برچسب: دین

جواب این داد و هوارم چه شد؟

 

 

 

از مجموعه تحریم سخن

چه گویم ز این ملت بی‌ پناه
خدایش بداده جحیمش اله

چه باید کنم با چنین عرض حال
که وجدان بیدار، آتش بگیرد به قال

یا رب تو مزن تیغ بر این فقرنشانت
طاقت ز توان رفت و نیامد فرجاتت

اشکال‌تراشی نکن ای خالق مُرده
مشکل ز تو باشد که خلایق، همه بَرده

ناتوان‌تر از منِ سوخته جان، نامده اينجا
بر درگه همواره ببسته زده در جا

جواب این فغان که در ضرر بود
طناب دار و تیغ و نینوا بود

جمله این اهل زمین آواره‌اند
از سوء قضای این خدا بیچاره‌اند

کثیف آمد چرا این دین و مذهب
که در احکام آن لعن است و اِذهب

جواب این داد و هوارم چه شد؟
پاسخ الله به جز نشر عذابش نشد

آورده خدا این بشرش را که بجنگد

از مجموعه تحریم سخن

شنیدیم خدایی بیامد به مهر

➖«بِسْمِ الله الرَّحْمَن الرَّحیم».

که نامش رحیم آمده کلّ خیر

➖بسیار خوب، دیگر چه مشکل داری؟ خدا به این خوبی!

چو ادیان و مذهب به تبلیغ شد
فضا را یقیناً پر از عیش شد

➖همهٔ ادیان و مذاهب بَه بَه و چَه چَه کردند به این خدا، که خدا بنده‌نواز است، بنده‌کُش نيست.

ولٰکن به قهر و به مکرش بشر خوار شد
به هر فاجعه آدمی کور شد

اینک این آدم نگر بدبخت او
شد به گهواره، مقدّر زجر او

آورده خدا این بشرش را که بجنگد
او روزی خلقش ندهد تا که بگندد

نظام طبیعت نگر، چه خونخوار است
به قتل و غارت انسان، چسان طرفدار است

فقرا، محروم از بیت المال!

– «عَنْ اَبِي الْحَسَنِ (ع) قَالَ… وَ لَيْسَ لِلْاَعْرَابِ مِنَ الْغَنِيمَةِ شَيْءٌ وَ اِنْ قَاتَلُوا مَعَ الْاِمَامِ لِاَنَّ رَسُولَ الله (ص) صَالَحَ الْاَعْرَابَ اَنْ يَدعَهُمْ فِي دِيَارِهِمْ وَ لَا يُهَاجِرُوا عَلَى اَنَّهُ اِنْ دَهَّمَ رَسُولُ الله (ص) مِنْ عَدُوِّهِ دَهْمٌ اَنْ يَسْتَنْفِرَهُمْ فَيُقَاتِلُ بِهِمْ وَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْغَنِيمَةِ نَصِيبٌ وَ سُنَّتُهُ جَارِيَةٌ فِيهِمْ وَ فِي غَيْرِهِمْ …».

«عَنْ اَبِي الْحَسَنِ» امام کاظم، «قَالَ» فرمود: «وَ لَيْسَ لِلْاَعْرَابِ مِنَ الْغَنِيمَةِ شَيْءٌ وَ اِنْ قَاتَلُوا مَعَ اَلْاِمَامِ»، این عدالت را در ادبیات دینی به خاطر بسپارید، می‌گوید بیابانگرد، چادرنشین، آسمان جُل، بی‌خانمان، پاپتی، یِلّا قبا، (همه اینها اصطلاحاتی است که در این موضوع می‌گنجد) اگر اینها همراه پیامبر و یا امام آمدند و جنگیدند، حرف گوش دادند، که قرآن گفت «جَاهَدوا» جهاد کنید و اینها هم آمدند، می‌گوید اینها حقی از بیت‌المال ندارند، غنائم جنگی که در این حملات به دست می‌آید، اینها ذی حق نیستند.

خب پیامبر چه می‌گوید؟ «لَا فَرْقَ بَيْنَ عَرَبِيٍّ وَ لَا اَعَجَمِيٍّ وَ لَا اَبْيَضِ وَ لَا اَسوَد» عرب بر عجم تفاوتی ندارد، امتیازی ندارد، سفید بر سیاه تحکّم و اعتباری ندارد، «اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَالله اَتْقَاکُمْ (الحجرات آیه ۱۳)» همهٔ شما یکی هستید، بچه‌های آدم و حوا هستید و هر کدام از شما که به خدا نزدیک‌تر باشد او بهتر است. حالا این فقیر در جهاد به خدا نزدیک نیست؟

«لِاَنَّ رَسُولَ الله صَالَحَ اَلْاَعْرَابَ اَنْ يَدعَهُمْ فِي دِيَارِهِمْ وَ لَا يُهَاجِرُوا عَلَى اَنَّهُ اِنْ دَهَّمَ رَسُولُ الله مِنْ عَدُوِّهِ دَهْمٌ اَنْ يَسْتَنْفِرَهُمْ فَيُقَاتِلُ بِهِمْ وَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْغَنِيمَةِ نَصِيبٌ وَ سُنَّتُهُ جَارِيَةٌ فِيهِمْ».
ادامه بحث چه می‌گوید؟ می‌گوید ما به اینها هیچ چیز نمی‌دهیم یعنی غنائم مال از ما بهترون است، مال بزرگان امت است، مال اصحاب و انصار است، آنان در محیط زندگی خود بمانند و به مدینه کوچ نکنند.

خب این هم یک عدل دینی که می‌گوید بیابانگرد حق ندارد بیاید و شهرنشین بشود به شرط آنکه اگر دشمن رسول خدا علیه حضرتش جنگی را آغاز کرد آنان را بسیج کرده و به همراهش بجنگند. خیلی جالب است ها! تو حقی در شهرهای اسلام نداری و باید در همان بیابان بمانی علف بخوری و آب گندیده بنوشی ولی اگر دشمن به اسلام حمله کرد تو باید حمله کنی و از اسلام دفاع کنی و بجنگی! خیلی جالب است ها!

دقت کردید؟ چند تا معضل اعتقادی اینجا هست:
➖محروم از غنیمت است
➖محروم از ورود به شهر است
➖و مجبور به جهاد است
و بقول علما «بائُکَ تَجُرَّ، بائی لَا تَجُرّ»، معنایش می‌شود یک بام و دو هوا و یا اینکه «مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لَا اِلَی هَؤُلاء وَ لَا اِلَی هَؤُلاء» (١۴٣ نساء)! هر طوری که خسرو صلاح مملکت خویش داند همان شود؛ «صلاح مملکت خویش خسروان دانند!» خسرو کیست؟ دین، خدا، کلام امام، کلام رسول الله، کلام پیغمبر و گفتار جبرائیل است، جبرائیل هم که واسطهٔ بین پیغمبر و خداست.

اینها در زمینهٔ حقوق بشر به کار می‌آید، چالش‌هایی که ایجاد می‌شود که آیا دین می‌تواند انسان را خوشبخت کند؟ پاسخی که تاریخ داده، نه!
سؤال: چرا نه؟ به خاطر اِعمال تبعیض! یکی از موارد روشن و علنی تبعیض در قوانین دینی همین درسی است که امروز برای شما گفتم و مستندش وسائل الشیعه است از کتب معروف شیعه، کلام امام معصوم موسی ابن جعفر الکاظم و دلایل محکم و متقن.

مدت زمان: 7:49
منبع :کتاب وسائل الشیعه جلد ۱۵ صفحه ۱۱۰ حدیث ۲۰۰۸۹ 

من از توحید تو کافر چو گشتم

از مجموعه تحریم سخن

من از الله جویم استعانت
ولٰکن آیدم دائم شرارت

➖معنای توکل است. جار و جنجال ادیان را ول کن «وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»! چه چیزی عارض تو شده و چه چیزی از این توکل به دست آوردی؟

من از این عالم خاکی به غیظم
تو از افعال می‌گویی جزایم

➖می‌گویی این کار را بکن به بهشت می‌روی؟! اینجا پوست مردم را داری می‌کَنی به نام نامی الله!

من از ذکر و دعایت خسته گشتم
تو از جنّت بگویی هی ندایم

➖اینجا مردم نیاز دارند، امنیت، آسایش، آرامش و سلامتی می‌خواهند، تو می‌گویی صبر کن «اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا»، چقدر این دین شعار می‌دهد، بس است بابا!

من از توحید تو کافر چو گشتم
تو از عدلت بگویی هی صدایم

➖چیزی ته این توحید تو نمانده‌، بعد می‌گویی من عادل هستم؟ آیا این عدل است؟

من از این حال بد نالیده گشتم
تو از میعاد می‌گویی که رَستم

➖می‌گوید که «این کار را بکنی از پل صراط راحت رد می‌شوی»، اول مشکل پل اینجا را حل کن! پل زندگی بشر لغزنده است، از پل صراط چه می‌گویی؟!

من از آن وعده‌هایت دل بریدم
تو بازم هی طلب کردی که هستم

➖وعده‌هایت را ثابت نکردی، معروف‌ترین و‌عده‌ات «اُدْعُونِی» است، تو آبروی هر چه خداست را بردی، هر چه مردم داد می‌زنند «خدا!»، به زبان حال و قال به آنها می‌گویی خفه شو! از بندگانت به سوی تو عارض می‌شوند، تو هم چهارتا مشت بر سرشان می‌زنی!

من و این جان نابودم، قوامم
تو را صد بار در ساعت بخواندم

لاف زدی وعدهٔ بیهوده دهی

از مجموعه تحریم سخن

لاف زدی وعدهٔ بیهوده دهی
وقت بسوزانده و هِی فرصت مکّاره دهی

➖این دور برداشتن‌های دین! می‌دانید که در فقه چقدر داریم؟ اصلاً بحث قیامت را بگذار کنار که «این کار را می‌کنی به بهشت می‌روی» این را بگذار کنار! ما چقدر روایت و حدیث داریم که «اگر خوبی کنی اینجا در همین دنیا مزدت را می‌گیری»!! الان همین مردم را آتش زده که می‌گویند ما خوبی کردیم اما بدی می‌بینیم. «صدقه در راه خدا بده هفتاد نوع بلا را دفع می‌کند»، هفت نوعش را هم دفع نکرد، هیچ بلایی را دفع نکرد! این شما و این جام جهان نمای تاریخ! بروید به بیمارستان‌ها، قبرستان‌ها، تیمارستان‌ها و زندان‌ها را ببینید که چه خبر است، اینها پایانه‌های دنیا و عمر است…

این ملّتِ ما روی به الله ندارد


از مجموعه تحریم سخن

میان اعتقاد ماسبق تا فکر امروز
تفاوت از ورود و هم خروجِ خانمان‌سوز

➖هم ورودش زورکی بود «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم»، هم خروجش زورکی است، یعنی اینقدر عدم تطابق نشان داد که ما را خارج کرد.

ای به خشونت شده دربار تو
ناز نکرد این بشرت، لطف تو

➖از دربار الهی فقط خشونت می‌بارد. چقدر خوب است که این اسناد و مدارک را ما از دین درآوردیم، پنهانی‌های مذهب را در دایرةالمعارف اجتماعشان کردیم، تمام احکامی که به بشر ذلت و خفّت و خواری می‌دهد! تمام دستوراتی که از اولش بی‌ احترامی و حرمت شکنی به انسان بود؛ از همان روز اول بعثت «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم» شما را می‌کُشم مگر اینکه بگویید «لَا اِلَه الَّا الله»! آیا این خدا محتاج «لَا اِلَه الَّا الله» من است که اگر نگویم مرا می‌کُشی؟ خاک بر سر این خدا!
➖واقعاً تأسف می‌خورم به خودم که سی و پنج سال مُبلغ این خدا بودم.

این ملّتِ ما روی به الله ندارد
از بس که کلک دیده دگر حال ندارد

آیندهٔ آدمی نگر در خون است
از جنگ و فساد و فقرشان ملموس است

یادِ تاریخِ ستمکار و خدای مچلم

از مجموعه تحریم سخن

شُکوه و بلندی به یادگار آمد
ز این همه پستی به جار و قال آمد

معارضات را دقت کنید! دین، خدا را چطوری معرفی می‌کند؟ «جَلَّ جَلَالُهُ وَ عَظَّمُ شَأْنُهُ وَ تَقَدَّسَتْ اَسْمَاؤُهُ» این معرفی دین است برای خدا. بعد از یک چنین حاکمی چه درمی‌آید؟ ذلت و نکبت و خفت و خواری ملت! حالا مدام این خدا را بلندش کن! مردم عملش را می‌بینند، کارکردش را می‌بینند، مسئولیتش را می‌بینند. آیا می‌شود به مردم گفت که «نفهمید»؟ نمی‌شود، چون خدا مردم را فهیم آفریده است. آیا به مردم می‌شود گفت شعورتان را پنهان کنید؟ نمی‌شود گفت، شعور خدا داده است، مگر همین قرآن فریاد نمی‌زند «أَ فَلَا تَعْقِلُونَ» «لَا تَشْعُرُونَ» «أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ».

ملکا نام تو آمد به زبان و جگرم

➖این خطورات من است، شاعر نیستم! وقتی عریضه‌های گرفتاران را می‌بینم ناخواسته اینها به ذهنم می‌آید:

ملکا نام تو آمد به زبان و جگرم
یادِ تاریخِ ستمکار و خدای مچلم

➖هم خدا مچل است و هم ما مچل هستیم! او ما را مسخره کرده و ما هم از او دور می‌شویم. چقدر جالب است که در اسناد دینی داریم «أَ رَایتَ النّاسَ یَخرُجُونَ مِن دینِ اللهِ اَفواجاً»، یا آن یکی درس که رسول خدا فرمود: «روزگاری می‌رسد که مردم به الله فحش می‌دهند»، این روزگار چه زمانی هست؟

درد و مرض، راهی ملّت شده

از مجموعه تحریم سخن

شیرازهٔ توحید، نه سامان دارد
این تافته و بافتهٔ دین، که نه رنگی دارد

آنقدر کردم توسل، نا آمد آن تأثیر ما
جمله اذکار و ختوماتی که خواندم، شد بلا

ذکر و دعا چو خواندم
بلای جانم شده، هر آنچه من بگفتم

این همه قصّهٔ ما از دین است
هم که غصّه، ثمرات از این است

فقر و فلاکت، همه جاری شده
درد و مرض، راهی ملّت شده

داد مستضعف، نگر بی‌مایگی‌ست
چون هدر رفتن به عمر و بردگی‌ست
➖یعنی بی‌کس و کار زمان هر چه ناله می‌کند، همهٔ آن هدر است!

ختم رُسل آمد و ختم بشر شد

از مجموعه تحریم سخن

ختم رُسل آمد و ختم بشر شد
عاقبت امر ما ختم به شر شد

➖«رسالت» نام اتوبان است، نام خیابان است یا اینکه نه، یک موضوعیّت حیاتی است؟ اگر واقعیّت دارد چرا بشریّت هیچ وقت در هیچ دینی و هیچ آئینی نجات پیدا نکرد؟ تاریخ گویاست، افشاگر است، با قدمت ده‌ها هزار سال!

دینی که مرا اکذبِ اقوال نماید
آن وعده‌گهش، دور و کُلاهی بنماید

➖آیا کلاه سرت رفته؟ در معاملات، در اقتصاد، در ازدواج و در مسائل مختلف هیچ کلاهی به اندازهٔ کلاه دین گشاد و بزرگ نبود که تا روی قوزک پایمان آمد.

آن دوزخ و جنّت که بگوید، همه افاق بخندد

کی می‌کُندم راست در این آتش و این بنده بگندد

ای وای که این ضایعه از دین شده ما را
در هر وطنی، قول و قراری شده ما را

ما را به تو امّید نباشد که همه عمر، تباهیم

➖همهٔ ما «لَفِي خُسْرٍ» هستیم، بعد این «وَلَا تَيْأَسُوا مِن رَوْحِ اللهِ، مأیوس نشوید از رحمت خدا» را چکارش کنیم؟ همه‌اش منازعه و معارضه است.

از ظُلم مناسک، همه در قیر و سیاهیم

➖مناسک دینی انجام می‌دهی به هوای اینکه زندگی تو بهتر بشود اما پست‌تر می‌شود! هر چه آمار فقیر و علیل و مریض و بدبخت در جهان هست مال مسلمانان است.

اسلام به ذات خود ندارد حرفی

📎 از مجموعه تحریم سخن

اسم من انسان، ولی حیوان شدم

➖انسان خلق کرده ولی طرز برخوردش با بشر اینطوری است که با جنگلیان است، در اسناد و مدارک دینی که گردآوری کردیم آمده: «دین به ضرب شمشیر و هدایت مردم با شلاق و شمشیر است»!

صداقت ندارد چنین دین و آئین
که ما را کِشد، روز و شب در غمین

اسلام به ذات خود ندارد حرفی
هر منطقِ بی‌ جواب آید مُشتی

از دست یدالله، نیامد به جز این روی خشونت

➖«يَدُ اللهِ فَوْقَ اَيْديهِمْ، دست خدا بالای سرتان است» فقط فایده آن همین است که مریضی، بی‌ پولی، دلواپسی و ناامنی می‌دهد.

انسان نکند وجههٔ خود جانب سیرت

ما و این رحمان بی‌ حاصل نگر
داده‌های وعدهٔ فانی نگر

➖«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» را بگذار در کوزه آبش را بخور!