از پیامبر روایت شده که من در جنگ فِجار به همراه عمویم ابوطالب حاضر شدم و در آن وقت جوان بودم. و روایت شده که آن حضرت در فِجار شرکت کرد و نیزهای بر ابو براء مُلاعِبُ الاَسِنَّه زد و او را از اسب افکند و همان سبب پیروزی ایشان شد.
خب اینجا چند نکته وجود دارد؛ رسول خدا میگوید: «شَهِدتُ الفِجارَ مَعَ عَمي اَبي طالبٍ و اَنا غلامٌ» حضور داشتم در جنگ فجار با عمویم ابوطالب پدر علی ابن ابیطالب، در حالی که جوان بودم یعنی زیر چهل سال، چهل سال که دیگر پیغمبر به رسالت رسید، «و رُوىَ: اَنّ رسولَ الله شَهِدَ الفِجارَ و طَعِنَ اَبا بَراءِ مُلاعِبُ الاَسِنَّه فاَرْداهُ عَن فَرَسِه، و جاء الفتح مِن قِبَلِه».
جنگ فِجار از فجور میآید، یعنی جنگهای غیر وجدانی و فطری، نبردهای استیلانه طلب، برخوردهای ناعادلانه به قصد تصاحب اموال مردم. سوال تاریخ این است که چه کسی به پیغمبر الهام میکرد که در این جنگهای زشت و ناپسند شرکت کند؟ الهام بود یا امر ابیطالب بود؟
اگر الهام بود میشود همان الهامی که برای جهاد در اسلام بر ایشان وارد میشد و اگر امر عمویش بود آیا روایات و احادیث نمیگویند که پیامبر قبل از بعثت، جوانی متین و آرام و حقطلب و امین بود؟ آیا حرکت سبوعانه بر علیه روستاها و شهرهای اطراف در مکه توجیهپذیر است و آیا میتواند انسان متشرع را قانع کند که پیامبر به قصد خیر به این نبردهای ناپسند میپیوست؟
مدت زمان: 5:04
منبع:کتاب تاریخ یعقوبی جلد ۲ صفحه ۱۶
Podcast: Play in new window | Download