آغازگر جنگ نباش، کسی را به مبارزه نطلب، «نفَسکش» نگو، آی نفسکش بیا تا حسابت را برسم!
«لَا تَدْعُوَنَّ اِلَى مُبَارَزَةٍ» وقتی که چنین حکمی از یک خلیفهٔ رسول الله آمده منازعه دارد با اصل قیام پیامبر که با پرچم «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم» حرکت میکند.
آیا مخاطبین پیغمبر علیه رسول الله قیام کردند که پیامبر میگوید «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم» یا رسول خدا ابتدائاً شروع کرد؟ در داستان مکه، آنها حمله میکردند. در جاهای دیگر چه؟ کشورگشاییهای دیگر چه؟ مردمی که آرام و ساکت در خانه و منزل نشسته بودند و قشون نبوی بر آنها تاخت و تاز میکرد چه؟ «لَا تَدْعُوَنَّ اِلَى مُبَارَزَةٍ»!
«وَ اِنْ دُعِيتَ اِلَيْهَا فَاَجِبْ» اگر به دعوا دعوت کردند برو حسابشان را برس! اگر مشرکین، کفار، مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان آغازگر جنگ بودند با آنها بجنگ! «وَ اِنْ دُعِيتَ اِلَيْهَا فَاَجِبْ»، ولی وقتی که همه آرام نشستهاند و سرشان برای دعوا درد نمیکند «لَا تَدْعُوَنَّ اِلَى مُبَارَزَةٍ» هرگز حمله نکن!
اینجا در فقه دو مبحث مطرح است؛
➖یکی جهاد
➖یکی دفاع.
دفاع یعنی «اِنْ دُعِيتَ اِلَيْهَا فَاَجِبْ» اگر دیدی لشکر از دشمن آمده باید حمله کنید و آنها را نابود کنید! ولی جهاد یعنی چه؟ جهاد یعنی آغازگر تو هستی، جهاد یعنی مردمی که نمیخواهند از اعتقادات خود دست بکشند، چرا آنها را به زور زیر حوزهٔ خود میآورید؟ نتیجهاش «اِرتَدَّ النَّاس» است! وقتی که به زور شلاق و شمشیر، مردم را خداپرست میکند و به نام نامی الله گردآوری مینماید، نتیجهاش آن است که همه چوب لای چرخ پیغمبر میگذارند، نشانهٔ بارزش غدیر خم است!
پیغمبر چرا در ابلاغ علوی به عنوان وصایت، تعلل میکند؟ چون میترسد. آنقدر نگران و وحشتناک بود چون میدانست علی ابن ابیطالب اسدالله است و اسد الرسول، او بود که تمام سران مشرکین را کشت و الان همهٔ قریشیان با او مخالف و بد هستند، برای همین میترسید، تا آنکه از طرف خدا تهدید شد؛ «وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ (۶۷ مائده)».
اگر «لَا تَدْعُوَنَّ اِلَى مُبَارَزَةٍ» بود مردم بیشتر گرایش پیدا میکردند، مردم را با اخلاق حسنه باید دعوت کرد، این متن آیه قرآن است که میگوید «مردم را به اخلاق نیکو دعوت کنید نه با شمشیر»! آن مرتیکه به نام فرعون به بساط خدایی تکیه زده است و میگوید «اَنَا رَبُّكُمُ ٱلاَعلَىٰ (۲۴ النازعات)»، خدا به موسی ابن عمران نمیگوید با شمشیر او را نابود کن، بنی اسرائیل را جمع کن و به جنگ او برو، بلکه میگوید «قُولا لَهُ قَوْلاً لَيَّناً (۴۴ طه)» با آرامش، با ادب و با احترام با او سخن بگو!
وقتی که فرهنگ سازی شد و با اسناد و مدارک متقن مردم دعوت شدند نیاز به کشتار نیست! مگر نمیگوید «لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ (۲۵ حدید)»؟ «لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» یعنی چه؟ اقامه کند مردم را به راه درست. میگوید با براهین و حجج، مردم را دعوت کن نه با تهدید و ارعاب!
بعد در جای دیگر میبینیم پیامبر میگوید «من نصرت شدم به وسیله الله در مقولهٔ رعب و وحشت»! مردمی که از پیامبر میترسند منتظر هستند تا رسول خدا از دنیا برود تا از او انتقام بکشند، خلافتش را تاراج کنند، خاندانش را نابود کنند، حسینش را له و لورده کنند، علی را خانهنشین کنند، انتقام از پیامبر است.
مدت زمان: 8:47
منبع:نهج البلاغه حکمت ۲۳۳
Podcast: Play in new window | Download