برچسب: #خشونت

ما از این اللهِ ادیان، جز ضرر کِی دیده‌ایم

 

به هر طرف که بنگری، آتش ظلم است به این آدمی
کی شود این خلق تو، راحتی یک دمی

تولیّتِ خدایی، سوءالقضا، به خَلقت
عاقبتِ دیانت، گمراهی و خباثت

بوی جنگ آمد مشام هموطن
اضطرار و اضطراب آید به تن

جدال آمد به ملت از فلاکت
ز دست این قضای بی‌ نزاکت

ریاست می‌کند الله بر ما
فضاحت داده این والی سر ما

➖ غیر از این است؟ تو وجدان داری ای متشرع!؟ جیب‌هایت پر از پول است، سفره‌ات پر از غذاست، رختخوابت نرم است، مشکلی نداری، همه چیزت آماده است، بعد دفاع می‌کنی از الله؟! پس ملت ایران چه بگویند  که خود مسئولین می‌گویند نصفی از این جمعیت هشتاد و پنج میلیونی در فقر سیاه به سر می‌برند. این «سیاه» را جدیداً اضافه کردند.

ما از این اللهِ ادیان، جز ضرر کِی دیده‌ایم
زندگی را مُردگی داد و عذابی دیده‌ایم

خدای جنگ و فقر و هم کسالت
بیفتاده به جان بخت برگشته، ز ملت

خالق ما کیست، در زیر لحاف
آمده وحی الهی در ضِعاف

هی بگفتا با توکل، رستگاری آیدت
تکیه‌گاهی آسمانی آیدت

لیک ما از این خدا بیگانه‌ایم
چون که در وعده و قولش، آفتیم

«به دشواری انداختن، نشانهٔ نفاق است»، آیا خدا چنین است؟

فرمود: «اَلتَّكَلُّفُ مِنْ اَخْلاَقِ اَلْمُنَافِقِينَ».
فرق بین تکلیف و تکلّف چیست؟
➖«تکلیف»؛ برنامه‌ریزی‌های معین است در حوزهٔ خاص، که حالا مثلاً بچه مکلّف می‌شود یعنی به سن بلوغ می‌رسد یک سری تکالیف، یک سری وظایف به او موکول و منتقل می‌شود
➖ولی «تکلّف» یعنی زورکی، به دشواری انداختن.

«اَلتَّكَلُّفُ مِنْ اَخْلاَقِ اَلْمُنَافِقِينَ» از خلق و خوی دو چهرگان است. آدم وقتی که اسم منافق را می‌شنود یاد تقیه می‌افتد، منافق یعنی دو چهره، تقیه کننده هم دو چهره است. مثل بحث قبل!

چه کسی مردم را به تکلّف می‌اندازد؟ اول خدا! برای اینکه بشر را مجبور می‌کند در یک خط فکری خاص قرار بگیرد؛ «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم» آمدم شما را بکُشم تا اینکه بگویید «لَا اِلَه الَّا الله»! علی‌رغم شعار درونی قرآن که در آیة‌الکرسی می‌گوید «لَا اِکْراهَ فِی الدِّینِ (۲۵۵ بقره)» ولی در دین اکراه زیاد است؛
➖در بدو ورود به زور است،
➖آدم از این دین خسته می‌شود می‌خواهد برود باز به زور او را نگه‌ می‌دارند،
➖او را به تهدید قتل، به داخل می‌آورند و به تهدید قتل هم نمی‌گذارند دربرود.
خب این تکلّف نیست؟

آیا نماز خواندن، تکلّف نیست؟ نماز صبح در بهترین وقتی که انسان خواب است وظیفه اعلامش می‌کند که بلند شو نماز بخوان، دیگر بعد از آن خوابش نمی‌برد، از آن مهمتر نماز شب است، بعد نیمهٔ شب، بعد از نیمهٔ شب!

در بهترین اوقات خواب که خودِ خواب را قرآن می‌گوید نعمت است: «وَ مِنْ آياتِهِ مَنامُكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ (۲۳ روم)» از این نعمت جدا شدن به نقمت رسیدن است، از این بدتر در این اسناد و مدارکی که در دایرةالمعارف هست ثبت شده که «آب بریزی روی صورت کسی که اهل خانه‌ات هست و خواب است »، این احتمال سکته می‌رود، چرا باید با یک کسی که خواب است این‌گونه رفتار بشود؟

«تکلّف در روزه»؛ ولو اینکه خودش می‌گوید «هر کس مریض است روزه نگیرد» ولی چنان مردم را از جهنم ترسانده‌اند که خیلی‌ها بیمار هستند و روزه می‌گیرند. مهمترین بیماری، مشکل عصبی است
که همه دارند، نصف اهالی تهران دارند قرص اعصاب می‌خورند.

طرف بیمار است مهمترین دلیل بر بیماری انسان بی‌ صبری است، وقتی بی‌ صبری آمد بداخلاقی می‌آید، اعصاب خراب می‌آید، داد و فریاد می‌آید، فحش و ناسزا می‌آید، تهدید می‌آید، درگیری می‌آید، دعوا می‌آید، بزن و بکوب می‌آید، طلاق می‌آید، همهٔ اینها تکلّف است!

طرف بدهکار است آنقدر او را از جهنم ترسانده‌اند که می‌آید خمس می‌دهد، آخر کسی که بدهکار است خمس به او وارد است؟ زکات می‌دهد! آن مزرعه‌دار بیچاره که دسترنج یک سالش در معرض آفات مختلف قرار دارد، می‌‌گوید باید یک دهمش را بدهی. وقتی که ضرر می‌کند چه کسی باید جواب بدهد؟ فقط موقع گرفتن، شما حضور دارید؟

مدت زمان: 6:26
منبع:کتاب غررالحکم صفحه ۴۷۸ حدیث ۱۰۹۷۱، از امیرالمؤمنین

رسول خدا: وقتی که می‌خواهید مردم را بکُشید، یک طوری بکُشید که درد نکشند!

«اِنَّ الله كَتَبَ الْاِحْسَان عَلَى كُلِّ شَيءٍ» خدا واجب کرده است احسان کنید به مردم. بسیار عالی خیلی ممنون چه خدای خوبی!
«فَاِذَا قَتَلْتُمْ فَاَحْسِنُوا الْقِتْلَةَ» به به به، آدم می‌کُشید درست بکُشید! این آدم‌کشی احسان است؟ «اِنَّ اللهَ كَتَبَ الْاِحْسَان» ها؟ یک چیزهایی در این کمد لباس‌های دین پیدا می‌شود!

«فَاِذَا قَتَلْتُمْ فَاَحْسِنُوا الْقِتْلَةَ» وقتی می‌کُشی قشنگ بکُش! یعنی چه قشنگ بکُش؟ یعنی یک برق به او وصل کن تا سریع تمام شود، چون وقتی که اعدامش می‌کنی آن بالا زجر می‌کشد و دست و پا می‌زند یا آمپول هوا به او بزن.
«فَاِذَا قَتَلْتُمْ فَاَحْسِنُوا الْقِتْلَةَ» چیست؟ ای متشرع معنای آن چیست؟
این رسول توست.

«وَ اِذَا ذَبحْتُم فَاَحْسِنُوا الذِّبْحَ» اگر سر می‌بُرید قشنگ ببُرید. اینجا نگویی که منظور حیوان است ها! اگرنه باید می‌گفت، باید می‌گفت «وَ اِذَا ذَبحْتُمُ الحَیوان»، نگفت که! این ادامهٔ بحثِ «فَاِذَا قَتَلْتُمْ» است. سر بریدن، قاعدهٔ بعضی از پیروان اسلام است. گردن زدن با شمشیر در بین مسلمین متداول است، منظورش این است که گردن می‌زنی خوب تیزش کن و شدید هم سفت شمشیر را فرود بیاور که یک لحظه درد بکشد و تمام شود! این هم شد دایرةالمعارف دین که همه‌اش از کشتن است و له کردن است و خفه کردن است و سر بریدن است.

«وَلْيُحِدَّ اَحَدُكُم شَفْرتَهُ فَلْيُرِحْ ذَبيحَتَهُ».
«همانا خدا خوبی و نیکی را در هر چیزی واجب کرده، پس هر گاه چیزی را کشتید به شیوه خوب آن را بکُشید». آن وقت اینجا در ترجمه نوشته «حیوان»، اصلاً در متن، «حیوان» نیست ها، ببین چطوری در احادیث دست می‌برند؟ اینجا الان در معنای فارسی نوشته «هر گاه {حیوانی} را سر ببرید»، خب اینجا اسم «حیوان» که نیامده!

اگر می‌گویی ذبح فقط مخصوص حیوان است، مگر پیروان اسلام سر نمی‌بُرند، این نیروهای تروریستی مگر سر مسلمانان را نمی‌بُرند؟ در فیلم‌ها ندیدید؟ گردن زدن مگر سر بریدن نیست؟ گردن زدن یعنی چه؟ سر می‌بُرد با خنجر می‌بُرد، مدام چند دفعه می‌آورد و می‌بَرد، شمشیر یک لحظه تق می‌زند تمام می‌شود! خب این حدیث را چرا بُردی در حیوان؟ چون می‌دانند که آبروریزی است آخر! «آبرو می‌رود ای ابر خطا شوی ببار»، برای دین آبرویی که نمانده!

«هرگاه حیوانی را سر بُریدید به نحو احسن سر آن را ببُرید. هر یک از شما لازم است که کارد و چاقوی خود را تیز و بُرنده کنید تا {حیوانی} که سر می‌بُرید زود راحت شود»، اینجا اصلاً اسم «حیوان» در متن نیامده است، این نصّ صریح است و الباقی آن تحریف است و برای آبروداری و ماستمالی کردن است که اسلام را دین کشتار معرفی نکنید، می‌گوید منظورش حیوان است. وقتی که می‌خواهید مردم را بکُشید، یک طوری بکُشید که درد نکشند.

 

به جان ملّت ما، تیر قضاست امروز

از مجموعه تحریم سخن

کیست قولی داده و زیرش زده؟

➖ «کیست»؟ معبود ساختهٔ ادیان!
«قولش» چیست؟ پر است در قرآن!

➖ حالا این عریضه همه ماست:

کیست قولی داده و زیرش زده؟
این خدای دین و مذهب شد که پا رویش زده

➖فکر کنم این وعده‌های خدا جزء آیات منسوخ باشد ؟ چون کاربرد ندارد! «ادْعُونِي اَسْتَجِبْ لَكُمْ (۶۰ غافر)»، «وَ اِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذَا دَعَانِ»، «وَ هُوَ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید».

عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز
مُغرم مضطرِ ما، حین عزاست امروز
به جان ملّت ما، تیر قضاست امروز
غیبت پر شقاوت، صاحب عزاست امروز
سفره و جیب خالی، از این خداست امروز
درد و غم کنونی، خشم خداست امروز

فریاد ز این مذهب پر فتنه که آمد به بلایا
آسیب زده بر همه این جان و تن ما

معنای رأفت اسلامی را تاریخ هرگز فراموش نمی‌کند.

– «عَنْ حَفْصِ ابْنِ غِيَاثٍ قَالَ سَأَلْتُ اَبَا عَبْدِ الله (ع) عَنْ مَدِينَةٍ مِنْ مَدَائِنِ الْحَرْبِ هَلْ يَجُوزُ اَنْ يُرْسَلَ عَلَيْهَا الْمَاءُ اَوْ تُحْرَقَ بِالنَّارِ اَوْ تُرْمَى بِالْمَنْجَنِيقِ حَتَّى يُقْتَلُوا وَ مِنْهُمُ النِّسَاءُ وَ الصِّبْيَانُ وَ الشَّيْخُ الْكَبِيرُ وَ الْاُسَارَى مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ وَ اَلتُّجَّارِ فَقَالَ يُفْعَلُ ذَلِكَ بِهِمْ وَ لَا يُمْسَكُ عَنْهُمْ لِهَؤُلَاءِ وَ لَا دِيَةَ عَلَيْهِمْ  لِلْمُسْلِمِينَ وَ لَا كَفَّارَةَ».

حفص ابن غیاث از امام صادق نقل می‌کند، سؤال می‌کند: «عَنْ مَدِينَةٍ مِنْ مَدَائِنِ الْحَرْبِ هَلْ يَجُوزُ اَنْ يُرْسَلَ عَلَيْهَا الْمَاءُ اَوْ تُحْرَقَ بِالنَّارِ» گفت یک شهری است در محاصرهٔ جنگ‌آوران اسلام، آیا جایز است سد را خراب کنند و مردم را آب ببرد؟ «اَوْ تُحْرَقَ بِالنَّارِ» یا اینکه مواد آتش‌زا روی سرشان بریزند و آنها را بسوزانند؟ «اَوْ تُرْمَی بِالْمَنْجَنِيقِ» یا اینکه جرثقیل داشته باشند تا آلات قتاله را پرت کنند؟ مثلاً در حصار هستند و پشت دروازه‌ها قایم شده‌اند آیا این کار را بکنند «حَتَّى يُقْتَلُوا» تا کشته بشوند؟

خب تا اینجا یک بحث است؛ جنگجویان رفته‌اند در پناهگاه و درها و پنجره‌ها و دروازه‌ها را هم بسته‌اند، حالا آب را باز کنند غرق بشوند یا آتش بیندازند یا اینکه به وسیلهٔ جرثقیل آلات سنگین بیندازند تا «حَتَّى يُقْتَلُوا» کشته شوند. این یک بحث است.

بحث دوم این است:
«وَ مِنْهُمُ النِّسَاءُ وَ الصِّبْيَانُ وَ الشَّيْخُ الْكَبِيرُ» بین اینها زن‌ها و بچه‌ها و پیر، پیرمرد و پیرزن هستند، «وَ الْاُسَارَى مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ» آنها از مسلمین اسیر گرفتند و به داخل پناهگاه برده‌اند، «وَ اَلتُّجَّارِ» کسانی که اصلاً کاری به جنگ ندارند، تجارت می‌کنند دکان دارند.

«فَقَالَ يُفْعَلُ ذَلِكَ بِهِمْ» امام فرمود: این کار انجام گیرد، به خاطر وجود آنان در شهر نمی‌توان دست از این‌ گونه افعال برداشت و هیچ دیه و کفاره‌ای هم به عهدهٔ مسلمین نمی‌آید.
بله! خب، دیگر قشنگ واضح است که این حقوق بشر اسلامی است.

مدت زمان: 5:17
منبع :کتاب وسائل الشیعه جلد ۱۵ صفحه ۶۲ حدیث ۱۹۹۹۰

این ملّتِ ما روی به الله ندارد


از مجموعه تحریم سخن

میان اعتقاد ماسبق تا فکر امروز
تفاوت از ورود و هم خروجِ خانمان‌سوز

➖هم ورودش زورکی بود «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم»، هم خروجش زورکی است، یعنی اینقدر عدم تطابق نشان داد که ما را خارج کرد.

ای به خشونت شده دربار تو
ناز نکرد این بشرت، لطف تو

➖از دربار الهی فقط خشونت می‌بارد. چقدر خوب است که این اسناد و مدارک را ما از دین درآوردیم، پنهانی‌های مذهب را در دایرةالمعارف اجتماعشان کردیم، تمام احکامی که به بشر ذلت و خفّت و خواری می‌دهد! تمام دستوراتی که از اولش بی‌ احترامی و حرمت شکنی به انسان بود؛ از همان روز اول بعثت «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم» شما را می‌کُشم مگر اینکه بگویید «لَا اِلَه الَّا الله»! آیا این خدا محتاج «لَا اِلَه الَّا الله» من است که اگر نگویم مرا می‌کُشی؟ خاک بر سر این خدا!
➖واقعاً تأسف می‌خورم به خودم که سی و پنج سال مُبلغ این خدا بودم.

این ملّتِ ما روی به الله ندارد
از بس که کلک دیده دگر حال ندارد

آیندهٔ آدمی نگر در خون است
از جنگ و فساد و فقرشان ملموس است

وای که این وضع خرابم ز دیانت شده

📎 از مجموعه تحریم سخن

خلق را الله‌شان، بر باد داد
ای دو صد حیرت، بر این تقلید باد

➖ تمام آنهایی که از دنیا می‌روند ناکام هستند، خیال نکنی جوان که می‌میرد می‌گویند «ناکام»، نه! چون به همه آنهایی که مردند دین وعده داد که اینجا برایشان رستاخیز خیر باشد و نشد و رفتند تا میلیاردها سال بعد که بهشت باشد.

➖چرا مسلمان هستم؟ چون بابایم مسلمان است.
چرا دین دارم؟ چون ننه‌ام دیندار است.
این تقلید است! تقلید از جامعه، خانواده!

➖خب برای چه در حیرت هستند؟

در حال فرار است چنین خلق فقیری
از کثرت اشرار، حیاتش به اسیری

➖ فقراء در حال فرار هستند. به کجا می‌روند؟ از دست خدا فرار می‌کنند! چون خدا اینها را رسماً فقیر به دنیا آورد، قبول مسئولیت کرده و روز روشن هم در قرآن داد می‌زند «اَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ» بعد هم درب قسمت بعد آیه را بسته «وَاللهُ هُوَ الْغَنِىُّ».

هر ورق از دفتر ایّام، سیاهی شده
وای که این وضع خرابم ز دیانت شده

خنده‌های مردمم، خون دل است
بس که در آزار غیبت آمده، او پرپر است

کشته‌های کشورم از دست توست

📎 از مجموعه تحریم سخن

کشته‌های کشورم از دست توست
قتل و غارت از یَم الطاف توست

➖ علی‌رغم اینکه اسم تو لطیف است ولی می‌کُشی!

دین و آیینم همه شلّاقی است
مذهب و ایمان من قلّابی است

حساب توحید زمین، پاک شد
عاقبت خدای آن، زور شد

کج‌دار و مریضم شده این فکر خدایی
از نی نشنیده است به جز مکر الهی

این منزل ادیان که تو بینی همه نار است
از شأن شرف دور و به ایمان همه قال است
➖جهنم میلیاردها سال قبل، خود ادیان و مذاهب هستند.
➖ همه‌اش حرف است!

مرگ، مرا، فقر، مرا، ذلّتِ آزار مرا
قدر تو را، زور تو را، ثروتِ جانانه تو را

امان از دست دیندارِ ستمگر
که هر چه می‌کند، فرمان ز اشرر

خسته از این خدا، همه گشتن
ناامید از دیانتش گشتن

چه ظلمی کرده‌ای بر مردم ما

📎 از مجموعه تحریم سخن

خدایی می‌کنی بر ملّت ما
چه ظلمی کرده‌ای بر مردم ما

عظيم آمد به ما این ظلم مطلق
ز این دینی که ما را کرده چون طلق

➖ طلق دیده‌ای؟ مقاومت دارد؟ نه، اگر فشار بیاوری می‌شکند؛ دین با ما اینطوری کرده است.

گفته بودی رزق آدم می‌دهی
لیک فقر و هم فلاکت می‌دهی

➖این دوتا باهم چطوری سازش دارد؛ رزاق است و هم هلاک کننده!

گفته هر پیغمبری، کُلّش خداست
این چه کلّی باشدش، عبدش عزاست

➖ یعنی «همه‌ کاره، خداست». باشد، روی چشم‌مان!

➖ «اَلْکُلُّ مِنَ الْکُلّ اِلَی الْکُلِّ فِی الْکُلِّ لِکُل»! یعنی همه‌ کاره اوست، چه فایده؟ تو به دیوار بگو همه کاره، باز به دیوار می‌شود تکیه داد، باز دیوار از سرما و گرما نگه‌ات می‌دارد.

هر چه تعریفی ز این الله شد
غير آنرا خلق او، در یاد شد

➖ ادیان ذکر خیر کردند ولی خلقُ‌الله جز شر ندیدند!

حیف این آدم که در مذهب شده
باورش بر سنگ و تیغ و نی شده

رعیّت، سر به دار و بس غمین است

📎 از مجموعه تحریم سخن

اعدام بکن یا رب
هر روز شده کارت

➖ چه کسی اعدام می‌کند؟ خدا.
به چه دلیل؟
قرآن می‌گوید: «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ ولٰكِنَّ اللهَ قَتَلَهُمْ» (١٧ انفال)

سؤال ملّتِ در خون تپیده
ز این ربّش بیامد چون رهیده

چرا خلقم نمودی ای کُشنده
کدامین جرم من آمد، جهنده

➖ برای چه طناب دار را به گردن ما می‌اندازی؟ هر لحظه مستضعف بیچاره در حال جان دادن است!

دلم خوش بود ربّم، اقربین است

➖«وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید».

که نجوایم شنید و اسمعین است

➖«اَسْمَعَ السَّامِعِینَ».
➖ این بیت جواب بیت قبل است:

رعیّت، سر به دار و بس غمین است
ز جور سرنوشتش، اسفلین است

مردم بیچاره را، گریان نمودی ای خدا
دربه‌ در در کوچه‌ها کردی، بلایی ای خدا

➖اسم خدا را باید گذاشت «بلا»!

خدا خواهانِ عصرِ بی‌خداییم
نوا جویانِ دورِ بی‌کسانیم

در سفرهٔ مسکین چو غذایی که نیامد
در جیب فقیران چو ریالی که نیامد

➖ همه را لخت و پتی کردی!