت‌ها این حواس‌پرتی کار دستشان می‌دهد، طرف پشت فرمان است می‌زند یکی را می‌کُشد.

هی خدا گوید که فرزند آوری
نان و آبش می‌دهم چون دلبری

➖بچه بیاور! پیغمبر که گفت تو اصلاً جلوگیری نکن یکسره بریز، من در روز قیامت با لشکر مسلمین بر سپاه مذاهب دیگر افتخار می‌کنم. دیگر یا رسول الله برایت امتی نمانده، همه از تو برگشتند، از خدا برگشتند، خودت گفتی «فقر بیاید دین می‌رود»، دیگر این در تفسیر خودت است.

لیک این مخلوق برتر را ببین
آنچنان لِه گشته در سوء قضایی چون کمین

➖چیزی از این بشر باقی نمانده!

گوشت و برنج و میوه، سفرهٔ ما نداره

از مجموعه تحریم سخن

من که شاعر بودنم محرز نبود
بلکه آمد یک سرودی، منبعث از خود نبود

هر که آمد پیش من اشکی بداد از قلب خود
چون که دریا شد همه غم‌های محرومین، جوابی نامد از الله خود

همه مست از سبوی زهر گشته
که این خاکی‌سرا نیزار گشته

➖بعد شاعر می‌گوید:
«غم مخور جانا که غم خوارت منم
این جهان و آن جهان یارت منم»
این جهان را دیدیم، آن جهان، دیگر پیشکشتان!

پناهندگان دیار پر از ظلمتیم
که جویندگان مواعید آن رحمتیم

ای وای که این خلق گرفتار خدا، حصر زمین‌ است
زندان که شده خانه و مردار به زیر است

گوشت و برنج و میوه، سفرهٔ ما نداره
عریضهٔ مضطرب، گوش خدا نداره

این سه ضلع است که تخریب کُند این آدم

از مجموعه تحریم سخن

بنگر این الله ما دیوانه شد
مردم بیچاره را قتّاله شد

➖این را مردم می‌گویند، می‌گویند از بس که چرندیات گفت، ما فکر می‌کنیم دیوانه است. چرندیات چیست؟ هر وعده که در قرآن گفته، برعکسش می‌کند، قبلش هم حساب‌ها را تمیز و شسته رُفته کرده که از او انتظار نداشته باشید، رهبران دین گفتند که «اَلْدُّنیَا مَلْعُونه» دنیا لعنت شده است، «الدُّنْیَا مَعْکُوسَةٌ» اینجا همه چیز عکس است یعنی ناله کنی بیشتر کتک می‌خوری!

سر مردم، تو کردی گرم و خنجر پشت دادی
به ادیان و مذاهب شد شرایع، داغ کردی

خانه‌ها ویران شود با فقر و درد و غصه‌ها
جان آدم کی شود قابل در این بیغوله‌ها

داستان این بشر بس خواندنی‌ست
یک جهان زجر و فغان دارد که آن هم دیدنی‌ست

موشک شده قطار و
این سفره‌ها خراب و
نان‌ها شده چو زهر و
آبت شده حرام و
هوا شده قتال و
فصلَت شده فقید و
این معجزه به دین و
مذهب شده حراج و

عاملان این جنایت بر بشر
هم سیاست آمد و مذهب، خطر

➖جنایتی که به سر بشر شده، سرش را کلاه گذاشته‌اند، گولش زدند!

این سه ضلع است که تخریب کُند این آدم
علم و مذهب، که سیاست بدهد در هر دم

➖هرچه مردم می‌کشند از این سه ضلع نامقدس است.

هی قلم آمد به دستم تا کند شکوا ز این بیداد دین

از مجموعه تحریم سخن

هی قلم آمد به دستم تا کند شکوا ز این بیداد دین
وعده‌هایش کذب و بر اسبش چو زین

➖ همهٔ ما یک عمری اسب دین بودیم، آنقدر ما را شلاق زدند با احکامشان تازه فهمیدیم که چقدر زیان و ضرر کردیم.

خداوند ادیان چه‌ها می‌کند
بشر را به زنجیر و دنیا نیستان کند

گر که فقر آید به رنج آغشته شد
ناله‌ها می‌آید از نیزار و انسان کُشته شد

ای وای که این جامعه را نار گرفته
از رحمت الله نگر ترس به هر بنده گرفته

حیف و میل است بشر، در ته این درهٔ ظلم
که بدیدست جنایات و فجایع همه در عین ظُلَم

شب یلدای همه، غیبت شده

از مجموعه تحریم سخن

شب یلدای همه، غیبت شده

➖آنهایی که دارند در تقلا هستند برای شب یلدا، شیرینی‌فروش‌ها سفارش گرفته‌اند شب و روز می‌پزند، میوه‌فروش‌ها آماده کردند. پارسال شب یلدا خیلی از میوه فروش‌ها به من عریضه دادند که «میوه‌هایمان ماند و کسی نخرید». آخر شب یلدا برای کشوری که اکثریت قاطعش فقیر هستند؛ شب‌ یلدا یعنی شب مزاحمت، شب آزار، شب اذیت، همینطور شیرینی‌ فروش‌ها شیرینی‌هایشان ماند، خشکبار فروش‌ها پسته و بادامشان باد کرد، بعضی‌هایشان اینقدر جنس‌هایشان مانده که از چند هفته قبل دارند این خشکبارها را تمیز می‌کند و کرم‌هایش را درمی‌آورند چون کسی نمی‌خرد، آخر پول ندارند! طرف پول ندارد سرماخوردگی خانواده‌اش را، معالجه‌ و دارویش را تأمین کند، بعد بیاید که شب یلداست؟!

شب یلدای همه، غیبت شده
اشک و خون منتظر، جاری شده

➖یعنی کل غیبت، شب یلداست. شب یلدا یعنی چه؟ یعنی بلندترین شب! یعنی بلندترین شب زندگی بشر، غیبت است که هیچ وقت تمام نمی‌شود.

جنگ هفتاد و دو ملت که بیاید همگان کور شوند
چون اتم وارد میدان بشود، گور شوند

داستان این خلایق کشتنی‌ست
قصه‌هایش غصه‌های دوزخی‌ست

از لوای بعثت آن اُقتِلوا
شد بشر قربانی این حارَبوا

➖«بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم».

➖یعنی الان جنگ را بین انسان‌ها، بین مسلمان‌ها، بین مسلمان‌ها و ادیان دیگر می‌بینی؟ این نتیجه همان بعثتی است که «اُقَاتِلَکُم» پرچمش بود.

این خدای دین و مذهب را نگر وحدت‌کُش است
پیروان خود به جنگ آورده و مردم‌کُش است

➖پیروان خودش را به جان همدیگر می‌اندازد؛ مسلمان، یهودی، مسیحی بیافتید همدیگر را بکشید.

این ملت مظلوم که یاری چو ندارد
افتاده به فقرست و غنی هیچ ندارد

حیات و ممات بشر، شد یکی

از مجموعه تحریم سخن

حیات و ممات بشر، شد یکی
قرار و مدارش به دوزخ، زکی

➖زبان لاتی تهران؛ «زکی»! وقتی که یک چیزی می‌شنود که خیلی مسخره است این را می‌گوید.

➖«قرار و مدارش به دوزخ» یعنی همه وعده‌هایی که داده تبدیل شده به دوزخ. مردم در جهنم هستند و خدا هم خداییش را می‌کند. آی الله حالش را ببر، خلق تو بدبخت، بیچاره، زمین خورده و نکبت‌زده هستند..

آنقدر بشر را به تکامل ز جهنم تو نمودی
این عرصهٔ عمرش به طنابی به قتالش تو نمودی

➖هر لحظه این طناب به گردن مردم بیچاره است. یک فشار، چیست؟ پول ندارم. یک فشار، چیست؟ اجاره‌خانه ندارم. یک فشار، چیست؟ نسخهٔ دکتر ندارم. یک‌ فشار، چیست؟ خرج تحصیل ندارم. یک فشار، چیست؟ آذوقه ندارم. یک فشار، چیست؟ با خانواده درگیرم. یک فشار، چیست؟ طلاق است.

خودکشی می‌کند این خلق گرفتار چرا؟
از چنین سوءقضایی‌ست که آمد ز ورا

➖امواج عظیم خودکشی! این بشر‌ قاعده‌اش این است، تو خودت هم می‌دانی، خودت انسانی، وقتی که به او فشار می‌آید دنبال راه حل می‌رود، راه حل نیاید به هم می‌ریزد، به هم‌ بریزد، هم خودش نابود می‌شود و هم دیگران را اذیت می‌کند، نهایت به یک دوراهی می‌رسد؛ مردن یا زندگی با همین وضع، می‌گوید مردن بهتر است. وقتی که این بشر صاحب ندارد، حالا تو بیا اثبات کن که خدا رحیم است. آن کسی که الان دارد خودکشی می‌کند، چند دقیقه دیگر می‌خواهد خودش را از بالا به پایین بیندازد به خدا فکر کرده؟ بله! سال‌های سال است که جواب نگرفته «فَاَلْهَمَها فُجُورَها (۸ شمس)» خدا به او گفت خودت را بکش!

کارهای این جهان رسوایی است
حقّ مطلق چونکه عدلش واهی است

➖مدام دین آمده می‌گوید «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْاَرْضِ (۶۴ حج)» خیلی خب، این منطق را همه می‌توانند داشته باشند، او هم که مادی هست، طبیعی هست، بی‌خدا هست، او هم می‌گوید «طبق این فاکتور و این فرمول این عالم هست». هر کسی برای خودش یک ادله‌ای دارد، ولی رسوا شده آن کس که دروغ گفت، گفت «بیایید جمع بشوید زیر این پرچم تا خوشبخت بشوید»!
➖حقّش و عدلش مثل هم است، چیست؟ واهی است!

خدای قاتلم اعدام می‌کرد
گنه ناکرده را ذوالنّار می‌کرد